مقاله ثالثه در مقارنات نماز است و در آن چند باب است

تنبیه ادبی

تنبیه ادبی

‏     ‏‏در تفاسیر متداوله که دیدیم، یا از آنها نقل شده، «دین» را به معنای جزا‏‎ ‎‏و حساب دانسته اند. و در کتب لغت نیز به این معنی ذکر شده، و به قول شعراء‏‎ ‎‏عرب استشهاد شده مثل قول شاعر: ‏وَاعْلَمْ بِاَنَّکَ ما تَدینُ تُدٰانُ.‎[1]‎‏ و قول‏‎ ‎‏منسوب به شهل بن ربیعة: ‏وَلَمْ یَبْقَ سِوَی العُدْوانِ، دِنّاهُمْ کَما دانوُا.‎[2]‎‏ و‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 275
‏گفته اند «دیّان»، که از اسماء الهیّه است، نیز به همین معنی است. و شاید‏‎ ‎‏مراد از «دین» شریعت حقّه باشد. و چون در روز قیامت آثار دین ظاهر گردد و‏‎ ‎‏حقایق دینیّه از پرده بیرون افتد، از این جهت آن روز را «روز دین» باید گفت؛‏‎ ‎‏چنانچه امروز «روز دنیا» است، زیرا که روز ظهور آثار دنیا است و صورت‏‎ ‎‏حقیقیّۀ دین ظاهر نیست. و این شبیه قول خدای تعالی است که می فرماید:‏‎ ‎وَ ذَکِّرْهُمْ بِاَیّامِ اللّه ؛‎[3]‎‏ و آن ایّامی است که حق تعالی به قهر و سلطنت با قومی‏‎ ‎‏رفتار کند.  و روز قیامت هم «یوم اللّه » است و هم «یوم الدّین» است، زیرا که‏‎ ‎‏روز ظهور سلطنت الهیّه و روز بروز حقیقت دین خدا است.‏

‏     قوله تعالی : ‏اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعین‏ بدان ای عزیز که چون بندۀ سالک در‏‎ ‎‏طریق معرفت تمام محامد و مدایح را مختص به ذات مقدّس حق دانست و‏‎ ‎‏قبض و بسط وجود را از او دانست و ازمّۀ امور را در اول و آخر و مبدأ و منتهی به‏‎ ‎‏ید مالکیّت او دانست و توحید ذات و افعال در قلبش تجلّی نمود، حصر‏‎ ‎‏عبادت و استعانت را به حق کند و جمیع دار تحقّق را طوعاً و کرهاً خاضع ذات‏‎ ‎‏مقدّس بیند و در دار تحقّق قادری نبیند تا اعانت را به او نسبت دهد. و این که‏‎ ‎‏بعضی از اهل ظاهر گفته اند حصر عبادتْ حقیقی است و حصر استعانت‏‎ ‎‏حقیقی نیست - زیرا که استعانت به غیر حق نیز می شود و در قرآن شریف نیز‏‎ ‎‏فرماید: ‏تَعاوَنُوا عَلَی البِرِّ وَ التَّقْوی‎[4]‎‏ و می فرماید: ‏اِسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ و الصَّلوة‎[5]‎‎ ‎‏و نیز معلوم است بالضّرورة که سیرۀ نبیّ اکرم و ائمّۀ هدی علیهم السلام و‏‎ ‎‏اصحاب آنها و مسلمین بر استعانت از غیر حق بوده در غالب امور مباحه، مثل‏‎ ‎‏استعانت به دابّه و خادم و زوجه و رفیق و رسول و اجیر و غیر ذلک - کلامی است‏‎ ‎‏با اسلوب اهل ظاهر. و اما کسی که از توحید فعلی حق تعالی اطلاع دارد و‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 276
‏نظام وجود را صورت فاعلیّت حق تعالی می بیند و ‏لا مُؤَثِّرَ فی الوُجُود‏ را یا‏‎ ‎‏برهاناً یا عیاناً یافته، با چشم بصیرت و قلب نورانی حصر استعانت را نیز‏‎ ‎‏حصر حقیقی داند و اعانت دیگر موجودات را صورت اعانت حق داند. و بنا به‏‎ ‎‏گفتۀ اینها، اختصاص محامد به حق تعالی نیز وجهی ندارد، زیرا که برای‏‎ ‎‏دیگر موجودات - بنابراین مسلک - تصرّفات و اختیارات و جمال و کمالی است‏‎ ‎‏که لایق مدح و حمدند؛ بلکه احیاء و اماته و رزق و خلقْ دیگر امور مشترک بین‏‎ ‎‏حقّ و خلق است. و این امور در نظر اهل اللّه شرک، و در روایات از این امور به‏‎ ‎‏شرک خفی تعبیر شده؛ چنانچه ادارۀ انگشتری برای یادماندن چیزی، از‏‎ ‎‏شرک خفی محسوب شده است.‏‎[6]‎

‏    ‏‏بالجمله، ‏اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعین‏ از متفرّعات ‏الحمدللّه ‏ است، که اشاره‏‎ ‎‏به توحید حقیقی است. و کسی که حقیقت توحید در قلب او جلوه ننموده و‏‎ ‎‏قلب را از مطلق شرک پاک ننموده، ‏ایّاک نَعْبد‏ او حقیقت ندارد، و حصر عبادت و‏‎ ‎‏استعانت را به حق نتواند نمود، و خدا بین و خدا خواه نخواهد بود. و چون‏‎ ‎‏توحید در قلب جلوه نمود، به اندازۀ جلوۀ آن، از موجودات منصرف و به عزّ‏‎ ‎‏قدس حقّ متعلّق شود تا آنجا که مشاهده کند که به اسم اللّه  ‏ایاک نعبد و ایاک‎ ‎نستعین‏ واقع شود؛ و بعضی از حقایقِ ‏اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلیٰ نَفْسِک‎[7]‎‏ در قلب‏‎ ‎‏تجلی کند.‏

‎ ‎

کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 277

  • )) «و بدان همان طور که کیفر می دهی جزا داده می شوی.»
  • )) «و جز دشمنی چیزی نماند؛ کیفرشان دادیم آنچنانکه آنها جزا دادند».     (فَلَمّا اَصْبَحَ الشَرُّ و اَمْسی وَ هُوَ عریانٌ / و لَمْ یَبْقِ سِوَی العُدْوانِ دَنّاهم کما دانُوا).     ـ سهل بن شیبان. جامع الشواهد، «باب الفاء مع اللام»، ص 185.
  • )) «روزهای خدا را به یادشان آور.» (ابراهیم / 5)
  • )) «در نیکوکاری و تقوا به یکدیگر یاری رسانید.» (مائده / 2)
  • )) «از صبر و نماز یاری جویید.» (بقره / 45)
  • )) قال ابوعبداللّه علیه السلام: اِنَّ الشِّرْکَ اَخْفٰی مِنْ دبیبِ النَّمل. و قال: منه تَحْویلُ الْخاتَم لِیَذْکُرَ الْحٰاجَةَ وَ شُبْهُ هٰذٰا. معانی الاخبار، ص 379، «باب نوادر المعانی»، حدیث 1. بحارالانوار، ج 69، ص 96.
  • ))  پاورقی 224.