محمد خطیبی

تردید و تکذیب!

‏یادم هست در زمان رحلت امام، ما در اردوگاه یازده تکریت بودیم. وقتی این خبر پخش‏‎ ‎‏شد، بچه ها آن را باور نمی کردند، زیرا بارها عراقی ها با پخش چنین اخباری سعی در‏‎ ‎‏تضعیف روحیه بچه ها داشتند. به همین دلیل، وقتی خبر واقعی فوت امام هم منتشر شد،‏‎ ‎‏بچه ها گمان کردند این بار هم دسیسه ای در کار است. ما زمانی متوجه شدیم این خبر‏‎ ‎‏صحت دارد که از طریق امربرها آن را پیگیری کردیم. («امربر»ها کسانی بودند که از‏‎ ‎‏طرف خود عراقی ها انتخاب می شدند. اینها جاسوس نبودند ـ چون جاسوسها را فقط‏‎ ‎‏خود عراقی ها می شناختند ـ و تنها برای اعلام و انجام برنامه های عراقی ها از بین اسرا‏‎ ‎‏تعیین می شدند).‏

‎ ‎

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 225