مقاله ثالثه در مقارنات نماز است و در آن چند باب است

الهام عرشی

الهام عرشی

‏     ‏‏بدان که در باب «عرش» و «حَمَلۀ» آن اختلافاتی است؛ و در ظواهر‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 272
‏اخبار شریفه نیز اختلاف است، گرچه به حسب باطن اختلافی در کار نیست؛‏‎ ‎‏چون در نظر عرفانی و طریق برهانی «عرش» بر معانی بسیاری اطلاق شود:‏‎ ‎‏     یکی از معانی آن - که ندیدم در لسان قوم - حضرت «واحدیّت» است،‏‎ ‎‏که مستوای «فیض اقدس» است. و حَمَلۀ آن چهار اسم است از امهّات اسماء‏‎ ‎‏که «اول» و «آخر» و «ظاهر» و «باطن» است.‏

‏     و دیگر ـ که باز در لسان قوم ندیدم ـ «فیض مقدّس» است که مستوای‏‎ ‎‏اسم اعظم است، و حامل آن «رحمن» و «رحیم» و «ربّ» و «مالک» است.‏‎ ‎‏     و یکی از اطلاقات آن، جملۀ «ماسوی اللّه » است، که حامل آن چهار‏‎ ‎‏مَلَک است: «اسرافیل» و «جبرائیل» و «میکائیل» و «عزرائیل».‏

‏     و یکی دیگر، «جسم کلّ» است، که حامل آن چهار ملک است که صور‏‎ ‎‏«ارباب انواع» است؛ و در روایت ‏‏کافی ‏‏اشاره به آن وارد شده.‏‎[1]‎

‏    ‏‏و گاهی اطلاق بر «علم» شده، که شاید مراد از علم «علم فعلی» حق‏‎ ‎‏باشد که مقام ولایت کبری است. وحملۀ آن چهار نفر از اولیاء کمّل است در‏‎ ‎‏امم سالفه: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی - علی نبیّنا و آله و علیهم السلام. و‏‎ ‎‏چهار نفر از کمّل است در این امّت: رسول ختمی، و امیرالمؤمنین،‏‎ ‎‏والحسن، والحسین - علیهم السلام.‏

‏     و چون این مقدمه دانسته شد، بدان که در سورۀ شریفۀ «حمد» پس از‏‎ ‎‏اسم «اللّه » که اشاره به ذات است، این چهار اسم شریف که «ربّ» و «رحمن»‏‎ ‎‏و «رحیم» و «مالک» است اختصاص به ذکر داده شده، ممکن است برای این‏‎ ‎‏باشد که این چهار اسم شریف حامل عرش «وحدانیّت» هستند به حسب‏‎ ‎‏باطن؛ و مظاهر آنها چهار ملک مقرّب حق هستند که حامل عرش «تحقّق»‏‎ ‎‏هستند. پس، اسم مبارک «ربّ» باطن «میکائیل» است که به مظهریّت ربّ‏‎ ‎‏موکّل ارزاق و مربّی دار وجود است. و اسم شریف «رحمن» باطن «اسرافیل»‏‎ ‎‏است که منشی ارواح و نافخ صُوْر و باسط ارواح و صُوَر است؛ چنانچه بسط‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 273
‏وجودهم به اسم «رحمن» است. و اسم شریف «رحیم» باطن «جبرائیل»‏‎ ‎‏است که موکّل بر تعلیم و تکمیل موجودات است. و اسم شریف «مالک»‏‎ ‎‏باطن «عزرائیل» است که موکّل بر قبض ارواح و صور و ارجاع ظاهر به باطن‏‎ ‎‏است. پس، سورۀ شریفه تا ‏مالِکِ یَوْمِ الدِّین‏ مشتمل بر عرش وحدانیّت و‏‎ ‎‏عرش تحقّق است و مشیر به حوامل آن می باشد. پس، تمام دائرۀ وجود و‏‎ ‎‏تجلّیات غیب و شهود، که قرآن شریف ترجمان آن است، تا این جای از این‏‎ ‎‏سوره مذکور است. و همین معنی جمعاً در ‏بسم اللّه ‏ که اسم اعظم است موجود‏‎ ‎‏است؛ و در «باء» که مقام سببیّت می باشد و «نقطه» که سرّ سببیّت است موجود‏‎ ‎‏است؛ و علی علیه السلام سرّ ولایت و سببیّت است، پس او است نقطۀ تحت‏‎ ‎‏الباء؛‏‎[2]‎‏ یعنی، نقطۀ تحت الباء ترجمان سرّ ولایت است تَاَمُّلْ - وجه تأمل‏‎ ‎‏اشکالی است که در حدیث است. واللّه العالم.‏

‎ ‎

کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 274

  • )) اصول کافی، ج 1، ص 131 و 132.
  • )) الاسفار الاربعة، ج 7، ص 32. اسرار الحکم، ص 559.