مقاله ثالثه در مقارنات نماز است و در آن چند باب است

تنبیه اشراقی

تنبیه اشراقی

‏     ‏‏از بیانات این رساله معلوم شده است نکتۀ عدول از غیبت به خطاب. و‏‎ ‎‏این گرچه خود یکی از محسّنات کلام و مزیّتهای بلاغت است که در کلام‏‎ ‎‏فصحاء و بلغاء بسیار و موجب حسن کلام، و خود التفات از حالی به حالی‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 277
‏رفع سئامت از مخاطب کند و نشاطی تازه به روح او بخشد، ولی چون نماز‏‎ ‎‏معراج وصول به حضرت قدس و مرقاة حصول مقام انس است، در این سورۀ‏‎ ‎‏شریفه دستور این ترقّی روحانی و مسافرت عرفانی را می دهد. و چون بنده در‏‎ ‎‏اول سلوک الی اللّه در حجب ظلمانیّۀ عالم طبع و نورانیّۀ عالم غیب محبوس و‏‎ ‎‏محجوب است، و سفر الی اللّه خروج از این حجب است به قدم سلوک‏‎ ‎‏معنوی، و در حقیقت مهاجرت الی اللّه رجوع از بیت نفس و بیت خلق است‏‎ ‎‏الی اللّه و ترک کثرات و رفض غبار غیریّت و حصول توحیدات و غیبت از خلق و‏‎ ‎‏حضور لدی الرّب است، و چون در آیۀ شریفۀ ‏مالِکِ یَوْمِ الدّین‏ کثرات را‏‎ ‎‏منطوی در تحت سطوع نور مالکیّت و قاهریّت دید، حالت محو از کثرت و‏‎ ‎‏حضور در حضرت دست دهد و با مخاطبۀ حضوریّه و مشاهده جمال و جلال‏‎ ‎‏تقدیم عبودیّت کند و خداخواهی و خدابینی خود را به محضر قدس و محفل‏‎ ‎‏انس برساند.‏

‏     و شاید نکتۀ این که با ضمیر «اِیّاکَ» تأدیۀ این مقصد را می کند، برای آن‏‎ ‎‏باشد که این ضمیر را راجع به ذات است مضمحلاً فیه الکثرات؛ پس، سالک را‏‎ ‎‏ممکن است در این مقام حالت توحید ذاتی دست دهد و از کثرت اسماء و‏‎ ‎‏صفات نیز منصرف و وجهۀ قلبْ حضرت ذات بی حجب کثرات شود. و این‏‎ ‎‏آن کمال توحید است که امام موحّدان و سر حلقۀ عارفان و پیشوای عاشقان و‏‎ ‎‏سر سلسۀ مجذوبان و محبوبان، امیر المؤمنین صلوات اللّه علیه و اولاده‏‎ ‎‏المعصومین فرماید: ‏و کَمالُ التَّوْحیدِ نَفْیُ الصِّفاتِ عَنْه.‎[1]‎‏ زیرا که صفت را‏‎ ‎‏وجهۀ غیریّت و کثرت است، و این توجّه به کثرت - ولو کثرت اسمائی – از‏‎ ‎‏سرائر توحید و حقایق تجرید بعید است؛ و لهذا شاید سرّ خطیئۀ آدم علیه‏‎ ‎‏السلام توجّه به کثرت اسمائی است که روحِ شجرۀ منهیّه است. ‏

‎ ‎

کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 278

  • )) «کمال توحید عبارت است از نفی صفات از او.» اصول کافی، ج 1، ص 191، «کتاب التوحید»، «باب جوامع التوحید»، حدیث 6.