فصل پنجم در کیفیت ارث بردن طبقه دوم از وارثین میت است

‏و آنها چهار صنفند: ‏اول:‏ برادر و خواهر ابوینی یا ابیِ فقط و اولادشان ‏‎ ‎‏و ان نَزَلوا، به تقدیم الاقربُ فالاقرب. ‏دوم:‏ جد و جده ابی و ان عَلوا، ایضاً ‏‎ ‎‏به تقدیم الاقربُ فالاقرب. ‏سوم:‏ برادر و خواهر اُمّیِ فقط و اولادشان و ان ‏‎ ‎‏نَزَلوا، ایضاً به تقدیم الاقربُ فالاقرب. ‏چهارم:‏ جد و جده اُمّی و ان عَلوا، ‏‎ ‎‏ایضاً به تقدیم الاقربُ فالاقرب. و زوج یا زوجه با هر یک از این اصناف ‏‎ ‎‏ارث می برند.‏

‏ ‏وامّا‏ کیفیتِ تقسیم نمودن ترکه را به ارباب این طبقه، به این قسم است ‏‎ ‎‏که یا در حین موت مورّث یک صنف از این چهار صنف موجودند، یا دو ‏‎ ‎‏صنف، یا سه صنف، یا چهار صنف، و این پانزده صورت دارد. و علی ایّ ‏‎ ‎‏حال ‏‏یا احدُالزوجین با هر یک از صور پانزده گانه هستند، یا نیستند. و ذکر ‏‎ ‎‏می شود احکام این صور در ضمن دو ‏‏قسم: ‏

قسم اول:‏ آنکه احدُالزوجین با یکی از این پانزده صورت نباشد و ‏‎ ‎‏ذکر می شود احکام آن در ضمن پانزده ‏‏مساله:‏

  مساله 1-‏ آنکه وارثِ فعلی در طبقه دوم منحصر است به اخوه ابوینی ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 87
‏یا ابیِ فقط با نبودن ابوینی، پس با اتحاد تمام ترکه حق اوست، و با تعدد و ‏‎ ‎‏اتحاد در ذکوریت و انوثیت ایضاً تمام ترکه از آنِ آنها می باشد که بالسویه ‏‎ ‎‏قسمت می کنند، و با اختلافِ در آن، للذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 2-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به جد و جده ابی، پس اگر ‏‎ ‎‏یکی از این دو باشد تمامِ ترکه حق او خواهد بود، و اگر جد و جده ابی ‏‎ ‎‏هر دو باشد، ترکه را بین این دو باید قسمت نمود، لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 3-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه اُمّی، پس با اتحاد ‏‎ ‎‏تمامِ ترکه حقِّ او خواهد بود، و با تعدد تمام ترکه را باید بین خود بالسویه ‏‎ ‎‏قسمت نمایند مطلقاً؛ چه همه ذکور باشند یا اناث یا مختلف.‏

 مساله 4-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به جد و جده اُمّی، پس اگر ‏‎ ‎‏یکی از این دو باشد، تمامِ ترکه حقِّ او خواهد بود، و اگر جد و جده اُمّی ‏‎ ‎‏هر دو باشند، تمام ترکه بین این دو بالسویه قسمت می شود.‏

 مساله 5- ‏آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، با ‏‎ ‎‏نبودن ابوینی، و به جدوده ابی، پس اگر هر دو صنف متحد باشند در ‏‎ ‎‏ذکوریت و انوثیت بین خود بالسویه قسمت می کنند، و اگر مختلف باشند، ‏‎ ‎‏لِلذّکرِ ضعفُ الاُنثی. حاصل: جدِّ ابی، حکمِ اخِ ابی را دارد و جده ابی، ‏‎ ‎‏حکمِ اختِ ابی را.‏

