مقاله ثانیه در مقدّمات نماز است و ذکر بعض آداب قلبیه آن و در آن چند مقصد است

فصل ششم در غسل است و آداب قلبیّه آن

فصل ششم  در غسل است و آداب قلبیّۀ آن

‏ ‏

‏     اهل معرفت گویند که جنابتْ خروج از وطن عبودیّت و دخول در غربت‏‎ ‎‏است؛ و اظهار ربوبیّت و دعوای منیّت است و دخول در حدود مولا و اتّصاف‏‎ ‎‏به وصف سیادت است. و غسل برای تطهیر از این قذارت و اعتراف به تقصیر‏‎ ‎‏است. و بعضی از مشایخ یکصدوپنجاه حال در ضمن ده فصل ذکر نموده که‏‎ ‎‏باید بندۀ سالک تطهیر از آنها نماید در خلال غسل، که غالب آنها یا تمام آنها به‏‎ ‎‏عزّت و جبروت و کبریای نفس و خودخواهی و خودبینی برگردد.‏‎[1]‎

‏    ‏‏نویسنده گوید که جنابتْ فنای در طبیعت و غفلت از روحانیّت است و‏‎ ‎‏غایة القصوای کمال سلطنت حیوانیّت و بهیمیّت و دخول در اسفل السّافلین‏‎ ‎‏است. و غسل تطهیر از این خطیئه و رجوع از حکم طبیعت است، و دخول در‏‎ ‎‏سلطان رحمانیّت و تصرّف الهیّت است به شست و شو نمودن جمیع مملکت‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 73
‏نفس را که فانی در طبیعت شده بود و به غرور شیطان مبتلا شده بود.‏

‏     پس، آداب قلبیّۀ آن آن است که سالک الی اللّه در وقت غسل وقوف به‏‎ ‎‏تطهیر ظاهر و غسل بدن، که قشر ادنی و حظّ دنیا است، نکند و توجّه به‏‎ ‎‏جنابت باطنِ قلب و سرّ روح کند و غسل از آن را لازمتر شناسد؛ پس، از غلبۀ‏‎ ‎‏نفس بهیمیّه و شأن حیوانی بر نفس انسانیّه و شئون رحمانی بپرهیزد و از رجز‏‎ ‎‏شیطان و غرور او توبه کند؛ و باطن روح را، که نفخۀ الهیّه است و با نفَس‏‎ ‎‏رحمانی در او منفوخ شده، از حظوظ شیطانی، که توجّه به غیر که اصل شجرۀ‏‎ ‎‏منهیّه است ‏‏[‏‏می باشد‏‏]‏‏ تطهیر کند تا لایق جنّت پدرش، آدم علیه السلام گردد؛‏‎ ‎‏و بداند که اکل از این شجرۀ طبیعت و اقبال به دنیا و توجّه به کثرتْ اصل اصول‏‎ ‎‏جنابت است. و تا طهارت از این جنابت به انغماس یا تطهیر تامّ به آب رحمت‏‎ ‎‏حقّ که از ساق عرش رحمانی جاری است و خالص از تصرّف شیطانی است‏‎ ‎‏نکند، لایق صلوة، که حقیقت معراج قرب است، نشود؛ ‏فانّه لاٰ صَلٰوةَ اِلاّ‎ ‎بِطَهُور.‎[2]‎‏ و اشاره به آنچه ذکر شد فرموده در حدیث شریف که در ‏‏وسایل‏‏ از‏‎ ‎‏شیخ صدوق رضوان اللّه علیه نقل نماید. قال: وَ بِاسنادِهِ قال:‏

جاءَ نَفَرٌ مِنَ الْیَهُودِ اِلیٰ رَسوُلِ اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلم. فَسَئَلَهُ اَعْلَمُهُمْ‎ ‎عَنْ مَسائِلَ؛ وَ کانَ فیما سَئَلَهُ اَنْ قٰالَ: لاِیِّ شَیْ ءٍ اَمَرَ اللّه تَعٰالیٰ بالاِغْتِسالِ مِنَ‎ ‎الْجَنابَةِ، وَلَمْ یَأْمُرْ بالغُسل مِنَ الْغٰائِطِ و الْبُوْلِ. فَقٰالَ رَسوُلُ اللّه (ص): اِنَّ آدَمَ(ع)‎ ‎لَمّٰا اَکَلَ مِنْ الشَّجَرَةِ: دَبَّ ذٰلِکَ فی عُروُقِهِ و َشَعْرِهِ وَ بَشَرِهِ. فَاِذا جٰامَعَ الَّرجُلُ اَهْلَهُ،‎ ‎خَرَجَ الْماءُ مِنْ کُلِّ عِرْقٍ شَعْرَةٍ فی جَسَدِهِ، فَاَوْجَبَ اللّه عَزَّ و جَلَّ علیٰ ذُرِّیَّتِهِ‎ ‎الاْغْتِسٰالَ مِنَ الْجَنابَةِ الی یَوْمِ الْقِیٰامَةِ...‎[3]‎‏الخبر.‏


