فصل دوم: ویژگیهای اجتماعی

ناراحتی امام از برخورد نامناسب با مردم

‏به یاد دارم در روزهای ملاقات یا عقد و دستبوسی امام، عده ای از مردم وقتی دستبوسی‏‎ ‎‏می کردند، به علت شدت علاقه به امام نمی رفتند، و تجمع می کردند تا شاید چهره امام‏‎ ‎‏را بیشتر ببینند؛ اما بعضی از پاسدارها گاهی صبرشان به آخر می رسید و با بعضیها تندی‏‎ ‎‏می کردند و به آنها می گفتند: بروید تا نوبت دیگران شود، و شاید هم بعضیها را هُل‏‎ ‎‏می دادند، حضرت امام این عمل یکی از پاسداران را دیدند، ناراحت و برافروخته شدند،‏‎ ‎‏آن پاسدار را مورد مواخذه قرار دادند که چرا چنین کردی؟ آنچنان اظهار ناراحتی کردند‏

کتابپرتوی از خورشیدصفحه 186
‏که از چهره شان مشخص بود، آن پاسدار هم که به حکم وظیفه این کار را کرده بود، وقتی‏‎ ‎‏که دید حضرت امام شدیداً ناراحت شده است از تکرار آن خودداری کرد.‏‎[1]‎

‏ ‏

‎ ‎

کتابپرتوی از خورشیدصفحه 187

  • )) ایوبی؛ واحد خاطرات.