 مساله 6-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، با ‏‎ ‎‏نبودن ابوینی، و به اخوه اُمّی، پس اگر اخوه اُمّی متحد است سدسِ ‏‎ ‎‏مجموع ترکه حق او خواهد بود چه ذکور باشند یا اناث. و اگر متعدد است ‏‎ ‎‏ثلث ترکه، و مطلقاً این ثلث را بین خود بالسویه قسمت می کنند؛ سواءٌ ‏‎ ‎‏کانوا ذکوراً ام اناثاً ام مختلفین، و پنج سدس دیگر یا چهار سدس دیگر ‏‎ ‎‏حقِّ اخوه ابوینی یا ابی است؛ چه متحد باشند یا متعدد و بر فرض تعدد و ‏‎ ‎‏اختلاف لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 88
 مساله 7-‏ آنکه وارث منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی و به جدوده ‏‎ ‎‏اُمّی، پس ثلثِ مجموعِ ترکه حقِّ جدوده اُمّی است؛ چه یکی از این دو ‏‎ ‎‏باشند یا هر دو باشند که بالسویه قسمت می کنند، و دو ثلث دیگر از ‏‎ ‎‏مجموعِ ترکه حقِّ اخوه ابوینی یا ابی است؛ چه متحد‏‎[1]‎‏ باشند یا متعدد و ‏‎ ‎‏بر فرض تعدد و اختلاف لِلذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 8-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به جدوده ابی و به اخوه ‏‎ ‎‏اُمّی، پس اگر اخوه اُمّی متحد باشد، سدسِ مجموعِ ترکه حق اوست؛ چه ‏‎ ‎‏ذکور باشد و چه اناث. و اگر متعدد باشد ثلثِ ترکه حق اوست، و مطلقاً ‏‎ ‎‏این ثلث را بین خود بالسویه قسمت می کنند؛ ولو بعضی ذکور باشند و ‏‎ ‎‏بعضی اناث، و پنج سدسِ دیگر یا چهار سدسِ دیگر، حقِّ جدوده ابی ‏‎ ‎‏است؛ چه یکی باشد یا هر دو، لِلذّکر ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 9-‏ آنکه وارث فعلی منحصر باشد به جدوده ابی وجدوده اُمّی، ‏‎ ‎‏پس ثلثِ ترکه حقِّ جدوده اُمّی است؛ چه متحد باشد یا متعدد، که این ‏‎ ‎‏ثلث را بین خود بالسویه قسمت می کنند، و دو ثلثِ دیگر حقِّ جدوده ابی ‏‎ ‎‏است؛ چه یکی باشد یا هر دو، لِلذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 10-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه اُمّی، و جدوده اُمّی، ‏‎ ‎‏پس تمام ترکه را بین خود مطلقاً بالسویه قسمت می کنند؛ چه از هر صنفی ‏‎ ‎‏متحد باشد یا متعدد، و چه مختلف باشند در ذکوریت و انوثیت یا متّفق.‏

 مساله 11- ‏آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، با ‏‎ ‎‏نبودن اخوه ابوینی، و جدوده ابی و اخوه اُمّی، پس سدسِ ترکه با اتحاد و ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 89
‏ثلث آن با تعدد حقِّ اخوه اُمّی است که با تعدد مطلقاً بالسویه قسمت ‏‎ ‎‏می کنند؛ ولو با اختلاف در ذکوریت و انوثیت، و پنج سدسِ دیگر یا چهار ‏‎ ‎‏سدس دیگر، حقِّ اخوه ابوینی یا ابی و جدوده ابی است که با اتحادِ در ‏‎ ‎‏ذکوریت و انوثیت بالسویه قسمت می کنند، و با اختلاف لِلذّکرِ ضِعفُ ‏‎ ‎‏الاُنثی.‏

 مساله 12-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی و ‏‎ ‎‏جدوده ابی و جدوده اُمّی، پس ثلث ترکه حقِّ جدوده اُمّی است؛ چه یکی ‏‎ ‎‏باشند یا هر دو که بالسویه قسمت می کنند، و دو ثلثِ دیگر حقِّ اخوه ‏‎ ‎‏ابوینی یا ابی و جدوده ابی است، و با اختلاف در ذکوریت و انوثیت لِلذّکرِ ‏‎ ‎‏ضِعفُ الاُنثی که جد به مثل برادر می برد و جده به مثل خواهر.‏

