و مراد از ضامن جریره آن است که کسی ضامن بشود که هر جریره و جنایاتی که از دیگری صادر شود و دیه داشته باشد دیه او را بدهد و ارث او را هم ببرد. و این ضمانت گاهی از دو طرف می شود و گاهی از یک طرف و هر دو قسم صحیح است. و شرط است در وارث بودن ضامن جریره چند امر:
آنکه آن ضامنِ جریره مانعی از موانع ده گانه ارث نداشته باشد، نظیر وجودِ وارثی اقربِ از ضامن جریره، مثلِ وجودِ طبقاتِ ثلاثه از ارحام، و وجود مولای معتق.
آنکه عقدِ مشتملِ بر ایجاب و قبول واقع بسازند و شرط نیست در آن لفظِ مخصوصی، بلکه کفایت می کند در آن هر لفظی که دلالت کند بر این معنی، و باید موجب و قابل بالغ و عاقل و قاصد باشند.
حرّیتِ ضامن و مضمونٌ عنه، که اگر عبدی ضمانت بنماید یا حرّی ضمانتِ عبدی بنماید، ضمانتش باطل خواهد بود.
آنکه مضمونٌ عنه در حالِ عقدِ ضمانت مثلِ حالِ موت، وارث اقربی نداشته باشد از طبقاتِ ثلاثه ارحام و از مولای معتق. بلی احدُ الزوجین با ضامن جریره وارثند و نصیب اعلی را هم می برند از نصف و ربع.
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 126
و این سه شرط اخیری شرائطِ محقّق موضوعند نه شرط وارثیّت. و بدانکه ولایِ ضمانِ جریره مورَّث نخواهد بود چنانچه ولاء عتق مورَّث می شود.
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 127