عیسی نریمیسایی

اگر سرم از بدنم جدا بشود به امام توهین نمی کنم

‏ما همین سؤال را از حاج آقا ابوترابی کردیم. ایشان هم فرمودند: به خاطر اینکه رفع‏‎ ‎‏شکنجه بشود و جان خود را نجات دهید، گفتن یک حرف صوری به امام اشکالی ندارد.‏‎ ‎‏یکی از رفقا سؤال کرد: اگر خودتان در چنین شرایطی قرار بگیرید و از شما بخواهند به‏‎ ‎‏امام توهین کنید، شما این کار را می کنید؟ حاج آقا فرمودند: العیاذ بالله ! من هرگز این کار‏‎ ‎‏را نمی کنم. من اگر سرم از تنم جدا بشود هیچ وقت به امام توهین نمی کنم! یکی از رفقا‏‎ ‎‏گفتند: خوب، چطور خودتان می پسندید که به امام چیزی نگویید، ولی ما به امام اهانت‏‎ ‎‏کنیم؟ حاج آقا گفت: من در عراق شناخته شده هستم و ممکن است از کلام من بر ضد‏‎ ‎‏نظام استفاده شود و خدشه ای به آبروی بسیجیها و روحانیون و رزمندگان و انقلاب وارد‏‎ ‎‏شود. شاید عراقی ها حرف مرا ضبط کنند و بعد برای تخریب نظام پخش کنند. با این‏‎ ‎‏حال، توجیهات حاج آقا برای بچه ها قابل قبول نبود و می گفتند: ما می خواهیم مقاومت‏‎ ‎‏کنیم.‏

‏این را می خواهم بگویم که آزادگان ما را به هیچ شکل نمی شد از امام جدا کرد؛‏‎ ‎‏اگر چه اسارت طولانی تر می شد یا شکنجه ها و محرومیتها زیادتر و سخت تر می شد.‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 130