 مساله 13-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی و ‏‎ ‎‏اخوه اُمّی و جدوده اُمّی، پس حقِّ اخوه اُمّی و جدوده اُمّی، ثلث ترکه است ‏‎ ‎‏که مطلقاً بین خود بالسویه قسمت می کنند، که اگر جد و جده اُمّی دارد و ‏‎ ‎‏یک خواهر و برادرِ اُمّی، این ثلث چهار قسمتِ متساوی می شود بین این ‏‎ ‎‏چهار نفر، و دو ثلث دیگر از ترکه حقِّ اخوه ابوینی یا ابی است؛ چه متحد ‏‎ ‎‏و چه متعدد، و بر فرض تعدد و اختلاف للذِّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 14-‏ آنکه وارث فعلی منحصر است به جدوده ابی و اخوه اُمّی ‏‎ ‎‏و جدوده اُمّی، پس ثلثِ ترکه حقِّ اخوه اُمّی و جدوده اُمّی است که مطلقاً ‏‎ ‎‏بالسویه قسمت می کنند، و دو ثلثِ دیگر حقّ جدوده ابی است؛ چه متحد ‏‎ ‎‏و چه متعدد لِلذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 15-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، و ‏‎ ‎‏جدوده ابی و اخوه اُمّی و جدوده اُمّی، و ترکه میت هم چهل و هشت تومان ‏‎ ‎‏است، پس ثلث آن که شانزده تومان باشد حقِّ اخوه اُمّی و جدوده اُمّی ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 90
‏است که مطلقاً بالسویه قسمت می کنند، و دو ثلث دیگر که سی و دو ‏‎ ‎‏تومان باشد حقّ اخوه ابوینی یا اخوه ابی و جدوده ابی است، لِلذّکرِ ضِعفُ ‏‎ ‎‏الاُنثی.‏

 قسم دوم:‏ آنکه احدُالزوجین با یکی از این صورِ پانزده گانه بوده باشد ‏‎ ‎‏و حکم این قسم هم ذکر می شود در ضمن ده مساله:‏

 مساله 1-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، و احدُ‏‎ ‎‏الزوجین، پس احدُالزوجین نصیبِ اعلی را می برند از نصف و ربع، و بقیه ‏‎ ‎‏حقِّ اخوه ابوینی یا ابی است؛ چه متحد باشند یا متعدد، و بر فرض تعدد و ‏‎ ‎‏اختلاف لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی. و همچنین است حُکم بعینه در صورتِ ‏‎ ‎‏انحصارِ وارثِ فعلی به جدوده ابی و احدُالزوجین، که جدِّ ابی به منزله اخِ ‏‎ ‎‏ابی است و جّده ابی به منزله اختِ ابی.‏

 مساله 2-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه اُمّی و احدُالزوجین، ‏‎ ‎‏پس احدُالزوجین نصیب اعلی را می برند از نصف و ربع، و بقیه حقِّ اخوه ‏‎ ‎‏اُمّی است، چه متحده و چه متعدده، و مطلقاً بین خود بالسویه قسمت ‏‎ ‎‏می کنند. و همچنین است حکم بعینه در صورتِ انحصارِ وارثِ فعلی به ‏‎ ‎‏جدوده اُمّی و احدُالزوجین که جدوده اُمّی به منزله اخوه اُمّی است.‏

 مساله 3-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، و ‏‎ ‎‏اخوه اُمّی، و احدُالزوجین، پس احدُالزوجین نصیب اعلی را می برند و ‏‎ ‎‏اخوه اُمّی با فرضِ اتحاد‏‎‎‎‏ سدسِ از مجموعِ ترکه را، و با فرضِ تعدد ثلث آن ‏‎ ‎‏را، و مطلقاً بین خود این ثلث را بالسویه قسمت می کنند، و بقیه حقِّ اخوه ‏‎ ‎‏ابوینی یا ابی است؛ چه متحد و چه متعدد، و بر فرض تعدد و اختلاف  ‏‎ ‎‏لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی. و همچنین است حکم بعینه در صورتِ انحصارِ ‏‎ ‎‏وارثِ فعلی به جدوده ابی و اخوه اُمّی و احدالزوجین، که جدِّ ابی به منزله ‏‎ ‎‏اخِ ابی است و جده ابی به منزله اختِ ابی.‏


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 91
 مساله 4-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی و ‏‎ ‎‏جدوده اُمّی و احدُالزوجین، پس احدُالزوجین نصیبِ اعلی را می برند از ‏‎ ‎‏نصف و ربع، و ثلثِ مجموع ترکه حقِّ جدوده اُمّی است که بر فرض تعدد ‏‎ ‎‏بالسویه قسمت می کنند، و بقیه حقِّ اخوه ابوینی یا ابی است؛ چه متحد و ‏‎ ‎‏چه متعدد، و بر فرض تعدد و اختلاف لِلذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی. و همچنین ‏‎ ‎‏است حکم بعینه در صورتِ انحصارِ وارث به جدوده ابی و جدوده اُمّی و ‏‎ ‎‏احدُالزوجین.‏

