بخش سوم: ظهور حکومت پهلوی در ایران

انگلیس در تلاش طراحی کودتا علیه احمد شاه

‏ ‏

‏احمد شاه برای اینکه در مهمانی لندن نسبت به نفت و قرارداد 1919 روی خوشی نشان‏‎ ‎‏نداد و جواب نطق موقع نهار یا شام پادشاه را نسبت به موضوع نفت مسکوت گذاشت و‏‎ ‎‏به رغم اصرار ناصرالملک و نصرت الدوله به آنها جواب منفی داد و گفت اگر مجبورم‏‎ ‎‏کنید که جواب حاضر را بخوانم در مهمانی شرکت نمی کنم به مهمانی رفت ولی قسمت‏‎ ‎‏نفت را بلاجواب گذاشت و بلافاصله اوضاع مهمانی و رفتار شاه انگلستان تغییر کرد و‏‎ ‎‏سفیر فرانسه به احمد شاه گفت من به بهترین شاه دست می دهم و تقاضا دارم به فرانسه‏‎ ‎‏بیایید ولی سلطنت شما تمام شد. سلطنت به پایان رسید و حکومت در اختیار انگلیس‏‎ ‎‏قرار گرفت. قراینی که بعداً می نویسم انگلیسی ها اول خواستند احمد شاه را کنار‏‎ ‎‏بگذارند و محمد حسن میرزا برادر او را به جای او بگذارند یعنی سفیر انگلیس از تهران‏‎ ‎‏به وزارت خارجه در لندن نوشته بود و من رونوشت کاغذ و جواب را دیده بودم و لندن‏‎ ‎‏موافقت نکرده بود خلاصۀ نامۀ سفیر این است «محمد حسن میرزا افسر خوبی است و‏‎ ‎‏ضروری است به جای احمد شاه متصدی سلطنت ایران شود»‏

‏جواب اینطور بود:‏

‏«صلاح نیست و سفارت جداً اقدام نماید تا احمد شاه تقاضاهای دولت فخیمه را‏‎ ‎‏بپذیرد»‏

‏توضیحاً چون مدت قرارداد دارسی مربوط به نفت طولی نمی کشید که منقضی‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 147
‏می شد و بر حسب قرارداد پس از انقضاء تمام مؤسسات و ماحصل موجود و‏‎ ‎‏کارخانجات شرکت نفت ایران و انگلیس بدون هیچ قید و شرطی به ایران برمی گشت و‏‎ ‎‏انگلیسها که متصدیان شرکت نفت بودند باید از ایران می رفتند برای مصالح خودشان‏‎ ‎‏می خواستند به دست احمد شاه به اسم و عنوان نقض قرارداد با جشن و چراغانی و‏‎ ‎‏هیاهوی زیاد عوام فریب قرارداد را لغو و نقض کنند و بلافاصله قرارداد طویل المدت‏‎ ‎‏دیگری با مزایای پنجاه پنجاه و نظایر آن تجدید کنند. احمد شاه زیر بار نرفت و به دروغ‏‎ ‎‏خود را بیمار مرض ترس از میکرب نشان داد و از امضای اوراق و کاغذ خودداری کرد‏‎ ‎‏این بود که مأمورین دولت انگلستان قصد داشتند کودتایی علیه احمد شاه ترتیب دهند.‏‎ ‎‏علی المذکور به دست لطفعلی خان بختیاری امیر مفخم یا به دست فیروز میرزا‏‎ ‎‏نصرت الدوله فرزند فرمانفرما یا به صورت ظاهر به دست سید ضیاءالدین و در باطن به‏‎ ‎‏دست رضاخان و قزاقخانه و نظامیانی که زیر نظر او بودند.‏

