کتاب کفارات

احکام کفارات

مساله 1 ـ ‏شرط است در دادن کفاره، نیت عمل و قصد قربت و تعیین کفاره‏‎ ‎‏که از چه نوع است اگر چند کفاره باید بدهد، پس اگر کفارۀ افطار روزه و مخالفت‏‎ ‎‏قسم و کفارۀ ظهار به عهدۀ او است و بنده ای آزاد کند و معین نکند عوض کدام‏‎ ‎‏یک است کفارۀ هیچ یک واقع نمی شود، بلی در افراد یک نوع تعیین لازم نیست،‏‎ ‎‏پس اگر کفارۀ چند روز از ماه رمضان به عهدۀ او است لازم نیست که در دادن‏‎ ‎‏کفاره معین کند از کدام روز است.‏

مساله 2ـ ‏عاجز بودن از بنده آزاد کردن در کفاره به آن است که یا بنده پیدا‏‎ ‎

کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 321
‏نشود یا پولش را نداشته باشد یا نشود خرید و در این زمان در بلاد ما عجز‏‎ ‎‏متحقق است و باید کفارۀ دیگر بدهد.‏

مساله 3 ـ ‏عاجز بودن از روزه، یا مرضی است که مانع روزه است، یا ترس‏‎ ‎‏پیدا شدن مرض، یا زیاد شدن آن، یا طول کشیدن آن است. و ظاهراً کفایت کند‏‎ ‎‏بودن این موانع در حال حاضر گرچه امید خوب شدن داشته باشد، مگر آنکه‏‎ ‎‏زمان خوب شدن خیلی نزدیک باشد مثل یک روز و دو روز.‏

مساله 4 ـ ‏حیض و نفاس موجب عاجز بودن نیست، پس باید صبر کند تا‏‎ ‎‏پاک شود و همین طور است سفری که از روی ناچاری است.‏

مساله 5 ـ ‏واجب است در روزۀ کفاره آنکه پی در پی باشد و این حکم در‏‎ ‎‏بعض موارد مبنی بر احتیاط واجب است.‏

مساله 6 ـ ‏پی در پی بودن به آن است که افطار در بین نشود و روزۀ دیگر‏‎ ‎‏حتی نوع کفارۀ دیگر نیز در بین واقع نشود، پس اگر برای کفارۀ شهر رمضان روزه‏‎ ‎‏می گیرد برای کفارۀ ظهار نمی تواند در بین آن روزه بگیرد.‏

مساله 7 ـ ‏اگر از روی عذری، هر چه باشد، پی در پی بودن بهم بخورد ضرر‏‎ ‎‏ندارد، چه از روی اکراه یا بیچارگی یا مرض یا حیض و نفاس یا سفری که لازم‏‎ ‎‏است و ضروری است.‏

مساله 8 ـ ‏در پی در پی بودن کفایت می کند که یک ماه و یک روز روزه پی‏‎ ‎‏در پی بگیرد و بقیه لازم نیست دنبالۀ هم باشد، پس جایز است یک ماه و یک‏‎ ‎‏روز به ماه رمضان مانده روزه بگیرد، ولی جایز نیست که ماه شعبان را روزه بگیرد‏‎ ‎‏برای کفاره، چون پی در پی بودن به یک ماه و یک روز محقق می شود نه یک ماه‏‎ ‎‏فقط.‏

مساله 9ـ ‏اگر دو ماهی که بر او واجب است، از اول ماه شروع به روزه کند،‏‎ ‎‏دو ماه هلالی کافی است؛ گرچه هر دو ناقص باشند. و اگر از اول شروع نکند‏‎ ‎‏ظاهر آن است که کفایت کند اگر از ماه سوم نقیصۀ اول را اتمام کند، پس اگر روز‏‎ ‎

کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 322
‏دهم شوال شروع کرد دو ماه تمام می شود به اینکه تا دهم ذی الحجه بگیرد به‏‎ ‎‏این معنی که نهم ذی الحجه روز آخر دو ماه است و لازم نیست شصت روز باشد‏‎ ‎‏و ناقص بودن ماهها مانع نیست.‏

مساله 10 ـ ‏در طعام دادن به جای کفاره می تواند مسکین را سیر کند و‏‎ ‎‏می تواند کفاره را به او بدهد و می تواند بعضی از آنها را سیر کند و بعضی را‏‎ ‎‏تسلیم کند و در سیری، میزان سیر شدن است، و در تسلیم، کفاره باید از یک مد‏‎ ‎‏که یک چارک است تقریباً، کمتر نباشد.‏