 مساله 5-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، و ‏‎ ‎‏اخوه اُمّی و جدوده اُمّی و احدُالزوجین، پس حقِّ احدُالزوجین نصیبِ ‏‎ ‎‏اعلی می باشد از نصف و ربع، و ثلثِ مجموعِ ترکه حقِّ اخوه اُمّی و جدوده ‏‎ ‎‏اُمّی است که مطلقاً بین خود بالسویه قسمت می کنند، و بقیه حقِّ اخوه ‏‎ ‎‏ابوینی یا ابی است، و بر فرضِ تعدد و اختلاف لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی. و ‏‎ ‎‏همچنین است حکم بعینه در صورتِ انحصارِ وارث به جدوده ابی و اخوه ‏‎ ‎‏اُمّی و جدوده اُمّی و احدُالزوجین؛ چون جدوده ابی حکمِ اخوه ابی را ‏‎ ‎‏دارد، جدّ حکمِ اخ را و جده حکمِ اخت را.‏

 مساله 6-‏ آنکه وارث فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، و ‏‎ ‎‏جدوده ابی و احدُالزوجین. پس احدُالزوجین نصیبِ اعلی را می برند از ‏‎ ‎‏نصف و ربع، و بقیه حقِّ اخوه ابوینی یا ابی و جدوده ابی است و بر فرض ‏‎ ‎‏اختلاف در ذکوریت و انوثیت لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 7-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه اُمّی و جدوده اُمّی و ‏‎ ‎‏احدُالزوجین، پس حقِّ احدُالزوجین نصیبِ اعلی است از نصف و ربع، و ‏‎ ‎‏بقیه حقِّ اخوه اُمّی و جدوده اُمّی است که مطلقاً بالسویه قسمت می کنند.‏

 مساله 8- ‏آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، و ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 92
‏جدوده ابی و اخوه اُمّی و احدُالزوجین. پس احدُالزوجین نصیبِ اعلی را ‏‎ ‎‏می برند از نصف و ربع، و سدسِ مجموعِ ترکه حقِّ اخوه اُمّی است با ‏‎ ‎‏اتحاد آن، و ثلثِ آن با تعدد که مطلقاً این ثلث را بالسویه قسمت می کنند، ‏‎ ‎‏و بقیه حقِّ جدوده ابی و اخوه ابوینی یا ابی است؛ چه متحد و چه متعدد و ‏‎ ‎‏با اختلاف للذّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 9-‏ آنکه وارثِ فعلی منحصر است به اخوه ابوینی یا ابی، و ‏‎ ‎‏جدوده ابی و جدوده اُمّی و احدُالزوجین، پس احدُالزوجین نصیب اعلی ‏‎ ‎‏را می برند از نصف و ربع، و ثلث مجموع ترکه حقِّ جدوده اُمّی است؛ چه ‏‎ ‎‏متحد و چه متعدد که بالسویه قسمت می کنند، و بقیه حقِّ اخوه ابوینی یا ‏‎ ‎‏ابی و جدوده ابی است که با اتحادِ در ذکوریت و انوثیت بالسویه قسمت ‏‎ ‎‏می کنند و با اختلافِ در آن، لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 مساله 10-‏ آنکه وارثِ فعلی، تمامِ پنج صنف می باشند؛ اخوه ابوینی ‏‎ ‎‏یا ابی، و جدوده ابی و اخوه اُمّی و جدوده اُمّی و احدالزوجین، پس احدُ‏‎ ‎‏الزوجین نصیبِ اعلی را می برند از نصف و ربع. و ثلثِ مجموعِ ترکه حقِّ ‏‎ ‎‏اخوه اُمّی و جدوده اُمّی است که این ثلث را مطلقاً بین خود بالسویه ‏‎ ‎‏قسمت می کنند که جد و جده اُمّی و خواهر و برادر اُمّی همه به قدر ‏‎ ‎‏یکدیگر می برند، و بقیه حقِّ اخوه ابی و جدوده ابی است، لِلذَّکرِ ضِعفُ ‏‎ ‎‏الاُنثی، که جدِّ ابی مقدارِ اخِ ابی می برد و جدّه ابی مقدارِ اختِ ابی.‏

و لابد است در این مقام از تنبیه بر چهار قاعده:

 قاعده اول: ‏بدانکه حکمِ اولادِ اخوه بعین حکمِ اولادِ اولاد است، پس ‏‎ ‎‏چنانچه با وجودِ اولادِ بلاواسطه ولو یک نفر اناث باشد، اولاد به واسطه ‏‎ ‎‏ارث نمی برند. همچنین با وجودِ اخوه ولو اناث باشد و ابیِ فقط یا اُمّیِ ‏‎ ‎‏فقط باشد، اولاد اخوه ولو ابوینی باشند ارث نمی برند. و ایضاً چنانچه در ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 93
‏اولاد به واسطه ارثِ مَن یَتّقرَّبون به را می برند، همچنین در اولادِ اخوه هم ‏‎ ‎‏ارثِ مَن یَتَقَرَّبون به را می برند و این پنج فرض دارد:‏

