مقاله ثالثه در مقارنات نماز است و در آن چند باب است

در موعظه ای حسنه

در موعظه ای حسنه

‏     ‏‏ای عزیز، اکنون که فرصت است و سرمایۀ عمر عزیز در دست است و‏‎ ‎‏طریق سلوک الی اللّه مفتوح است و درهای رحمت حق باز است و سلامتی و‏‎ ‎‏قوت اعضاء و قوا برقرار است و دار الزّرع عالم ملک برپا است، همتی کن و‏‎ ‎‏قدر این نِعَم الهیّه را بفهم و از آنها استفاده نما و کمالات روحانیّه و سعادات‏‎ ‎‏ازلیّۀ ابدیّه را تحصیل کن، و از این همه معارف که قرآن شریف آسمانی و اهل‏‎ ‎‏بیت عصمت علیهم السلام در بسیط ارض طبیعت مظلمه بسط دادن و عالم را‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 152
‏به انوار ساطعۀ الهیه روشن فرمودند تو نیز بهره ای بردار، و ارض طبیعت‏‎ ‎‏مظلمۀ خود را به نور الهی روشن کن و چشم و گوش و لسان و دیگر قوای ظاهره‏‎ ‎‏و باطنه را به نور حق تعالی منوّر کن و تبدیل این ارض ظلمانی را به ارض‏‎ ‎‏نورانی بلکه آسمان عقلانی کن: ‏یَوْمَ تُبَدَّلُ الاْرْضُ  غَیْرَ اْلاَرْضُ‎[1]‎‏و اَشْرَقَتِ‏‎ ‎‏اْلاَرْضُ بِنُورِ ‏رَبِّها.‎[2]‎‏ در آن روز اگر ارض تو غیر ارض نشده باشد و به نور رب‏‎ ‎‏نورانی نگردیده باشد، ظلمتها و سختیها و وحشتها و فشارها و ذلّتها و عذابها‏‎ ‎‏داری.‏

‏     اکنون قوای ظاهره و باطنۀ ما مظلمه به ظلمتهای شیطانی است؛ و از آن‏‎ ‎‏ترسم که اگر با این حال باقی بمانیم، کم کم ارض هیولانیِ دارای نور فطرتْ‏‎ ‎‏متبدّل شود به ارض سجّینی مظلمۀ خالی از نور فطرت و محجوب از همۀ‏‎ ‎‏احکام فطرت اللّهی. و این شقاوتی است که سعادت در دنبالش نیست و‏‎ ‎‏ظلمتی است که نورانیت در عقب ندارد و وحشتی است که روی اطمینان نبیند‏‎ ‎‏و عذابی است که راحت در پی آن نیاید. ‏فَ  مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللّه لَهُ نُوراً فَمالَهُ مِنْ‎ ‎نُور.‎[3]‎‏ پناه می برم به خدای تعالی از غرورهای شیطانی و نفس امّارۀ‏‎ ‎‏بالسّوء.‏

‏     عمده مقصد و مقصود انبیاء عظام و تشریع شرایع و تأسیس احکام و‏‎ ‎‏نزول کتابهای آسمانی، خصوصاً قرآن شریف جامع که صاحب و مکاشفِ‏‎ ‎‏آن نورِ مطهّرْ رسول ختمی صلّی اللّه علیه و آله است، نشر توحید و معارف‏‎ ‎‏الهیه و قطع ریشۀ کفر و شرک و دوبینی و دوپرستی بوده، و سرّ توحید و تجرید‏‎ ‎‏در جمیع عبادات قلبیّه و قالبیّه ساری و جاری است. بلکه شیخ عارف کامل،‏‎ ‎‏شاه آبادی، روحی فداه می فرمودند: عبادات اجراء توحید است در ملک بدن‏‎ ‎‏از باطن قلب.‏


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 153
‏     بالجمله، نتیجۀ مطلوبه از عبادات تحصیل معارف و تمکین توحید و‏‎ ‎‏دیگر معارف است در قلب. و این مقصد حاصل نشود مگر آنکه حظوظ قلبیّۀ‏‎ ‎‏عبادات را سالک استیفاء کند، و از صورت و قالب به حقیقت و لبّ عبور‏‎ ‎‏نماید، و واقف نشود در دنیا و قشر که وقوف در این امور خار راه سلوک انسانیت‏‎ ‎‏است. و کسانی که دعوت به صورت محض می کنند و مردم را از آداب باطنیّه‏‎ ‎‏باز می دارند و گویند شریعت را جز این صورت و قشر معنی و حقیقتی نیست،‏‎ ‎‏شیاطین طریق الی اللّه و خارهای راه انسانیّتند، و از شرّ آنها باید به خدای‏‎ ‎‏تعالی پناه برد که نور فطرت اللّه را که نور معرفت و توحید و ولایت و دیگر معارف‏‎ ‎‏است در انسان منطفی می کنند و حجابهای تقلید و جهالت و عادت و اوهام را‏‎ ‎‏به روی آن می کشند، و بندگان خدای تعالی را از عکوف به درگاه او و وصول‏‎ ‎‏به جمال جمیل او باز می دارند و سدّ طریق معارف می نمایند، و قلوب صافی‏‎ ‎‏بی آلایش بندگان خدا را که حق تعالی با دست جمال و جلال خود تخم‏‎ ‎‏معرفت در خمیرۀ آنها پنهان فرموده و انبیاء عظام و کتب آسمانی را فرستاده‏‎ ‎‏برای تربیت و تنمیۀ آن، به دنیا و زخارف آن و جهات مادّی و جسمانی و‏‎ ‎‏عوارض آن متوجه می کنند و از روحانیّات و سعادات عقلیه منصرف می کنند،‏‎ ‎‏و حصر عوالم غیب و جنتهای موعوده را می نمایند به همان مأکولات حیوانیّه و‏‎ ‎‏مشروبات و منکوحات و دیگر از مشتهیات حیوانی.‏