‏چون قبلاً در اصفهان و زیر پرده کمیته آهنی زیر تعلیمات کلنل هیگ انگلیسی در‏‎ ‎‏اصفهان تشکیل شده بود و در تهران به دست نصرت الدوله معروف و سید ضیاء و‏‎ ‎‏همکاران آنها تمرکز یافت و نظر آنها اخراج روسها و صاحب منصبان روس از قزاقخانه‏‎ ‎‏بود و جز به دست انگلیسیها قادر نبودند و می خواستند قرارداد ننگین وثوق الدوله را‏‎ ‎‏که بعداً می نویسم به اجرا بگذارند و قبلاً که نصرت الدوله با شاه در فرنگستان بودند و‏‎ ‎‏قرارداد را نصرت الدوله می خواست به هر نحوی بشود عملی نماید بنابر این با لرد‏‎ ‎‏کرزن وزیر خارجه انگلستان در نقشه محرمانه کودتا بر ضد مخالفان، ملاقات و‏‎ ‎‏مذاکراتی داشت و چون نفوذ روزافزون روس بلشویک و قرارداد به صورت ظاهر‏‎ ‎‏خوب با مشاورالممالک انصاری نماینده ایران منعقد کرده بودند که ظاهراً دلفریب و‏‎ ‎‏جز یکی دو ماده آن مضر نبود و گویا بیست ماده بود و نوع پابرهنه ها و همراهان آنها‏‎ ‎‏آن را پسند می کردند و بعضی ممالک هم با قرارداد وثوق الدوله مخالف بودند‏‎ ‎‏مأمورین کاردان انگلیس می خواستند قدرت قزاقخانه یعنی نظام و قدرت مالیه یعنی‏‎ ‎‏درآمد ایران را عملاً در اختیار خود درآورند تا همه و همه از بالا و پایین تحت سلطه‏‎ ‎‏عملی انگلیس باشند و شاه را نیز از روسیه بلشویک ضد سرمایه و ضد دین و ضدخدا‏‎ ‎‏ترسانده بودند و کسی هم قادر به اداره امور مملکت نبود و ایران و شاه در مضیقه‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 148
‏بی پولی بودند و پول ایران و اسکناس در اختیار بانک شاهنشاهی بود و اسکناس هر‏‎ ‎‏شهری جدا بود و فقط در تهران و در اصفهان ادا می شد و دولت ناچار بود از سفارت‏‎ ‎‏انگلیس برای مخارج روز پول بگیرد و نصرت الدوله حالا در خارج است و سید ضیاء‏‎ ‎‏گویا واسطه استقراض از انگلیسیها باشد و برای حکومت چند روزه سپهدار اعظم و‏‎ ‎‏حتی مخارج دربار باید به سیدضیاء مراجعه و تقاضا کنند و مردم از قرارداد‏‎ ‎‏وثوق الدوله منزجر و متنفرند و از قرارداد روس خوشحالند و برای نفوذ عملی باید‏‎ ‎‏انگلیس چاره ای بیندیشد و نمی تواند منتظر نصرت الدوله بماند یا نمی خواهد‏‎ ‎‏نصرت الدوله پسر فرمانفرما و متمول و سرمایه دار معروف را ـ هر چند دارای کفایت و‏‎ ‎‏لیاقت باشد ـ در این زمان حکومت بلشویک به کار بگیرد و سید ضیاء را بهتر تشخیص‏‎ ‎‏داد و او را آورد.‏

‏فرمانفرما که سیاست انگلیسی داشت پسرش نصرت الدوله را از فرنگ برای‏‎ ‎‏همکاری با انگلیس و در دست گرفتن حکومت و ریاست وزرایی تحت قیادت و تظاهر‏‎ ‎‏سلطنت احمد شاه به ایران دعوت کرد آنوقت چون در روسیه حکومت بلشویکی و‏‎ ‎‏ضدیت با سرمایه داری بود نصرت الدوله فیروز میرزا از راه بصره و بغداد و کرمانشاه با‏‎ ‎‏وسائل روز منزل به منزل قطع مراحل نمود و به کرمانشاه و ایران برگشت ولی چون دیر‏‎ ‎‏رسیده بود در قزوین عملاً سیاست انگلیسی سید ضیاء را پسندیده و انتخاب کرده‏‎ ‎‏بودند در این موقع سید ضیاء عمامه و عبا داشت و لباس دیگری با کلاه پوستی تهیه کرده‏‎ ‎‏بودند که در موقع ریاست وزرایی با عبا و عمامه نباشد ولی ریش محفوظ بود و شاه به‏‎ ‎‏آنجا ‏‏[‏‏قزوین‏‎ ‎‏]‏‏رفت‏‎[1]‎‏ و در آنجا مذاکرات را انجام دادند‏‎[2]‎‏ و قزاقخانه یعنی رؤسای قزاق و‏‎ ‎‏در صدر رؤسا رضاخان میرپنج را که در رأس کامل نبود ـ پسندیدند و سردار سپه که در‏‎ ‎‏اول از قزوین در خدمت مرحوم سید ضیاءالدین یزدی که معمم بود و پدرش نیز مرحوم‏‎ ‎‏سید علی آقا یزدی بود در منزل شخصی که بنام اسفندیارخان کلنل بود اجتماع و به‏‎ ‎‏سمت تهران حرکت کردند.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 149

  • . جهت اطلاع یادآوری می شود که سید ضیاء به شاه آباد رفت و در آنجا مذاکرات انجام شد یعنی فرمانفرما با نظر مأمورین سیاسی انگلیس نصرت الدوله را احضار کرد و به واسطه طول راه و معطلی و عجله انگلیس ها ناچار به سید ضیاء و رضاخان رجوع کردند یا چون سرمایه دار بود عملی نشد.
  •  در مورد بودن سید ضیاء در جلسۀ قزوین تردید دارم.