فصل سوم در تعقیب است

فصل سوم در تعقیب است

‏ ‏

‏     و آن یکی از مستحبّات مؤکّده است و ترک آن نیز مکروه است و در نماز‏‎ ‎‏صبح و عصر تأکیدش بیشتر است. و تعقیبات مأثوره بسیار است؛ از آن جمله‏‎ ‎‏تکبیرات ثلاثۀ اختتامیّه است.‏

‏     و مشایخ عظام مواظبت دارند که مثل تکبیرات افتتاحیۀ در هر تکبیری‏‎ ‎‏دست را تا حذای گوش بلند کنند و باطن کف را به حذای قبله مبسوط کنند. و‏‎ ‎‏اثبات آن مشکل است؛ گر چه ممکن است از بعضی روایات استفادۀ سه مرتبه‏‎ ‎‏رفع ید را نمود. و شاید دست را بلند نمودن و سه مرتبه تکبیر گفتن و بعد دعای‏‎ ‎لا اِلهَ اِلاّ اللّه وَحْدَهُ وَحْدَه‏...‏‎[1]‎‏ ‏‏الخ‏‏ را خواندن کفایت کند. و اگر رفع ید به آن طور‏‎ ‎‏که مشایخ مواظبند مستحب باشد، تمکین همان اسرار است که مذکور‏‎ ‎‏گردید. و شاید اشاره به طرد صلوة و عبادات خود باشد که مبادا عجب و‏‎ ‎‏خودبینی در قلب راه یابد.‏

‏     و تکبیرات ثلاثه شاید اشاره باشد به تکبیر از توحیدات ثلاثه که مقوِّم‏‎ ‎‏روح تمام صلوة است. پس ادب قلبی این تکبیرات آن است که در هر رفع‏‎ ‎‏یدی طرد توحیدی از توحیدات ثلاثه را کند، و تکبیر و تنزیه حق جل و علا را از‏‎ ‎‏توصیفات و توحیدات خودکند و عجز و ذلت و قصور و تقصیر خویش را در‏‎ ‎‏محضر مقدّس حق جل و علا عرضه دارد. و ما در رسالۀ سرّالصلوة اسرار‏‎ ‎‏روحیّۀ این تکبیرات و رفع ید را به طور لطیفی، که مذکور در آن رساله است،‏‎ ‎‏ذکر نمودیم. و آن از الطاف حق تعالی است به این مسکین. وله الشّکر‏‎ ‎‏والحمد.‏

‏     و از جملۀ تعقیبات شریفه، تسبیحات صدّیقۀ طاهره سلام اللّه علیها‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 377
‏است که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به آن معظّمه تعلیم فرمود. و آن افضل‏‎ ‎‏تعقیبات است. در حدیث است که اگر چیزی افضل از آن بود، رسول خدا‏‎ ‎‏صلی اللّه علیه و آله آن را به فاطمه علیهاالسلام عطا می فرمود.‏‎[2]‎‏ و از‏‎ ‎‏حضرت صادق مروی است که این تسبیحات در هر روز در تعقیب‏‎ ‎‏هر نمازی پیش من محبوبتر است از هزار رکعت نماز در هر روز.‏‎[3]‎‏ و معروف‏‎ ‎‏پیش اصحاب در ترتیب آن آن است که «تکبیر» سی و چهار مرتبه، و «تحمید»‏‎ ‎‏سی و سه مرتبه، و «تسبیح» سی و سه مرتبه؛ به همین ترتیب. و بعید نیست که‏‎ ‎‏این افضل باشد نه متعیّن؛ بلکه در تقدیم و تأخیر «تحمید» و «تسبیح» انسان‏‎ ‎‏مخیّر باشد؛ بلکه شاید در تأخیر «تکبیر» و تقدیم «تسبیح» نیز مخیّر باشد. ولی‏‎ ‎‏افضل و احوط همان ترتیب مشهور است.‏

‏     و آداب قلبیۀ آن آن است که در «تسبیحات اربعه» مذکور شد. و زاید بر‏‎ ‎‏آن، آن که چون این اذکار شریفه بعد از نماز  وارد شده است، و تسبیح آن،‏‎ ‎‏تکبیر و تنزیه از قیام به حق عبودیّت است، و نیز تنزیه و تکبیر از لیاقت عبادت‏‎ ‎‏است برای محضر مقدّس او، و نیز تنزیه و تکبیر از معرفت است که غایت‏‎ ‎‏عبادت است، پس عبد سالک باید در تعقیب نماز قدری تفکّر کند در نقص‏‎ ‎‏خود و عبادت خویش و غفلتهای در حال حضور، که خود گناهی است در‏‎ ‎‏مذهب عشق و محبّت؛ و حرمان خود را از حظوظ حضور و محضر مقدّس حق‏‎ ‎‏جلّ جلاله به نظر آورد؛ و در تعقیبات، که خود فتح باب دیگری است از‏‎ ‎‏رحمت حق تبارک و تعالی، به اندازۀ میسور جبران کند، و این اذکار شریفه را‏‎ ‎‏به قلب برساند و دل را به آنها زنده کند؛ شاید خاتمه اش به حسن و سعادت‏‎ ‎‏مختوم شود. و در «تحمید» تسبیحات صدّیقه علیها الصلوة و السلام اثبات این‏‎ ‎‏محمدت را که قیام به عبودیّت است نیز برای هویّت الهیّه کند، و از توفیق و‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 378
‏تأیید و حول و قوّۀ آن ذات مقدّس بداند و بشمارد. و حقایق این امور را به سرّ‏‎ ‎‏قلب برساند و سرّ این لطایف را به ذائقۀ دل بچشاند تا قلب به ذکر حق زنده‏‎ ‎‏شود و دل حیوة جاوید به حق پیدا کند.‏