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 74
‏    ‏و فی روایَةٍ اُخریٰ عَنِ الرّضا علیه السّلام: و اِنَّما اُمِرُوا بالْغُسْل مِنَ الْجَنٰابَةِ: وَ لَمْ یُؤْمَروُا باِلْغُسْلِ مِنَ‎ ‎الْجَنٰابَةِ وَ اَقْذَرُ، مِن اَجْلِ اَنَّ الْجَنابَةَ مِنَ نَفْسِ الاِنْسٰانِ، وَ هُوَ شَیْ ءٌ یَخْرُجُ مِنْ جَمیعِ جَسَدِهِ؛ وَالخَلاَءُ لَیْسَ‎ ‎هُوَ مِنْ نَفْسِ الاِنْسٰانِ: اِنَّمٰا هُوَ غَذاءٌ یَدْخُلُ مِنْ بابٍ وَ یَخْرُجُ مِنْ بٰابٍ.‎[4]‎

‏    ‏‏گرچه ظاهر این احادیث نزد اصحاب ظاهر آن است که چون نطفه از‏‎ ‎‏تمام بدن خارج می شود، غسل جمیع بدن لازم شد؛ و این مطابق با رأی‏‎ ‎‏جمعی از اطبّاء و حکمای طبیعی؛ ولی معلّل نمودن آن را به اکل شجره‏‎ ‎‏چنانچه در حدیث اول است، و نسبت دادن جنابت را به نفس چنانچه در‏‎ ‎‏حدیث دوّم است برای اهل معرفت و اشارت راهی به معارف باز کند؛ چه که‏‎ ‎‏قضیّۀ شجره و اکل آدم علیه السلام از آن از اسرار علوم قرآن و اهل بیت‏‎ ‎‏عصمت و طهارت علیهم السلام است که بسیاری از معارف در آن مرموز‏‎ ‎‏است، و لهذا در احادیث شریفه علّت تشریع بسیاری از عبادات را همان‏‎ ‎‏قضیّۀ آدم و اکل شجره قرار داده اند. من جمله باب وضوء و نماز و غسل و صوم‏‎ ‎‏شهر رمضان و سی روز بودن آن و بسیاری از مناسک حجّ. و نویسنده را سالها‏‎ ‎‏در نظر است که در این باب رساله ای تنظیم کنم و اشتغالات دیگر مانع شده؛‏‎ ‎‏از خدای تعالی توفیق و سعادت می خواهم.‏

‏     بالجمله، تو آدم زاده که بذر لقائی و برای معرفتْ مخلوق و خدای تعالی‏‎ ‎‏تو را برای خود برگزیده و با دو دست جمال و جلال خود تخمیر فرموده و‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 75
‏مسجود ملائکه و محسود ابلیس قرار داده، اگر بخواهی از جنابت پدر که اصل‏‎ ‎‏تو است خارج شوی و لایق لقای حضرت محبوب شوی و استعداد وصول به‏‎ ‎‏مقام انس و حضرت قدس پیدا کنی، باید با آب رحمت حقّ باطن دل را غسل‏‎ ‎‏دهی و از اقبال به دنیا، که از مظاهر شجرۀ منهیّه است، توبه کنی و قلب خود‏‎ ‎‏را، که محفل جناب جمیل و جمال جلیل است، از حبّ دنیا و شئون خبیثۀ‏‎ ‎‏آن، که رجز شیطان است، شست و شو دهی که جنّتِ لقای حقّ جای پاکان‏‎ ‎‏است ـ ‏و لا یدْخُلُ الجنَّةَ. اِلا الطَّیِّبُ.‎[5]‎‏ «شست و شویی کن و آنگه به خرابات‏‎ ‎‏خرام».‏‎[6]‎

‏ ‏

‎ ‎

کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 76

  • )) مقصود شیخ محیی الدین عربی است.  الفتوحات المکیّة، ج 1، ص 363.
  • )) «نماز نیست جز با طهارت.» وسائل الشیعة، ج 1 ، ص 261، «کتاب الطّهاره»، «ابواب الوضوء»، باب 4، حدیث 1.
  • )) «گروهی از یهود نزد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله آمدند، اعلم آنان پرسشهایی از آن حضرت کرد. از جمله پرسید: برای چه خداوند تعالی به غسل از جنابت امر فرمود ولی بعد از غائط و بول به غسل امر نفرمود؟`` رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود: چون آدم (ع) از درخت (ممنوع) خورد، آن در رگها و پوست و موی او نفوذ کرد؛ و چون مرد با همسرش درآمیزد، آب (منی) از همه رگ و موی بدنش خارج شود؛ از این رو خداوند عزّوجلّ تا روز قیامت غسل جنابت را بر فرزند آدم واجب فرمود.``» وسائل الشیعه، ج 1، ص 466، «کتاب الطّهارة»، «ابواب الجنابة»، باب 2، حدیث 2 . به نقل از من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 22 . و المجالس، ص 115، و العلل، ص 104.
  • )) «از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمود: اینکه به غسل جنابت دستور داده شده اما پس از قضای حاجت، با اینکه نجستر و پلیدتر است، دستور غسل داده نشده است، از این است که جنابت از نفس آدمی است و از همۀ بدن چیزی خارج می شود؛ اما خلا (بول و غائط) از نفس آدمی نیست، بلکه غذایی است که از یک در وارد می شود و از در دیگر خارج می گردد.``» منبع پیشین، حدیث 4 . به نقل از العلل، ج 1، ص 281. و عیون اخبارالرضا، ص 291.
  • )) ... والجنة لا ید خلها الا طیب. (جز پاکیزه وارد بهشت نشود.) اصول کافی، ج 3، ص 371، «کتاب الایمان و الکفر»، «باب الذّنوب»، حدیث 7.
  • )) «شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام / تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده». ـ حافظ