کتاب حج

در حج نیابت

مساله 1 ـ ‏واجب است برای میت که حج به عهدۀ او بوده و مرده، نایب‏‎ ‎‏بگیرند که حج او را بجا آورد، و آنچه واجب است اگر وصیتی نکرده باشد آن‏‎ ‎‏است که از نزدیک ترین میقات به مکه بجا آورده شود، و اگر ممکن نشد از‏‎ ‎‏میقاتی که پس از آن میقات نزدیک تر است و همچنین.‏


کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 210
مساله 2 ـ ‏اگر امکان نداشته باشد اجیر بگیرند مگر از شهر میت، واجب‏‎ ‎‏است از آنجا بگیرند، و مصرف از اصل مال است.‏

مساله 3 ـ ‏صحیح است نایب گرفتن از میت در حج واجب و مستحب و از‏‎ ‎‏زنده در حج مستحب و گاهی در واجب.‏

مساله 4 ـ ‏شرط است در نائب چند چیز: ‏اول: ‏آنکه بالغ باشد بنابر احتیاط‏‎ ‎‏واجب. ‏دوم: ‏آنکه عاقل باشد، پس مجنونی که از او قصد متحقق نشود صحیح‏‎ ‎‏نیست نائب شود. ‏سوم: ‏آنکه شیعۀ دوازده امامی باشد. ‏چهارم: ‏آنکه عادل باشد‏‎ ‎‏یا مورد وثوق باشد که عمل را بجا می آورد و احوط آن است که مورد وثوق باشد‏‎ ‎‏در بجا آوردن به طور صحیح، اگرچه بعید نیست که این شرط معتبر نباشد.‏‎ ‎پنجم: ‏آنکه به افعال حج از روی اجتهاد یا تقلید عالم باشد؛ گرچه به تعلیم کسی‏‎ ‎‏باشد در حال بجا آوردن به طور تدریج. ‏ششم: ‏آنکه ذمه اش مشغول نباشد به‏‎ ‎‏حج واجب، چه حجّة الاسلام و چه حج نذری که وقتش تنگ است، در صورتی‏‎ ‎‏که بتواند این حجی که بر او واجب بود بجا آورد، و اگر نتواند برای آنکه مال‏‎ ‎‏ندارد، اشکال ندارد که نایب شود.‏

مساله 5 ـ ‏شرط است در کسی که برای او نایب می گیرند، آنکه مسلمان‏‎ ‎‏باشد و اگر کافر باشد صحیح نیست نیابت از او، پس اگر بمیرد بر ورثۀ او واجب‏‎ ‎‏نیست که برای او نایب بگیرند.‏

مساله 6 ـ ‏شرط است در کسی که از او نایب می گیرند، آنکه مرده باشد و‏‎ ‎‏اگر زنده باشد، عاجز باشد از بجا آوردن و این شرط در حج واجب است، و امّا‏‎ ‎‏حج مستحب برای زنده در هر صورت می شود نایب گرفت.‏

مساله 7 ـ ‏مرد برای زن و زن برای مرد می تواند نایب شود، لکن اولی آن‏‎ ‎‏است که همجنس باشند.‏

مساله 8 ـ ‏مانع ندارد نیابت کردن کسی که حج نرفته باشد؛ چه مرد باشد‏‎ ‎‏چه زن، از مرد و زن.‏


کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 211
مساله 9 ـ ‏باید نایب قصد نیابت کند به اینکه عمل حج را برای نیابت از‏‎ ‎‏فلان بجا می آورم، و باید تعیین کند که از کی بجا می آورد و لازم نیست اسم او را‏‎ ‎‏ببرد، ولکن مستحب است در همۀ موقفها اسم او را ببرد.‏

مساله 10 ـ ‏جائز نیست کسی را که عاجز است از عمل کردن به بعض‏‎ ‎‏اعمال حج، نایب بگیرند.‏

مساله 11 ـ ‏اگر نایب پیش از احرام بمیرد و یا پیش از داخل شدن در حرم‏‎ ‎‏بمیرد کفایت نمی کند کار او از میت، بلکه باید برای او حج بگیرند و اگر بمیرد‏‎ ‎‏بعد از احرام و داخل شدن در حرم، کافی است برای میت و لازم نیست اجیر‏‎ ‎‏بگیرند.‏

مساله 12 ـ ‏اگر اجیر کنند کسی را برای حج و تعیین نکنند که اجرت برای‏‎ ‎‏خود عمل است یا عمل و مقدمات است، ظاهر آن است که برای همه است از‏‎ ‎‏مقدمات و عمل، پس اگر اجیر بمیرد در حرم بعد از احرام، مستحق اجرت‏‎ ‎‏می شود به نسبت راهی که رفته و عملی که کرده و همین طور اگر بین عمل بمیرد‏‎ ‎‏هر جا باشد. بلی اگر مصداق عرفی حج را آورده باید اجرت تمام عمل را‏‎ ‎‏بدهند، گرچه بعض خصوصیات را نسیان کرده باشد و مرده باشد.‏

مساله 13 ـ ‏شرط نیست در اجاره آنکه راه را تعیین کنند، لکن اگر تعیین‏‎ ‎‏کردند باید عمل کند. و اگر عمل نکرد به مقدار مخالفت، از اجرت او کسر‏‎ ‎‏می شود، بلکه اگر اجیر شده باشد به حج از این راه به طور قید، و تخلف کند‏‎ ‎‏هیچ چیز از اجرت را طلبکار نیست، ولکن ذمۀ میت از حج بری ء می شود.‏

مساله 14 ـ ‏اگر کسی اجیر شد در سال معینی که حج کسی را با مباشرت‏‎ ‎‏خودش بجا آورد، نمی تواند برای کسی دیگر به همین طور اجیر شود، و اگر اجیر‏‎ ‎‏شد اجاره باطل است.‏

مساله 15 ـ ‏اگر اجیر مرتکب عملی شد که کفاره باید بدهد کفاره از مال‏‎ ‎‏خودش باید بدهد.‏


کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 212
مساله 16 ـ ‏اجیر مالک می شود اجرت را پس از عقد اجاره، لکن لازم‏‎ ‎‏نیست اجرت را به او بدهند مگر بعد از عمل، اگر قرینه در کار نباشد که اجرت را‏‎ ‎‏پیش از عمل بدهند.‏

مساله 17 ـ ‏اگر کسی را اجیر کردند برای حج و ذکری نکردند که خودت‏‎ ‎‏بجا آوری یا اجیر بگیری و قرینه ای در کار نباشد، باید خودش بجا آورد و‏‎ ‎‏نمی تواند اجیر بگیرد.‏

مساله 18 ـ ‏جایز است از برای میت حج کنند تبرعاً؛ چه حج واجب و چه‏‎ ‎‏مستحب. و جایزاست حج مستحب برای او بکنند با بودن حج واجب به عهدۀ‏‎ ‎‏او.‏

‎ ‎

کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 213