 فرض اول:‏ آنکه اولاد از یک نفر اخوه اُمّی باشد، مطلقاً سدس ترکه را ‏‎ ‎‏می برند فرضاً؛‏‎[2]‎‏ ولو ده نفر باشند و مختلف باشند در ذکوریت و انوثیت، ‏‎ ‎‏و بالسویه قسمت می کنند.‏

 فرض دوم:‏ آنکه اولاد از دو اخوه اُمّی یا زیاده باشند، پس به همه ثلث ‏‎ ‎‏ترکه را می دهند فرضاً، و باید اولاً فرض نمود حیات آن وسائط را و این ‏‎ ‎‏ثلث را بین آنها بالسویه قسمت نمود ولو مختلف باشند در ذکوریت و ‏‎ ‎‏انوثیت، و بعد قسمتِ هر یک را بین اولادش ایضاً بالسویه قسمت نمود ‏‎ ‎‏ولو مختلف باشند در ذکوریت و انوثیت.‏

 فرض سوم:‏ آنکه اولاد از یک اختِ ابوینی باشد یا از اخت ابیِ فقط، با ‏‎ ‎‏نبودن اولادی مطلقاً از اخوه ابوینی، پس نصف ترکه را می برند‏‎[3]‎‏ فرضاً.‏

 فرض چهارم:‏ آنکه اولاد از دو اخت یا زیاده باشند، که این دو اخت ‏‎ ‎‏ابوینی باشند یا ابیِ فقط با نبودن ابوینی، پس دو ثلثِ ترکه را می برند ‏‎ ‎‏فرضاً و باید فرض نمود اوّلاً حیات آن اخوات را و این دو ثلث را بین آنها ‏‎ ‎‏بالسویه قسمت نمود، بعد قسمتِ هر یک را بین اولادش قسمت نمود، ‏‎ ‎‏لِلذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

 فرض پنجم:‏ آنکه: اولاد از اخوه ذکور ابوینی یا ابی باشند، یا از اخوه ‏‎ ‎‏ذکور و اناثِ ابوینی یا ابی باشند، باید اوّلاً فرض نمود حیات آن وسائط را ‏‎ ‎‏و بین آنها بالسویه قسمت نمود اگر متحد باشند در ذکوریت و انوثیت، و ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 94
‏لِلذّکرِ مثلُ حظِّ الاُنثیین قسمت نمود اگر مختلف باشند، و بعد قسمتِ هر ‏‎ ‎‏یک را بین اولادش ایضاً لِلذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی‏‏ قسمت نمود. و همچنین ‏‎ ‎‏است حکم در اولادِ اخوه به دو واسطه، که باید اوّلاً فرض نمود حیاتِ ‏‎ ‎‏وسائطِ اوّلی را و بین آنها قسمت نمود، و بعد قسمتِ هر یک را بین ‏‎ ‎‏اولادش قسمت نمود و هکذا در اولادِ اخوه به سه واسطه یا به زیاده.‏

