فصل اول ویژگیهای فردی

عدم توجه به ثروت ثروتمندان

‏چند سال قبل از انقلاب یکی از ثروتمندان اهل خمین که ثروت خیلی زیادی داشت، به‏‎ ‎‏قم آمده بود از من خواست آیا ممکن است من خدمت امام برسم؟ به امام عرض کردم و‏‎ ‎‏امام پذیرفتند، من پیش خودم فکر می کردم چون این آقا خیلی ثروتمند است، می تواند‏‎ ‎‏کمک مؤثری برای شهریه طلاب بکند، ما وارد منزل امام شدیم و در بیرونی منزل ایشان‏‎ ‎‏نشستیم بعد از یک ربع امام تشریف آوردند و نشستند، آن شخص به امام گفت: از قرار‏‎ ‎‏مسموع حضرتعالی کسالت دارید، اگر اجازه می فرمایید من دو نفر دکتر متخصص از‏‎ ‎‏خارج دعوت کنم تا بیایند و حضرتعالی را معالجه کنند. امام فرمودند: ‏نه، احتیاجی‎ ‎نیست. زمانی بود که امینی نخست وزیر شده بود، امام فرمودند: امینی هم فرستاده و گفته‎ ‎است که دکتر بیاید و ما نپذیرفتیم، و من خودم دکتری را در تهران سراغ دارم که گاهگاهی به‎ ‎ما سر می زند و معالجه می کند، همان کافی است‏ خلاصه هرچقدر این شخص اصرار کرد‏‎ ‎‏که آقا من از شما خواهش می کنم، امام فرمودند: نه، امام با این شخص با کمال بی اعتنایی‏‎ ‎‏برخورد کردند که این حاکی از صفای روح وعدم توجه امام به دنیا و ظواهر دنیا است.‏‎ ‎‏اینکه امام با او گرم بگیرند که مثلاً پولی بدهد برای شهریه ای، برای طلبه ای، برای‏‎ ‎‏حوزه ای، روح امام خیلی بلندتر و بالاتر و برتر از اینها بود.‏‎[1]‎

‏ ‏

‎ ‎

‎ ‎

کتابپرتوی از خورشیدصفحه 44

  • )) حجت الاسلام والمسلمین جلالی خمینی؛ پا به پای آفتاب؛ ج 3، ص 13.