محمد خطیبی

امام شما یک شخص معمولی نبود

‏یادم هست در همان اردوگاه هجده، روزی بچه ها به درخواست توهین به امام اعتراض‏‎ ‎‏منطقی کردند و گفتند: ما این کار را نمی کنیم و اصلاً چه فایده ای در این کار هست و حالا‏‎ ‎‏که امام فوت کرده به چه دلیل شما اینقدر اصرار دارید؟ و... . آن روز، یک افسر‏‎ ‎‏استخباراتی آنجا بود که شاید خودش قصد تعریف از امام را نداشت، ولی با حرفی که‏‎ ‎‏زد معلوم شد عظمت امام را درک کرده است. او گفت: امام شما یک فرد معمولی و یک‏‎ ‎‏شخص عامی نبود که با مرگش همه چیز تمام شود، بلکه او یک فکر و یک اندیشه بود.‏‎ ‎‏به اصطلاح خودش می گفت: او معمار ساختمانی بود که بعد از مرگ هم باقی مانده و‏‎ ‎‏هنوز پا برجاست. خلاصه، با این حرفی که زد، بدون اینکه بخواهد، از امام به بزرگی یاد‏‎ ‎‏کرد. ‏

‏در اسارت، ما به طور خاص برای ترویج اندیشه های امام برنامه ای نداشتیم، ولی‏

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 228
‏چیزی که عیان بود این بود که رفتار اسرای ایرانی خود به خود این کار را انجام می داد و‏‎ ‎‏حضور بچه ها در آنجا نشانه عشقشان به امام و به اصطلاح پایبندی آنان به عقاید امام‏‎ ‎‏بود. ما درباره شخصیت امام باهم زیاد صحبت می کردیم. همچنین، مراسم ختم و‏‎ ‎‏سخنرانی ای که بعد از رحلت امام برگزار می شد، همه در راستای ترویج اندیشه های امام‏‎ ‎‏بود، ولی هیچ وقت این موقعیت پیش نیامد که با یک عراقی در این مورد صحبت کنیم. ‏

‎ ‎

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 229