مقدمه

‏تفسیر قرآن، یکی از علومی است که همراه با علم قرائات، تجوید و تاریخ‏‎ ‎‏قرآن سابقه آن تا عصر پیغمبر(ص) کشیده می شود. از دیرباز تاکنون‏‎ ‎‏کوششهای گسترده و طاقتفرسایی پیرامون «تفسیر» انجام پذیرفته و‏‎ ‎‏می پذیرد و هر یک از عالمان و اندیشمندان به فراخور توان خویش در این‏‎ ‎‏راه کوشیده و تفاسیر متعددی را به رشته تحریر درآورده اند.‏

‏     در تفاسیر مختلف؛ مباحث ادبی، اختلاف قرائت، شان نزول آیات،‏‎ ‎‏بیان آیات، شرح آیات الاحکام، بحثهای اخلاقی، کلامی، عرفانی،‏‎ ‎‏حکمی، اجتماعی و سیاسی دیده می شود. هر یک از مفسّرین در اثر خود‏‎ ‎‏یک یا چند باب از مباحث فوق را آورده اند. آنها به تناسب درکی که از‏‎ ‎‏تفسیر داشته و بر اساس سوابق علمی و تخصص خود کوشش کرده اند،‏‎ ‎‏پرده از روی اسرار این کتاب الهی بردارند؛ چون در حقیقت تفسیر به‏‎ ‎‏معنای برداشتن پرده از آیات الهی است. حضرت امام می فرمایند: «به طور‏‎ ‎‏کلی معنی تفسیر کتاب، آن است که شرح مقاصد آن کتاب را بنماید؛ و نظر‏‎ ‎‏مهم به آن، بیان منظور صاحب کتاب باشد. این کتاب شریف، که به‏‎ ‎‏شهادت خدای تعالی، کتاب هدایت و تعلیم است و نور طریق سلوک‏

کتابتفسیر سوره حمدصفحه ا
‏انسانیّت است، باید مفسّر در هر قصّه از قصص آن، بلکه هر آیه از آیات‏‎ ‎‏آن، جهت اهتداء به عالم غیب و حیث راهنمایی به طرق سعادت و سلوک‏‎ ‎‏طریق معرفت و انسانیّت را به متعلّم بفهماند. مفسّر وقتی مقصد از نزول را‏‎ ‎‏به ما فهماند، مفسّر است، نه سبب نزول به آنطور که در تفاسیر وارد‏‎ ‎‏است».‏‎[1]‎

‏    امام با این بینش و اندیشه کوشیده اند تا مقاصد قرآن را در آثار و‏‎ ‎‏سخنان خود بیان کنند و راهی برای تربیت نفوس فراهم آورند. به همین‏‎ ‎‏دلیل ایشان به تناسب از روشهای مختلف تفسیر، سود جسته و در برخی‏‎ ‎‏از آن روشها، گوی سبقت از دیگران ربوده اند. حضرت امام تلاش کرده اند‏‎ ‎‏تا با رفع حجاب از اسرار قرآن، مقاصد آن را برای جویندگان حقیقت‏‎ ‎‏روشن نمایند.‏

‏     روح قرآن و الهام از این صحیفه نورانی و مائده آسمانی در سراسر‏‎ ‎‏تالیفات و سخنان و اعمال ایشان بارز و آشکار است؛ امّا آثار خاص امام‏‎ ‎‏در پیرامون فهم قرآن را می توان به چند دسته تقسیم کرد: تفسیر کامل‏‎ ‎‏تعدادی از سوره های قرآن، تفسیر آیات الاحکام در آثار فقهی و اصولی،‏‎ ‎‏تفسیر برخی از آیات به طور پراکنده و به تناسب مباحث، تطبیق و‏‎ ‎‏استشهاد به آیات قرآن در موارد مختلف در زمینه های عرفانی و اخلاقی و‏‎ ‎‏سیاسی و اجتماعی.‏

‏     موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(س) بنا به رسالتی که بر‏‎ ‎‏عهده دارد، مصمّم است تمامی آثار تفسیری و قرآنی حضرت امام را‏‎ ‎‏به علاوه دیدگاههای ایشان راجع به قرآن، به صورت مجموعه های منظم‏

کتابتفسیر سوره حمدصفحه ب
‏و منسجمی منتشر سازد؛ و تفسیر سوره حمد اوّلین اثر از این‏‎ ‎‏مجموعه هاست که در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.‏

‏     روش تفسیری امام در مواردی که یک سوره را به طور کامل تفسیر‏‎ ‎‏کرده اند، روش عرفانی و تربیتی است؛ زیرا ایشان قرآن را دربردارنده‏‎ ‎‏معارف و مربّی انسان می دانند. این روش در برخی از آثار گذشتگان نیز‏‎ ‎‏دیده می شود که آثار تفسیری خود را به روش حکمی و عرفانی و اخلاقی‏‎ ‎‏نگاشته اند؛ مانند ‏‏تاویلات القرآن ‏‏عبدالرزاق کاشانی،‏‏ کشف الاسرار ‏‏میبدی،‏‎ ‎‏تفسیر سوره فاتحه و ‏‏اعجازالبیان فی تاویل القرآن ‏‏اثر صدرالدین قونوی و‏‎ ‎‏تفسیر القرآن الکریم ‏‏اثر صدرالمتالهین شیرازی.‏

