فصل دوم در بیان مقتضی و موانع ارث است

مقتضی ارث

‏امّا مقتضی آن دو امر است: اول نسبت، دوم سبب.‏

‏ امّا انساب میت سه طبقه هستند مُرتَّب: ‏اول:‏ خصوص ابوین و اولاد؛ ‏‎ ‎‏چه بلاواسطه و چه مع الواسطه، به تقدیم الاقربُ فالاقرب. ‏دوم:‏ جد و ‏‎ ‎‏جده‏‎[1]‎‏ و اخوه و اخوات و اولاد اخوه و اخوات؛ چه بلاواسطه و چه مع ‏‎ ‎‏الواسطه به تقدیم الاقربُ فالاقرب. ‏سوم:‏ عمومه‏‎[2]‎‏ و عمّات و خئوله و ‏‎ ‎‏خالات و اولاد آنها‏‎[3]‎‏ ایضاً به تقدیم الاقربُ فالاقرب؛ چه بلاواسطه و چه ‏‎ ‎‏مع الواسطه.‏

‏ و امّا اسباب، چهار مرتبه دارند: ‏اول:‏ زوجیت. ‏دوم:‏ ولاءِ عتق. ‏سوم:‏ ‏‎ ‎‏ولاءِ ضمانِ جریره. ‏چهارم:‏ ولاءِ امامت، که این اسباب هم به غیر زوجیت ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 51

‏مُرتّبند و امّا زوجیت پس با جمیع طبقات انساب و مراتب اسباب به غیر ‏‎ ‎‏ولاء امامت ارث می برند و شراکت دارند. و امّا با ولاء امامت زوجه ‏‎ ‎‏شراکت دارد. و امّا زوج تمام را وارث است، در صورت انحصار وارث به ‏‎ ‎‏او و حضرت امام زمان - ارواح العالمین له الفداء - .  پس معلوم شد که شش ‏‎ ‎‏مرتبه از ورّاث مُرتّبند که با وجود یک نفر از مرتبه مقدم مراتب موخره ‏‎ ‎‏ارث نخواهند برد؛ سه مرتبه از انسابند و سه مرتبه از اسباب. و امّا یک ‏‎ ‎‏مرتبه دیگر از اسباب که مرتبه زوجیت باشد، تفصیلش گفته شد که زوجه ‏‎ ‎‏با همه شش مرتبه شراکت می کند، و امّا زوج پس با پنج مرتبه شراکت ‏‎ ‎‏می کند و امّا با مرتبه ششم که امامت باشد، شراکت ندارد.‏

 

کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 52

  • 1- هر چه بالا رود.
  • 2- هرچه بالا رود، و همین طور در عمات و خئوله و خالات.
  • 3- به شرط آنکه صدق کند قرابت به آنها، عرفاً.