علی اکبر گله دار عراقی

ابوترابی جلوه ای از امام

‏من حدوداً 11 ـ 12 اردوگاه عراق را دیده ام و شاهد مسائل مختلفی درباره امام بوده ام. به‏‎ ‎‏نظر من، یکی از بارزترین جلوه های حضور امام در اسارتگاههای دشمن، وجود حاج آقا‏‎ ‎‏ابوترابی ـ رحمة الله ـ بود که همه او را نماینده حضرت امام می دانستند. حتی خود‏‎ ‎‏عراقی ها هم این را فهمیده بودند، لذا وقتی در یک اردوگاه کار به جای باریک می کشید،‏‎ ‎‏می آمدند و حاج آقا را به آنجا می بردند؛ چون می دانستند که همه بچه ها مطیع فرمان‏‎ ‎‏ایشان هستند، آن هم به دلیل اینکه ایشان را نماینده حضرت امام می دانستند. ‏

‏حاج آقا خیلی نزد بچه ها حرمت داشتند. ما در اردوگاه، کردهایی داشتیم که در‏‎ ‎‏شهرهای مرزی اسیر شده بودند، یا کسانی داشتیم که در جریان اشغال شهرها به اسارت‏‎ ‎‏گرفته شده بودند و اصلاً رزمنده محسوب نمی شدند. با اینکه بعضی از اینها زیاد به‏‎ ‎‏اسلام و جمهوری اسلامی معتقد نبودند، ولی حاج آقا ابوترابی، با آن اخلاق خوبشان، در‏‎ ‎‏دل اینها جا گرفته بود و به ایشان احترام خاصی می گذاشتند. طوری که اگر مشکلی بین‏

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 88
‏خود آنها به وجود می آمد یا دعواهای دسته جمعی می کردند، وقتی حاج آقا حضور پیدا‏‎ ‎‏می کرد اینها آتش بس می دادند و دست از عداوت برمی داشتند و مسالمت آمیز در کنار‏‎ ‎‏هم زندگی می کردند. این مسأله را عراقی ها خیلی خوب فهمیده بودند.‏

‎ ‎

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 89