‏ وبدانکه در تمام درجاتِ بعد با بودنِ اولادِ اخوه ابوینی، اولادِ اخوه ‏‎ ‎‏ابیِ فقط که در همان درجه باشد نه در درجه مقدم، ارث نمی برند. و ‏‎ ‎‏قسمت در اولادِ اخوه - چه به یک واسطه باشد یا به دو واسطه یا به سه ‏‎ ‎‏واسطه یا به ‏‏زیاده در حالتی که متفاوت باشند در ذکوریت و انوثیت - تابعِ ‏‎ ‎‏خود اخوه است، پس اگر اولاد - چه بلاواسطه یا به یک واسطه و زیادتر - ‏‎ ‎‏اولادِ از اخوه اُمّی میت باشند که واسطه اوّل اخوه اُمّی باشد مطلقاً بالسویه ‏‎ ‎‏قسمت می کنند. و اگر اولاد از اخوه ابوینی یا ابیِ میت باشند که واسطه ‏‎ ‎‏اوّل ابوینی یا ابی باشد بالتفاوت قسمت می کنند. و توضیح این قاعده به ‏‎ ‎‏مثال آن است که وارثِ فعلیِ میت منحصر است به هشت نفر اولادِ اخوه، ‏‎ ‎‏به این طریق ‏‏که یک پسر و یک دخترِ برادرِ ابی دارد، و یک پسر و یک ‏‎ ‎‏دخترِ خواهرِ ابی، و یک پسر و یک دخترِ برادرِ اُمّی، و یک پسر و یک ‏‎ ‎‏دخترِ خواهرِ اُمّی، و ترکه او هم منحصر باشد به هشتاد و یک تومان مثلاً. ‏‎ ‎‏پس ثلثِ آن که بیست و هفت تومان باشد حقِّ چهار نفر برادرزاده و ‏‎ ‎‏خواهرزاده اُمّی است که بینِ خود بالسویه قسمت می کنند، به هر کدامی ‏‎ ‎‏شش ‏‏تومان و هفت قران و نیم می رسد؛ چون وسائط دو نفرند و اولاد هر ‏‎ ‎‏یک هم دو نفر و ذکور و اناث هم در اخو‏‏ه‏‏ اُمّی متساوی است، الباقی: ‏‎ ‎‏پنجاه و چهار تومان، باز ثلثِ آن که هیجده تومان باشد حقِّ پسر و دخترِ ‏‎ ‎‏خواهرِ ابی است، لِلذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی، به پسر دوازده تومان به دختر شش ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 95
‏تومان، الباقی: سی و شش تومان، حقِّ پسر و دخترِ برادرِ ابی است، لِلذّکرِ ‏‎ ‎‏ضِعفُ الاُنثی، به پسر بیست و چهار تومان، به دختر دوازده تومان.‏

 قاعده دوم:‏ بدانکه جدوده اعلی بعینِ حکمِ اخوه و اولادِ اخوه را ‏‎ ‎‏دارند؛ چنانچه با وجود یک نفر اخوه ولو ابیِ فقط یا اُمّیِ فقط، اولاد اخوه ‏‎ ‎‏ولو ابوینی باشند ارث نمی برند. و همچنین با وجود یک نفر از جدوده ‏‎ ‎‏اربعه بلاواسطه ولو جده اُمّی باشد، یک نفر از جدوده به واسطه ارث ‏‎ ‎‏نمی برد ولو جدِّ اعلای ابی باشد. و امّا جدِّ اعلی، با اخوه ارث می برد به ‏‎ ‎‏شرطِ نبودنِ جدِّ ادنی، چنانچه اولادِ اخوه به واسطه با جدِّ ادنی ارث ‏‎ ‎‏می برد، به شرطِ نبودنِ خودِ اخوه؛ چون اخوه و اجداد دو صنفند، و گفتیم ‏‎ ‎‏که اقرب از هر صنفی مانع است ابعدِ از صنفِ خود را، نه ابعدِ از ‏‏صنفِ ‏‎ ‎‏دیگری را. و هرگاه جد یا جده ابی - احدهما او کلاهما - جمع شوند با جد ‏‎ ‎‏یا جدِّه اُمّی - احدهما او کلاهما ‏‏- پس از برای جدوده اُمّی مطلقاً ثلث ترکه ‏‎ ‎‏است،که بالسویه قسمت کنند چه متحد باشد و چه متعدد، و از برای ‏‎ ‎‏جدوده ابی دو ثلث از ترکه است ایضاً چه متحد و چه متعدد که لِلذّکرِ ‏‎ ‎‏ضِعفُ الاُنثی قسمت کنند. و اگر با اینها احدُالزوجین هم باشد، پس از ‏‎ ‎‏برای او نصیبِ اعلی هست از نصف و ربع، و حقِّ جدوده اُمّی ثلثِ از ‏‎ ‎‏مجموعِ ترکه است چه متحد و چه متعدد، و بقیه حقِّ جدوده ابی و بر ‏‎ ‎‏فرض تعددشان لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