مساله 11 ـ ‏باید در هر یک از دو نحوه که ذکر شد عدد را تمام کند به این‏‎ ‎‏معنی که شصت نفر را مثلاً سیر کند یا به شصت نفر تسلیم کند و کفایت نمی کند‏‎ ‎‏که سی نفر را دو مرتبه سیر کند یا به سی نفر نفری دو مد بدهد.‏

مساله 12 ـ ‏در سیر نمودن مسکین کفایت می کند هر چیزی که متعارف‏‎ ‎‏است از پختنی ها؛ هر قسم از طعام که باشد و در زمان هر قسم طعامی که باشد و‏‎ ‎‏از هر جنس که باشد، حتی نان جو و ذرت و لازم نیست که نان خورش داشته‏‎ ‎‏باشد، گرچه افضل است. و در آنچه تسلیم می کند کفایت می کند هر چه طعام به‏‎ ‎‏آن گفته شود، چه خام باشد و چه پخته.‏

مساله 13 ـ ‏در کفارات متعدده می توان زیادتر از یک مد به یک فقیر داد،‏‎ ‎‏پس اگر تمام ماه رمضان را افطار کرد می تواند به شصت نفر معین سی دفعه‏‎ ‎‏اطعام کند یا سی مد به هر یک بدهد اگرچه غیر آنها هم فقراء دیگر باشد.‏

مساله 14 ـ ‏مراد از مسکین همان فقیر است که مستحق زکات است و شرط‏‎ ‎‏است که فقیر مسلمان باشد و احتیاط آن است که مومن باشد، گرچه بعید نیست‏‎ ‎‏که بتوان به مستضعف از غیر مومن که ناصب نباشد داد.‏

مساله 15 ـ ‏شرط است که فقیر، واجب النفقۀ کفاره دهنده نباشد، مثل پدر‏‎ ‎‏و مادر و اولاد و مملوک و زن عقدی، و امّا به صیغه و به سایر خویشاوندان‏‎ ‎‏می شود کفاره داد. و شرط نیست که فقیر عادل باشد، لکن اگر علنی فسق کند و‏‎ ‎

کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 323
‏هیچ حیا نداشته باشد از ارتکاب آن، نمی توان به او کفاره داد. و ظاهراً می شود‏‎ ‎‏غیر سید کفاره بدهد به سید.‏

مساله 16 ـ ‏در پوشش که کفاره داده می شود معتبر است که لباس شمرده‏‎ ‎‏شود در عرف، پس مثل عمامه و جوراب و کلاه و کفش را نمی توان داد و اقوی‏‎ ‎‏آن است که به یک جامه می شود اکتفا کرد و احتیاط واجب آن است که با آن‏‎ ‎‏جامه بتوان ستر عورت کرد. و در جامه شرط نیست که نو باشد لکن نباید پاره و‏‎ ‎‏از بین رفته و کهنه باشد. و در فقیری که او را جامه می دهند فرقی نیست بین‏‎ ‎‏کوچک و بزرگ و زن و مرد، بلی اگر بچۀ خیلی کوچک باشد مثل بچۀ یکی دو‏‎ ‎‏ماهه احتیاط واجب آن است که اکتفا به پوشش او نشود.‏

مساله 17 ـ ‏نمی توان در کفاره قیمت داد، بلکه باید خود طعام و خود لباس‏‎ ‎‏را داد.‏

مساله 18 ـ ‏در کفاره ای که باید بنده آزاد شود اگر نتوانست بنده آزاد کند‏‎ ‎‏بدلی از برای آن نیست، لکن در روزۀ دو ماهه و اطعام به مسکین اگر ممکن نشد‏‎ ‎‏هیجده روز روزه بگیرد در ظهار بنا بر اقوی و در غیر آن بنا بر احوط، و احتیاط‏‎ ‎‏واجب آن است که هر چه می تواند روزه بگیرد یا هر چه می تواند صدقه بدهد و‏‎ ‎‏اگر از این دو هم عاجز شد، استغفار کند و کفایت می کند یک مرتبه.‏

مساله 19 ـ ‏آنچه گفته شد در مسالۀ هیجدهم در کفارۀ غیرماه رمضان است‏‎ ‎‏و امّا کفاره شهر رمضان، پس اگر عاجز شد از دو ماه روزه و بنده آزاد کردن و‏‎ ‎‏شصت مسکین طعام دادن، صدقه بدهد به قدری که در وسعش است و اگر‏‎ ‎‏نتوانست استغفار کند گرچه یک مرتبه و احتیاط واجب آن است که در صورت‏‎ ‎‏آخری اگر ممکن شد کفاره بدهد و اکتفا به استغفار نکند.‏

‎ ‎

کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 324