فصل هفتم در کیفیت توارث به اسباب است

عنوان دوم: در کیفیت ارث بردن به ولای عتق است

‏بدانکه هر گاه کسی مملوکِ خود را آزاد نماید، پس آن مولای معتق ‏‎ ‎‏وارثِ آن مملوکِ عتیق خود خواهد بود. و شرط است در وارث بودن ‏‎ ‎‏مولای معتق چند امر:‏

 اول:‏ آنکه عتق تبرّعی باشد نه به جهت نذر و کفاره و امثال اینها.‏

 دوم:‏ آنکه مانعی از موانع ده گانه ارث نباشد، نظیر وجودِ وارثِ اقربِ ‏‎ ‎‏از معتق مثل طبقات ثلاثه ارحام.‏

 سوم:‏ آنکه معتق حینَ العتق تبرّی از جریره مملوک ننموده باشد.‏

‏ پس با وجود این شرائط وارث آن مملوکِ آزاد شده، آن شخصِ آزاد ‏‎ ‎‏کننده خواهد بود؛ چه معتق یا مملوک ذکور باشند یا اناث، و هرگاه تبرّیِ ‏‎ ‎‏از ضمان جریره آن مملوک بعد العتق باشد احتیاط به صلح با ضامن ‏‎ ‎‏جریره ترک نشود. و اگر ضامن جریره نباشد با زوج صلح نمایند و اگر زوج ‏‎ ‎‏هم نباشد با حاکم شرع. و اگر معتق متعدد باشند، هر یک وارثند نسبت به ‏‎ ‎‏حصه خود. و اگر احدُالزوجین هم باشند نصیب اعلی را می برند از نصف ‏‎ ‎‏و ربع.‏

 مساله -‏ هرگاه در حینِ موتِ مملوک آزاد شده، آزاد کننده مرده ‏‎ ‎‏باشد‏‎[1]‎‏، پس اگر آزاد کننده زن بوده ظاهر آن است که ولاء برای عصبه آن ‏‎ ‎‏زن است نه برای اولاد آن زن. و اگر مرد بوده، وارثِ آن مملوک پدر و اولادِ ‏‎ ‎‏ذکور او خواهند بود، به تقدیم الاقربُ فالاقرب. و اگر پدر و اولادِ ذکور ‏‎ ‎‏ندارد، وارث آن مملوک جد و اخِ ابی یا ابوینیِ آن معتق و اولادِ اخوه ‏‎ ‎‏خواهد بود، به تقدیم الاقرب فالاقرب. و با نبودن اینها وارث آن مملوک ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 125
‏اعمامِ ابوینی یا ابیِ آن معتق خواهد بود. و هرگاه عتق کننده و وارث او ‏‎ ‎‏همه مرده باشند ظاهر این است که مولایِ مولایِ معتق وارث خواهد بود. ‏‎ ‎‏و اگر آن هم نباشد قرابت مولای مولا به تفصیلی که گذشت.‏

 

کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 126

  • 1 - این مساله محتاج به تامل است و محل حاجت هم نیست.