‏     اینها گمان کنند که حق تعالی این همه بسط بساط رحمت فرموده و با این‏‎ ‎‏همه تشریفات کتابها نازل فرموده و ملائکة اللّه معظم فرو فرستاده و انبیاء عظام‏‎ ‎‏مأمور فرموده برای اداره کردن بطن و فرج، غایت معارفشان این است که‏‎ ‎‏بطن و فرج را در دنیا حفظ کن تا به شهوات آن در آخرت برسی. آن قدری که‏‎ ‎‏اهمیت به جماع پانصد ساله می دهند به توحید و نبوّات نمی دهند؛ و تمام‏‎ ‎‏معارف را مقدّمۀ تعمیر بطن و فرج می دانند. و اگر حکیمی الهی یا عارفی‏‎ ‎‏ربّانی به روی بندگان خدا بخواهد دری از رحمت باز کند و ورقی از حکمت‏‎ ‎‏الهی بخواند، از هیچ نسبت و بدگویی و فحش و تکفیری به او خودداری‏‎ ‎‏نمی کنند. اینها به طوری منغمر در دنیا شدند و به شهوات بطن و فرج اهمیت‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 154
‏می دهند ـ مِن حیثُ لا یَشعُرون ـ که میل ندارند  سعادت دیگری در دار تحقّق‏‎ ‎‏موجود باشد جز شهوات حیوانی، با آن که اگر سعادت عقلیّه هم در عالم باشد‏‎ ‎‏به بطن و فرج آنها ضرری نمی رساند.‏

‏     امثال ماها که از حدّ حیوانیّت تجاوز نکردیم، جز بهشت جسمانی و‏‎ ‎‏ادارۀ بطن و فرج چیز دیگر نداریم، و به آن هم با تفضل خدای تعالی امید‏‎ ‎‏است برسیم؛ لکن گمان نکنیم که سعادت منحصر به آن است و بهشت حق‏‎ ‎‏تعالی محصور به همین بهشت حیوانی است؛ بلکه برای حق تعالی عوالمی‏‎ ‎‏است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و خطور در قلب هیچ کس‏‎ ‎‏نکرده. و اهل محبّت الهیه و معرفت اللّه را اعتنائی به هیچ یک از بهشتها نیست‏‎ ‎‏و توجّهی به عالم غیب و شهادت نمی باشد، و برای آنها جنّت لقاء است.‏‎ ‎‏     و اگر آیات قرآنیّه و احادیث واردۀ از اهل بیت عصمت را بخواهم در این‏‎ ‎‏باب ذکر کنم، مخالف با وضع این اوراق است؛ و این مقدار نیز از طغیان قلم‏‎ ‎‏ذکر شد. و مقصود عمدۀ ما توجّه دادن قلوب بندگان خدا است به آنچه برای‏‎ ‎‏آن خلق شدند که آن معرفت اللّه است که از همۀ سعادات بالاتر است و هیچ‏‎ ‎‏چیز جز مقدّمۀ آن نیست. و مقصود ما از کسانی که خار راه سلوکند علماء‏‎ ‎‏بزرگ اسلام و فقهاء کرام مذهب جعفری علیهم رضوان اللّه نیست، بلکه‏‎ ‎‏بعضی از اهل جهل و منتحلین به علم از راه قصور و جهل، نه تقصیر و عناد،‏‎ ‎‏راهزن بندگان خدا شدند. و به خدای تعالی پناه می برم از شرّ طغیان قلم و‏‎ ‎‏نیّت فاسده و مقصود باطل والحَمدُللّه اوّلاً وَ آخِراً و ظاهِراً وَ باطِناً.‏

‎ ‎

کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 155

  • )) «روزی که زمین به زمینی دیگر تبدیل شود.» (ابراهیم / 48)
  • ))    پاورقی 156.
  • ))    پاورقی 203.