‏     و چون صبحْ افتتاح اشتغال به کثرات و ورود در دنیا است و با مخاطرۀ‏‎ ‎‏اشتغال به خلق و غفلت از حق انسان مواجه است، خوب است انسان سالکِ‏‎ ‎‏بیدار در این موقعِ باریک برای ورود در این ظلمتکدۀ تاریک به حق تعالی‏‎ ‎‏متوسّل شود و به حضرتش منقطع گردد. و چون خود را در آن محضر شریف‏‎ ‎‏آبرومند نمی بیند، به اولیاء امر و خُفَرای زمان و شُفَعاء اِنس و جان، یعنی‏‎ ‎‏رسول ختمی صلّی اللّه علیه و آله و سلم و ائمّۀ معصومین علیهم السلام،‏‎ ‎‏متوسّل گردد و آن ذوات شریفه را شفیع و واسطه قرار دهد. و چون برای هر‏‎ ‎‏روزی خفیر و مجیری است، پس روز شنبه به وجود مبارک رسول خدا صلی ‏‎ ‎‏اللّه علیه و آله، و روز یکشنبه به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، و روز‏‎ ‎‏دوشنبه به امامان همامان سبطان علیهماالسلام، و روز سه شنبه به حضرات‏‎ ‎‏سجاد و باقر و صادق علیهم السلام، و روز چهارشنبه به حضرات کاظم و رضا‏‎ ‎‏و تقی و نقی علیهم السلام، و روز پنجشنبه به حضرت عسکری علیه السلام،‏‎ ‎‏و روز جمعه به ولیّ امر عجّل اللّه فرجه الشّریف، متعلّق است،‏‎[4]‎‏ مناسب‏‎ ‎‏آن است که در تعقیب نماز صبح برای ورود در این بحر مهلک ظلمانی و‏‎ ‎‏دامگاه مهیب شیطانی، متوسّل به خفرای آن روز شود؛ و با شفاعت آنها، که‏‎ ‎‏مقرّبان بارگاه قدس و محرمان سراپردۀ انسند، از حق تعالی رفع شرّ شیطان و‏‎ ‎‏نفس امارۀ بالسّوء را طلب کند، و در اتمام و قبول عبادات ناقصه و مناسک غیر‏‎ ‎‏لایقه، آن بزرگان را واسطه قرار دهد. البته حق تعالی شأنه چنانچه محمّد‏‎ ‎‏صلی اللّه علیه و آله و دودمان او را وسایط هدایت و راه نماهای ما مقرّر فرموده و‏‎ ‎‏به برکات آنها امّت را از ضلالت و جهل نجاتْ مرحمت فرموده، به وسیله و‏‎ ‎‏شفاعت آنها قصور ما را ترمیم و نقص ما را تتمیم فرماید و اطاعات و عبادات‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 379
‏ناقابل ما را قبول می فرماید. اِنّهُ وَلیَّ الْفَضْلِ وَالاِْنْعٰام. و تعقیبات مأثوره در‏‎ ‎‏کتب أدعیه مذکور، و هر کس مناسب با حال خود انتخابی کند و این سفر‏‎ ‎‏شریف را به خیر و سعادت به اتمام رساند.‏

‎ ‎

کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 380

  • )) وسائل الشّیعة، ج 4، ص 1030، «کتاب الصّلوة»، «ابواب التعقیب»، باب 14، حدیث 2.
  • )) فروع کافی، ج 3، ص 343، «کتاب الصّلوة»، «باب التعقیب بعدالصّلوة و الدّعاء»، حدیث 14.
  • )) بحارالانوار، ج 83، ص 332. از ثواب الاعمال، ص 149. وسائل الشّیعة، ج 4، ص 1024، «کتاب الصّلوة»، «ابواب التعقیب»، باب 9، حدیث 2.
  • )) بحارالانوار، ج 24، ص 239. از الخصال، ج 2، ص 394، باب 7.