فصل دوم: ویژگیهای اجتماعی

آثار تشویقهای امام

‏به یاد دارم نوشته ای از درس یکی از اساتید داشتم، اشکالهایی هم به ذهنم رسیده بود‏‎ ‎‏که آنها را هم نوشتم و خدمت استادم دادم، او نیز پس از مطالعه آن را در جلسه درس‏‎ ‎‏عمومی مطرح نمود و چند اشکال رجالی از آن گرفت، و خلاصه حسابی آبرویم را برد،‏‎ ‎‏با هم به بحث نشستیم و چون جوابی نداشت از مجلس بیرون رفت و بحث تمام شد. در‏‎ ‎‏همان ایام نوشته ای هم از درس حضرت امام خدمت ایشان دادم که در آن اشتباهاتی هم‏‎ ‎‏داشتم، چند روز نزد ایشان بود، یک روز قبل از اینکه نوشته را به من رد کنند، در بین راه‏‎ ‎‏نظر مبارکشان به من افتاد، با روی باز فرمودند: ‏کتاب شما را دیدم خیلی خوب بود، چون‎ ‎به درسم اشکال گرفته بودید‏، و سپس با روی باز مرا آنقدر تشویق کردند که شرمنده شدم،‏‎ ‎‏وقتی نوشته را برگرداندند، مجدداً تشویق فرمودند، و نتیجه این تشویقها این شد که‏‎ ‎‏نوشتن درس را ادامه دادم و بحمدالله به صورت یک جلد کتاب بیع از تقریر ایشان چاپ‏‎ ‎‏و منتشر شد.‏‎[1]‎

‎ ‎

کتابپرتوی از خورشیدصفحه 160

  • )) آیت الله محمدحسن قدیری؛ صحیفه دل؛ ص122.