خاتمه در بیان چهار مساله است

مساله 1-‏ حمل وارث است اگر منفصل شود حیاً، و ظاهر عدمِ اشتراط ‏‎ ‎‏استقرار حیاتِ اوست بعد الانفصال، و ایضاً عدمِ اشتراط حیات حمل ‏‎ ‎‏است نزد موت مورّث.‏

 مساله 2-‏ بین ولد الزنا و بین پدر او که زانی بوده باشد و مادر او که ‏‎ ‎‏زانیه بوده باشد و اقارب آنها نه محرمیت است و نه توارث، یعنی نه ولد‏‎ ‎‏الزنا از آنها ارث می برد و نه آنها از ولدالزنا ارث می برند، بلکه وراث ولد‏‎ ‎‏الزنا ‏‏احد الزوجین و اولاد او می باشند، و اگر آنها هم نباشند وارث او ‏‎ ‎‏حضرت امام زمان‏‎[1]‎‏ - عجل الله تعالی فرجه ‏‏الشریف - می باشد، چنانچه ‏‎ ‎‏وارثِ پدر و مادر و اقارب آنها سایرِ ورّاثشان می باشند. و امّا بین ولد شبهه ‏‎ ‎‏و بین پدر مشتبه یا مادر مشتبه یا هر دو، اگر هر دو مشتبه باشند و اقارب ‏‎ ‎‏آن شخص مشتبه توارث خواهد بود، چنانچه محرمیت هم خواهد بود.‏

‏ ‏مساله 3- ‏اگر بعضی از ورّاث فعلیِ میت خنثی باشند، یعنی هم ‏‎ ‎‏علامت مردی داشته باشند که ذکر باشد و هم علامت زنی که فرج باشد، ‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 129
‏پس اگر خنثی غیرمشکل است، یعنی می توان به یکی از مرجّحات فهمید ‏‎ ‎‏که مرد است یا زن، بر طبق آن مرجّح حکم می شود؛ چه مرجّحات ‏‎ ‎‏منصوصه باشد یا غیر منصوصه به شرط آنکه مفید اطمینان باشد و ‏‎ ‎‏مرجّحات منصوصه زیاد است:‏

 اول:‏ بول کردن از احدُ المنفذین دائماً او غالباً‏‎[2]‎‏ که اگر بول نمود از ‏‎ ‎‏ذکر میراث ذکور می برد، و اگر بول نمود از فرج میراث اناث می برد. ‏دوم: ‎ ‎‏سَبق بول از احدُ المنفذین دائماً او غالباً، بر فرضی که از هر دو بول کند. ‏‎ ‎سوم:‏ ‏‏انقطاعِ‏‎[3]‎‏ بول از احدُ المنفذین بعد از دیگری دائماً او غالباً، که اگر ‏‎ ‎‏از ذکر سبقِ بول شد یا آخرِ بول از ذکر منقطع شد ـ بر فرضی که در ابتداء ‏‎ ‎‏از هر دو مبادرت نماید ـ مرد است، و اگر از فرج بول سبقت می گیرد یا ‏‎ ‎‏آخر از او منقطع می شود، زن است. ‏چهارم:‏ به شمردنِ استخوانهای دو ‏‎ ‎‏پهلو، پس اگر مختلف‏‎[4]‎‏ بود مرد است و اگر متّفق بود زن است. ‏

‏ وامّا مرجّحات غیرمنصوصه از قبیل اِنبات لحیه و رویت خون و ‏‎ ‎‏غیراینها، پس اگر مفید علم یا اطمینان باشد، حکم می شود بر طبق آن، و ‏‎ ‎‏اگر علائم منصوصه نباشد و علائم غیر منصوصه هم مفید علم یا اطمینان ‏‎ ‎‏نباشد، پس آن خنثی مشکل است. و اقوی آن است که حکم شود در آن، ‏‎ ‎‏به اینکه نصفِ از نصیبِ مرد به او داده شود و نصفِ از نصیب زن. و هرگاه‏‎ ‎


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 130
‏ کسی هیچ ندارد، نه فرج و نه ذکر به آنکه بولش از منفذِ دیگری خارج ‏‎ ‎‏می شود یا از دبرش، پس با عدم تمکن از اختبار، اقرب عمل به قرعه ‏‎ ‎‏است و در صورت تمکن از اختبار، احوط صلح و تراضی است و تمکن از ‏‎ ‎‏اختبار به این است که‏‎[5]‎‏ اگر وقت بول نمودن پای دیوار بولش به دیوار ‏‎ ‎‏بخورد مرد است و الّا زن است.‏

‏ ‏مساله 4-‏ هرگاه کسی دو سر داشته باشد در یک سینه یا دو سر و دو ‏‎ ‎‏سینه داشته باشد در یک کمر، پس اگر در خواب باشد و یک سرش را ‏‎ ‎‏بیدار کنند، آن سر دیگرش هم بیدار شود، میراثِ یک نفر را می برد، و اگر ‏‎ ‎‏آن سر دیگر بیدار نشود میراث دو نفر را می برد. والله العالم بحقائق ‏‎ ‎‏الامور.‏


کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 131

‏ ‏

 

کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 132

  • 1 - با نبودن ولاء عتق و ضمان جریره.
  • 1 – به طوری که دیگری نادرِ کالمعدوم باشد والّا محل اشکال است، و همین طور در  سبق و انقطاع.
  • 2 - این علامت در صورتِ فقدانِ علامت دوم است، یعنی اول اعتبار به سبق است و اگر  نبود اعتبار به تاخّرِ انقطاع است؛ اگرچه علامت بودن تاخّرِ انقطاع مشکل است و  احتیاط ترک نشود.
  • 3 - به این معنی که پهلویِ راست، اضلاعش بیشتر بود از چپ.
  • 1 - این اختبار معتبر نیست و عمل به قرعه اقوی است. و الحمدلله اوّلاً و آخراً و ظاهراً و  باطناً.