و آنها هشت امرند:
منع نمودنِ قتلِ خطا و شبه عمد قاتل را از ارث بردنِ از خصوص دیه، و امّا از سایر ترکه میت ارث می برد؛ چنانچه گفته شد.
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 65
منع نمودن پسری که اکبر از او نیست، چه اولاد ذکورش منحصر به او باشد یا اکبر ذکور باشد، باقی ورثه را از ارث بردنِ از خصوص حبوه؛ چنانکه گفته شد.
منع نمودنِ اولاد مطلقاً؛ چه ذکور و چه اناث و چه بلاواسطه و چه مع الواسطه و چه متحد و چه متعدد، احدالزوجین را از ارث بردن نصیب اعلی که نصف و ربع باشد.
چهارم: منع نمودن مطلق وارث؛ چه وارث نسبی یا وارث سببی و چه ذکور یا اناث و چه متحد یا متعدد، احد الزوجین را از ارث بردن مازاد بر فریضه شان که عبارت از نصف یا ربع یا ثمن باشد؛ هر چند وارث فریضه بر باشد و ترکه میت از فریضه زیاده بوده باشد، مثل آنکه وارث میت منحصر باشد به احدالزوجین و بنت واحده، پس ثلث زیاده از سهم زوج و بنت واحده و سه ثمن زیاده از سهم زوجه و بنت واحده به بنت رد می شود نه به زوج و زوجه. بلی در صورتی که وارث منحصر باشد به زوج و حضرت امام زمان علیه السلام پس نصف دیگر به خود زوج رد می شود، به خلاف آنکه وارث منحصر باشد به زوجه و حضرت امام علیه السلام پس ربع به زوجه داده می شود و سه ربع دیگر حق آن بزرگوار - ارواح العالمین له الفداء - می باشد.
منع نمودن نقص ترکه از سهام مفروضه بنت واحده یا اخت واحده ابوینی یا ابی را از فریضه اش که نصف ترکه بوده باشد. و منع نمودن بنات متعدده و اخوات متعدده ابوینی یا ابی را از فریضه شان که دو ثلث ترکه بوده باشد، مثل آنکه وارثِ میت بنت واحده یا بنات متعدده است و ابوین و زوج، یا آنکه وارث میت اخت واحده یا اخوات متعدده ابوینی یا ابی است و اخِ واحدِ اُمّی و زوج، پس نقص نیم سدس در فرض
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 66
اول، و نقص یک سدس و نیم در فرض دوم، و نقص یک سدس در فرض سوم، و نقص دو سدس در فرض چهارم، به سهم بنت واحده و بنات متعدده و اخت واحده و اخواتِ متعدده ابوینی یا ابی وارد می شود؛ چون نقص ترکه از سهام مفروضه نمی شود، مگر به دخول یکی از این چهار صنفِ مرقومِ در ورّاثِ فعلیِ میت، آن وقت نقص بر سهم یکی از این چهار صنف وارد می شود دون سهام باقی ورّاث.
منع نمودن اختِ ابوینی یا ابیِ مطلق، اِخوه اُمّی را، وهمچنین منع نمودن اخوات متعدده ابوینی یا ابی، اَخ یا اخت متحد اُمّی را از آنکه رد بشود به آنها زیاده بر فریضه شان، که سدس یا ثلث ترکه بوده باشد.
منع نمودن مطلقِ اولاد و ان نَزَلوا، ابوین را از بردن مازاد بر سدس فریضةً، نه رداً. پس اگر وارث میت منحصر باشد به احد الابوین او کلیهما و بنت واحده یا منحصر باشد به احدُ الابوین و بنات متعدده، پس ثلث زیاد آمده در صورت اول رد می شود به احدُ الابوین و بنت واحده ارباعاً، و سدس زیاد آمده در صورت دوم و سوم رد می شود اخماساً.
منع نمودن اخوه و اخوات است، نه اولاد اخوه و اخوات، مادر را از آنکه زیاده بر سدس ببرد فریضةً و ردّاً، به چند شرط: اول: آنکه این اخوه لااقل دو برادر باشند یا چهار خواهر یا یک برادر و دو خواهر. دوم: آنکه این اخوه حاجبین در دنیا باشند حیاً، حین وفات مورّث نه اینکه در حمل باشند یا مرده باشند. سوم: آنکه این اخوه حاجبین با میت ابوینی باشند، یا ابیِ فقط. چهارم: آنکه پدر میت حیات داشته باشد حین موت مورّث. پنجم: آنکه در اخوه حاجبین و در پدر مانعی نباشد از ارث بردن؛ از قبیل کفر و رقیّت و تولد اخوه حاجبین از زنا و قاتلیّت پدر مورّث را. و هرگاه اخوه حاجبین قاتل مورث باشند، اشکال است، پس ترک احتیاط
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 67
نشود. ششم: اشتراط مغایرت بین حاجب و محجوب؛ چنانچه در وطیِ به شبهه و در نکاح مجوس تصویر می شود، و الله العالم.
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 68