حسین دشتی

عقده منافقین

‏گاهی مسئولان اردوگاه یا افسرانی که از استخبارات بغداد می آمدند، برای ما سخنرانی‏‎ ‎‏می کردند. اینها هیچ کدام جرأت نداشتند جلوی بچه ها به امام توهین کنند، چون اگر‏‎ ‎‏توهین می کردند درگیری صددرصد بود؛ ولی یک بار افراد سازمان منافقین آمده بودند و‏‎ ‎‏از بیرون اردوگاه برای بچه ها سخنرانی می کردند که بیایید به ما بپیوندید و... . اینها‏‎ ‎‏سخنان رکیکی هم به زبان می آوردند. بچه ها هم علیه آنان شعار دادند و آنها رفتند.‏‎ ‎‏منظورم از بیان این خاطره این است که عقده منافقین نسبت به امام، از عراقی ها و حزب‏

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 163
‏بعث اگر بیشتر نبود، کمتر هم نبود. ‏

‎ ‎

‎ ‎

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 164