‏و توضیح این قاعده ایضاً به مثال آن است که هرگاه وارثِ فعلیِ میت ‏‎ ‎‏منحصر باشد به اجدادِ ثمانیه؛ به اینکه میت ابوینِ پدرِ پدر دارد و ابوینِ ‏‎ ‎‏مادرِ پدر و ابوینِ پدرِ مادر دارد و ابوینِ مادرِ مادر، و ترکه میت هم همان ‏‎ ‎‏هشتاد و یک تومان است، پس ثلث آن که بیست و هفت تومان باشد حقِّ ‏‎ ‎‏چهار نفر جدوده اُمّی است که بالسویه مرد و زن قسمت می کنند، به هر ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 96
‏یک شش تومان و هفت قران و نیم می رسد؛ چون جدوده اُمّی به منزله ‏‎ ‎‏کلاله اُمّی می باشند، الباقی: پنجاه و چهار تومان، باز ثلث آن که هیجده ‏‎ ‎‏تومان باشد حقِّ ابوینِ مادرِ پدر میت است، لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی، که به ‏‎ ‎‏مادرِ مادرِ پدرِ میت شش تومان داده می شود و به پدرِ مادرِ پدرِ میت ‏‎ ‎‏دوازده تومان، الباقی: سی و شش تومان حقِّ ابوینِ پدرِ پدرِ میت است، باز ‏‎ ‎‏ثلث آن که دوازده تومان باشد حقِّ مادرِ پدرِ پدرِ میت است و دو ثلث آن ‏‎ ‎‏که بیست و چهار تومان باشد حقِّ پدرِ پدرِ پدرِ میت است. و سه احتمال ‏‎ ‎‏دیگر هم در مساله می رود:‏

 احتمال اول:‏ آنکه دو ثلثِ از ترکه بین چهار نفر جدوده ابی چنانچه ‏‎ ‎‏گفته شد قسمت می شود بدون تفاوت، ولکن یک ثلث بین چهار نفر ‏‎ ‎‏جدوده اُمّی تثلیث می شود؛ به آنکه ثلثِ از ثلث به ابوینِ مادرِ مادر داده ‏‎ ‎‏می شود بالسویه به هر یک چهار تومان و نیم، و دو ثلث از یک ثلث به ‏‎ ‎‏ابوینِ پدرِ مادر داده می شود، لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی؛ به مادرِ پدرِ مادر شش ‏‎ ‎‏تومان و به پدرِ پدرِ مادر دوازده تومان، چنانچه از برزهی نقل شده.‏

 احتمال دوم :‏ آنکه یک ثلثِ ترکه به چهار نفر جدوده اُمّی داده ‏‎ ‎‏می شود به آنکه ثلثِ از ثلث به ابوینِ مادرِ مادر داده می شود بالسویه؛ به ‏‎ ‎‏هر یک چهار تومان و نیم. و دو ثلث از یک ثلث به ابوینِ پدرِ مادر داده ‏‎ ‎‏می شود بالسویه به هر یک نه تومان، الباقی: پنجاه و چهار تومان، باز ثلثِ ‏‎ ‎‏این دو ثلث به ابوینِ مادرِ پدرِ میت داده می شود، ایضاً بالسویه به هر یک ‏‎ ‎‏نه تومان، الباقی: سی و شش تومان بینِ ابوینِ پدرِ پدر قسمت می شود، ‏‎ ‎‏لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی به مادرِ پدرِ پدر دوازده تومان و به پدرِ پدرِ پدر بیست ‏‎ ‎‏و چهار تومان. و این احتمال مختار معین الدین مصری است.‏

 احتمال سوم:‏ آنکه یک ثلثِ ترکه به چهار نفر جدوده اُمّی بالسویه‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 97
‏قسمت می شود به هر یک شش تومان و هفت قران و نیم، الباقی: پنجاه و ‏‎ ‎‏چهار تومان و آن بینِ چهار نفر جدوده ابی لِلذّکرِ مثلُ حظِّ الاُنثیین قسمت ‏‎ ‎‏می شود، به هر یک از پدرِ پدرِ پدرِ میت و پدرِ مادرِ پدرِ میت هیجده ‏‎ ‎‏تومان، و به هر یک از مادرِ پدرِ پدرِ میت و مادرِ مادرِ پدرِ میت نه تومان. و ‏‎ ‎‏در «نجاة العباد» می فرماید: این احتمالِ سوم خالی از وجه نیست. و ‏‎ ‎‏احتیاط‏‎[4]‎‏ در تقسیم بین اجداد ثمانیه صلح و تراضی است.‏

