احکام خرید و فروش

معاملات ربویه و بعض احکام آن

‏حرمت ربا به قرآن کریم و سنت و اجماع مسلمین ثابت بلکه دور نیست که‏‎ ‎‏حرمت آن از ضروریات دین باشد و از گناهان کبیره محسوب است. در خبر‏‎ ‎

کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 237
‏است که ربا نزد خداوند عالم شدیدتر است از بیست زنا، بلکه سی زنا با محارم‏‎ ‎‏مثل عمه و خاله، بلکه در خبر صحیح از حضرت صادق ‏‏علیه السلام‏‏ منقول است که یک‏‎ ‎‏درهم ربا عظیم تر است نزد خدا از هفتاد زنای با محارم در بیت الحرام، و در‏‎ ‎‏حدیث نبوی است کسی که ربا خورده باشد خداوند پر می کند شکم او را از‏‎ ‎‏آتش جهنم به اندازه ای که خورده است و اگر مالی به ربا کسب کند قبول نکند‏‎ ‎‏خداوند چیزی از عمل او را و پیوسته در لعنت خدا و ملائکه است تا قیراطی از‏‎ ‎‏آن در نزد او باشد. و در کلمات قصار نبوی است: بدترین مکاسب کسب ربا‏‎ ‎‏است، و از حضرت امیرالمومنین ‏‏علیه السلام‏‏ مروی است خورنده و خوراننده و نویسنده‏‎ ‎‏و دو شاهد در وزر مساوی هستند، و فرمود که رسول خدا ‏‏صلی الله علیه و آله وسلم‏‏ لعن فرمود ربا و‏‎ ‎‏خورنده و بایع و مشتری و نویسنده و دو شاهد آن را، و در شریعت مقدسۀ‏‎ ‎‏اسلام از گناهان کبیره بزرگ شمرده می شود.‏

مساله 1 ـ ‏ربا دو قسم است معاملی و قرضی، امّا معاملی پس آن دو شرط دارد:‏

اول: ‏اتحاد در جنس است عرفاً مثل یک من گندم به یک من و نیم گندم و‏‎ ‎‏یک من خرما به یک من و زیاده خرما، و مثل یک من انگور به یک من انگور و‏‎ ‎‏یک ریال مثلاً. و فرقی نیست در اینکه زیاده علنی باشد، مانند امثله گذشته و یا‏‎ ‎‏زیاده حکمی باشد مثل یک من گندم نقد به یک من گندم نسیه و یا  فروختن هزار‏‎ ‎‏تومان پول نقره به هزار تومان در یک ماه، پس بنابراین اگر یک من گندم سرخ و‏‎ ‎‏پست را بفروشد به یک من و نیم گندم خوب ربا خواهد بود، و همچنین اگر یک‏‎ ‎‏من برنج صدری را بفروشد به یک من و یک چارک برنج رسمی و چانپا، معامله‏‎ ‎‏ربوبی و حرام است، و امّا اگر یک من برنج به دو من عدس و یا دو من گندم‏‎ ‎‏بفروشد، اشکال ندارد.‏

دوم: ‏آنکه عوضین مکیل و یا موزون باشند، پس در چیزهایی که به مشاهده‏‎ ‎‏و یا به عدد فروخته می شود ربا جاری نیست.‏


کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 238
مساله 2 ـ ‏گندم و جو در باب ربا جنس واحد محسوب می شوند، بنابراین‏‎ ‎‏فروختن یک من گندم به یک من و نیم جو ربا است اگرچه در باب زکات دو‏‎ ‎‏جنس محسوبند و نصاب گندم به جو تکمیل نمی شود.‏

مساله 3 ـ ‏هر فرعی با اصل خود در حکم یک جنس است؛ اگرچه اسم آنها‏‎ ‎‏مختلف باشد، مثل کنجد و روغن آن، و شیر با پنیر و کشک و دوغ و ماست، و‏‎ ‎‏خرما و انگور با سرکه و شیرۀ آنها، و همچنین است دو فرع با یک اصل مثل‏‎ ‎‏کشک و کره و انگور با سرکه آن.‏

مساله 4 ـ ‏معاوضۀ گوشت گوسفند به گوشت گاو با زیادی اشکال ندارد، و‏‎ ‎‏همچنین است شیر و روغن آنها، لکن گوشت گوسفند به روغن گوسفند در حکم‏‎ ‎‏ربا است.‏

مساله 5 ـ ‏اگر از برای یک شی ء دو حالت باشد؛ تری و خشکی، مثل انگور‏‎ ‎‏و کشمش و رطب و خرما و خمیر و نان، بلکه گوشت نپخته و کباب شده،‏‎ ‎‏فروختن خشک به خشک آن و فروختن تر به تر آن بدون زیادی جایز است و با‏‎ ‎‏زیادی جایز نیست، و امّا فروختن خشک به تر، مثل انگور به مویز و کشمش و‏‎ ‎‏خرما به رطب مشکل، بلکه احوط عدم جواز است با زیادی و بدون آن.‏

مساله 6 ـ ‏تفاوت یک جنس به خوبی و پستی که منشا تفاوت قیمت است‏‎ ‎‏موجب نمی شود جائز بودن معامله را با زیادت، پس فروختن یک مثقال طلای‏‎ ‎‏اعلا مثلاً به دو مثقال طلای پست حرام است، اگرچه در قیمت سوقیه مساوی‏‎ ‎‏باشند.‏

مساله 7 ـ ‏از ربای محرم به چند راه می توان تخلص پیدا نمود، از جمله‏‎ ‎‏ضمّ غیر جنس است در طرفین، مثل آنکه بفروشد یک من گندم به انضمام یک‏‎ ‎‏درهم به دو من گندم.‏

مساله 8 ـ ‏اگر چیزی را در شهری به مشاهده و عدد معامله می کنند و در‏‎ ‎‏شهر دیگر به وزن و کیل، میزان در تحقق ربا و عدم آن، شهری است که معامله در‏‎ ‎‏آن واقع می شود.‏


کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 239
مساله 9 ـ ‏میان پدر و فرزند، و مولی و عبد، و زن و شوهر، و مسلمان و کافر‏‎ ‎‏حربی ربا نیست و در این آخری مسلم می تواند زیاده بگیرد از کافر، نه کافر از‏‎ ‎‏مسلم. و احکام ربا در قرض خواهد آمد انشاء الله .‏

‎ ‎

کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 240