عبدالکریم مازندرانی

می خواستند ریشه را بزنند

‏من فکر می کنم چون تمام نکات مثبتی را که در شخص امام بود، دوستان و حزب اللهی ها‏‎ ‎‏و بسیجیها و سپاهیها و روحانیون می خواستند به نوعی داشته باشند و عراقی ها ظهور آن‏‎ ‎‏خصائل را در این دوستان می دیدند، تلاش می کردند آن خصائل و صفات را از بین‏‎ ‎‏ببرند؛ می خواستند ریشه های اینجور مسائل و ریشه مقاومت را بخشکانند. چون‏‎ ‎‏مقاومت از امام ـ به طور اخص ـ شروع شده بود و بعد در ذهن همه رسوخ پیدا کرده بود،‏‎ ‎‏عراقی ها می خواستند این را از بین ببرند؛ یعنی در ذهن کسی نباشد که مقاومت حرف‏‎ ‎‏خوبی است؛ می خواستند با تحقیر و تخریب شخصیت امام و با مبتذل کردن اسم ایشان،‏‎ ‎‏آن صفات و آن خصوصیات را در ما هم سست کنند. آنها وقتی می دیدند که ما از امام‏‎ ‎‏الگو می گیریم و همه کارها و شعارها و ارزشهایمان همان چیزهایی است که امام گفته،‏

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 234
‏ناراحت می شدند و می خواستند ریشه آن را بزنند.‏

‎ ‎

کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 235