 قاعده سوم:‏ بدانکه هرگاه وارثِ فعلیِ میت شانزده نفر باشند؛ هشت ‏‎ ‎‏نفر اولاد اخوه که در ضمن قاعده اول گفته شد و هشت نفر اجداد ثمانیه ‏‎ ‎‏که در ضمن قاعده دوم ذکر شد و ترکه او همان هشتاد و یک تومان است، ‏‎ ‎‏پس کیفیت تقسیمِ ترکه را بین این شانزده نفر به این قسم است که ثلث ‏‎ ‎‏ترکه که بیست و هفت تومان باشد حقِّ هشت نفر منتسبین به مادرِ میت ‏‎ ‎‏است که چهار سدس از این یک ثلث حقِّ چهار جد و جده اُمّی است که ‏‎ ‎‏بالسویه قسمت می کنند به هر یک چهار تومان و نیم می رسد، و دو سدس ‏‎ ‎‏دیگر حقِّ چهار نفر اولادِ اخ و اختِ اُمّی است به هر یک دو تومان و دو ‏‎ ‎‏قران و نیم می رسد، الباقی: پنجاه و چهار تومان، باز ثلثِ آن که هیجده ‏‎ ‎‏تومان باشد حقِّ ابوینِ مادرِ پدرِ میت است، لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی که به مادرِ ‏‎ ‎‏مادرِ پدرِ میت شش تومان می رسد و به پدرِ مادرِ پدرِ میت دوازده تومان، ‏‎ ‎‏الباقی: سی و شش تومان، باز ثلث آن که دوازده تومان باشد حقِّ مادرِ پدرِ ‏‎ ‎‏پدرِ میت است و پسر و دخترِ خواهرِ میت، که نصفِ آن حقِّ مادرِ پدرِ پدرِ ‏‎ ‎‏میت است، و نصفِ دیگرِ آن حقِّ پسر و دخترِ خواهرِ ابیِ میت است، ‏‎ ‎‏لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی، الباقی: بیست و چهار تومان، نصف آن حقِّ پدرِ پدرِ ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 98
‏پدرِ میت است و نصف دیگر آن حقِّ پسر و دخترِ برادرِ ابیِ میت است، ‏‎ ‎‏لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی.‏

‏ ‏قاعده چهارم:‏ هرگاه وارثِ فعلیِ میت، همان شانزده نفر باشند که ‏‎ ‎‏سابقاً گفته شد و به علاوه زوجِ میت هم هست و ترکه میت نیز همان ‏‎ ‎‏هشتاد و یک تومان است، پس نصفِ آن حق زوج است، الباقی: چهل ‏‎ ‎‏تومان و پنج قران، و ثلث جمیع ترکه که بیست و هفت تومان باشد حقِّ ‏‎ ‎‏هشت نفر منتسبین به مادر میت است که چهار سدس آن حقِّ چهار نفر ‏‎ ‎‏جد و جده اُمّی است بالسویه و به هر یک چهار تومان و نیم می رسد،و دو ‏‎ ‎‏سدسِ دیگر حقِّ چهار نفر اولادِ اخ و اختِ اُمّی است بالسویه به هر یک ‏‎ ‎‏دو تومان و دو قران و نیم می رسد، الباقی: سیزده تومان و نیم، باز ثلثِ آن ‏‎ ‎‏که چهار تومان و نیم باشد حقِّ ابوینِ مادرِ پدرِ میت است، لِلذّکرِ ضِعفُ ‏‎ ‎‏الاُنثی، که به مادرِ مادرِ پدرِ میت پانزده قران می رسد، و به پدرِ مادرِ پدرِ ‏‎ ‎‏میت سه تومان. الباقی از ترکه که نه تومان باشد، باز ثلثِ آن که سه تومان ‏‎ ‎‏باشد حقِّ مادرِ پدرِ پدرِ میت، و پسر و دخترِ خواهرِ میت است که پانزده ‏‎ ‎‏قران حقِّ ‏‏مادرِ پدرِ پدرِ میت است و پانزده قران حقِّ پسر و دخترِ خواهرِ ‏‎ ‎‏ابی است، لِلذَّکرِ ضِعفُ الاُنثی، الباقی: شش ‏‏تومان، سه تومان حقِّ پدرِ ‏‎ ‎‏پدرِ پدرِ میت است و سه تومان حقِّ پسر و دخترِ برادرِ ابیِ میت لِلذّکرِ ‏‎ ‎‏ضِعفُ الاُنثی.‏

کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 99

‎ ‎

کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 100

  • 1 - در صورتی که اخت واحده باشد و جدودة اُمّی، جدوده ثلث می برند و اخت نصف  می برد فرضاً، و در سدس اشکال است که ردِّ به هر دو می شود یا به اخت، و احتیاط  ترک نشود؛ گرچه ترجیح با آن است که در متن ذکر شده.
  • 1- و بقیه را ردّاً در صورت انحصار وارث، و ماتن در همة فروض حکم فرض را فقط ذکر  نموده و حکم ردّ نیز معلوم است.
  • 2 - و لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی با اختلاف.
  • 1- ترک نشود، و در دو مسالة بعد نسبت به اجداد ثمانیه نیز.