‏     تفسیر امام بر «فاتحه الکتاب» مشحون از نکات دقیق و لطافتهای‏‎ ‎‏عرفانی است که این اثر را در جایگاهی برتر و بالاتر از یک اثر مقتبس از‏‎ ‎‏دیگران قرار می دهد، این روح بزرگ قرآن شناس زمان ماست که این‏‎ ‎‏حقایق را دریافت کرده و به خامه قلم و بیان درآورده است و مقایسه بین‏‎ ‎‏تفسیر امام پیرامون «سوره حمد» با دیگر آثار مفسران اهل نظر و عرفان،‏‎ ‎‏این حقیقت را بر اهل معرفت آشکار می سازد که مجال شرح و بسط آن‏‎ ‎‏نیست.‏

‏     با توجه به جایگاه و اهمیّت آثار امام در زمینه قرآن، در قدم اوّل‏‎ ‎‏مجموعه آثار ایشان را در تفسیر «سوره حمد» چنانکه اشاره شد، در این‏‎ ‎‏رساله گرد آورده ایم؛ و همچنین به این دلیل که آنچه تاکنون به عنوان‏‎ ‎‏تفسیر حمد از حضرت امام انتشار یافته و شهرت گرفته است، فقط دروس‏‎ ‎‏تفسیری ایشان است که در سال 1358 افاضه فرموده اند، و این دروس‏‎ ‎‏فقط بحث ‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ و الحمد را آن هم نه به کمال در بردارد؛‏‎ ‎‏لذا بسیاری از افراد گمان کرده اند که تمامی اثر امام در پیرامون «سوره‏

کتابتفسیر سوره حمدصفحه ج
‏حمد» به همین اندازه است. کتاب حاضر در جهت اصلاح چنین‏‎ ‎‏برداشتی، در چهار بخش تنظیم یافته است تا مجموعه کاملی از آثار امام‏‎ ‎‏در پیرامون حمد در اختیار جویندگان معارف قرآنی قرار گرفته باشد.‏

‏     بخش اوّل، تفسیر موجزی است از «سوره حمد» که در کتاب‏‎ ‎‏گرانسنگ ‏‏سرّالصلاة‏‏ به مناسبت بحث قرائت آمده است، این اثر در سال‏‎ ‎‏1358ه . ق. (1318 ش.) نگاشته شده است.‏

‏     بخش دوّم، تفسیری است که می توان آن را تفصیل و تبیین تفسیر حمد‏‎ ‎‏کتاب ‏‏سرّالصلاة‏‏ دانست که در سال 1361 ه . ق. (1321 ه . ش.) به‏‎ ‎‏مناسبت بحث قرائت در کتاب ‏‏آداب الصلاة‏‏ نگاشته اند.‏

‏     بخش سوّم، مجموعه پنج جلسه درس تفسیر ایشان است که در سال‏‎ ‎‏1358 شمسی از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش گردید و با‏‎ ‎‏بیماری حضرت امام و مخالفتهای برخی از مقدسین که مخالف طرح این‏‎ ‎‏نوع سخنان بودند برای همیشه تعطیل گردید و طالبان و تشنگان معارف را‏‎ ‎‏از آن محروم کرد. این بخش با نهایت وسواس ویرایش شده، تا تغییری در‏‎ ‎‏کلام ایشان به وجود نیاید و به همین دلیل از تغییر لحن گفتاری به نوشتاری‏‎ ‎‏نیز استفاده نکرده ایم، فقط در جهت فهم بهتر عبارات ایشان، برخی‏‎ ‎‏تغییرات و اضافات را انجام داده ایم که از آن گریزی نبود.‏

‏     بخش چهارم، فرازهای پراکنده ای است که در معنی ‏بسم الله ‏ و دیگر‏‎ ‎‏فقرات «سوره حمد» در آثار مکتوب و شفاهی ایشان وجود داشته است.‏‎ ‎‏لازم است اشاره شود پاره ای از مطالب این قسمت از آثار مکتوب امام به‏‎ ‎‏زبان عربی انتخاب شده، و به لحاظ حفظ امانت، عین متن عربی آن آورده‏‎ ‎‏شده است و ترجمه فارسی آن که توسط تنظیم کنندگان این مجموعه‏‎ ‎‏صورت گرفته در پاورقی آمده است. ناگفته نماند برخی از موارد این‏

کتابتفسیر سوره حمدصفحه د
‏قسمت جنبه تطبیق و یادآوری و پند و موعظه دارد و از تفسیر به معنای‏‎ ‎‏مرسوم آن خارج است؛ ولی درج آن، به جامعیت مورد نظر کمک‏‎ ‎‏می نماید.‏

‏     در تنظیم این اثر نیز مانند دیگر آثار منتشره از سوی موسسه تنظیم و‏‎ ‎‏نشر آثار امام کوشیده ایم حواشی حضرت امام (با ستاره مشخص شده)،‏‎ ‎‏پاورقی، ترجمه متون عربی و فهارس لازم آورده شود تا محققین و‏‎ ‎‏صاحبنظران ارجمند با سهولت بیشتری از این مجموعه بهره مند شوند.‏‎ ‎‏امید است پرتو انوار پرفروغ این هدایتگر «ناس»، روشنی بخش دلهای‏‎ ‎‏طالبان اسلام ناب گردد و روح مطهر این مفسر فرزانه در جوار قرب الهی،‏‎ ‎‏آرام و مطمئن، شاهد جلوه های روزافزون حضور قرآن در صحنه حیات‏‎ ‎‏پر عزت مسلمین باشد.‏

‏ ‏

موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)


کتابتفسیر سوره حمدصفحه ه

‎ ‎

کتابتفسیر سوره حمدصفحه و

  • . خمینی، روح الله ؛ آداب الصلاة؛ ص 192 ـ 193.