بخش دوم: تفسیر سوره حمد از کتاب آداب الصلاة

تنبیه

‏در لفظ و اشتقاق و معنی «عالَمین» اختلاف عظیم واقع است. چنانچه بعضی گفته اند «عالمین» جمع است و مشتمل بر جمیع اصناف خلق است از مادّی و مجرّد؛ و هر صنفی خود عالمی است؛ و این جمع از جنس خود مفرد ندارد و این قول مشهور است.‏

‏و بعضی گفته اند که «عالَم»، به فتح لام، اسم مفعول و «عالِم»، به کسر، اسم فاعل است؛ و «عالَمین» به معنای «معلومین» است؛ و این قول علاوه بر آنکه خود فی حدّ نفسه بی شاهد و بعید است، اطلاق «ربّ المعلومین»‏


کتابتفسیر سوره حمدصفحه 38
‏بسیار بارد و بی مورد است.‏

‏و اشتقاق آن را بعضی از «علامت» دانسته اند و در این صورت بر تمام موجودات اطلاق شود؛ زیرا که همه، علامت و نشانه و آیه ذات مقدّسند.‏‏ ‏‏و «واو» و «نون» به اعتبار اشتمال بر ذوی العقول و تغلیب آن است بر دیگر موجودات.‏

‏و بعضی او را مشتق از «علم» دانسته اند و در هر صورت، اطلاق آن بر جمیع موجودات صحیح است، چنانچه اطلاق بر ذوی العقول نیز وجیه است؛ ولی «عالَم» اطلاق بر «ما سوی الله» شود؛ و بر هر صنف و هر فرد نیز گاه اطلاق شود؛ و اگر آن کس که «عالم» را بر هر فرد و صنف اطلاق کند از اهل عرف و لغت باشد، به اعتبار آنکه هر فردی علامت ذات باری است-‏

‏و فی کُلِّ شَی ءٍ لَهُ آیَةٌ‏‎-‎‎[1]‎

‏و اگر عارف الهی باشد، به اعتبار آنکه هر موجودی ظهور اسم جامع و مشتمل کلّ حقایق است به طریق ظهور احدیّت جمع و سرّ وجود؛ و از این جهت تمام عالم را و هر جزئی از آن را اسم اعظم به مقام احدیّت جمع ممکن است دانست؛ و الاسماءُ کُلُّها فی الکُلِّ وَ کذا الآیات.‏

‏و بنا بر آنچه ذکر شد، ایراد فیلسوف عظیم الشّان صدر الملّة و الدّین ‏‎[2]‎


کتابتفسیر سوره حمدصفحه 39
‏- قدّس سرّه- بر مثل بیضاوی ‏‎[3]‎‏ وارد است؛ زیرا که آنها ذوق این مشرب نکرده اند؛ و اما در مسلک اصحاب عرفان صحیح نیست و چون کلام بیضاوی در این مقام و کلام فیلسوف مذکور طولانی است، ذکر آن نشد؛ هر کس مایل است، به تفسیر سوره «فاتحه» مرحوم فیلسوف مذکور رجوع کند.‏

‏و «ربّ» اگر از اسمای صفات باشد به معنی «مالک» و «صاحب» و اشباه آن، مراد از «عالمین» جمیع ما سوی الله ممکن است باشد؛ چه موجودات عالم ملک باشد یا موجودات مجرّده غیبیّه؛ و اگر از اسمای افعال باشد- که شاید ظاهرتر همین است- مراد از «عالمین» عالم ملک است فقط؛ زیرا که «ربّ» در آن وقت به معنی «مربّی» است؛ و این معنا تدریج لازم دارد و عوالم مجرّده از تدریج زمانی منزّه هستند. گرچه نزد نویسنده به یک معنی، روحِ «تدریج» در عالم «دهر» متحقّق است؛ و به همان معنی اثبات حدوث زمانی به معنی روح زمان و دهریّتِ تدریج، در عوالم مجرّده نیز کردیم؛ و در مسلک عرفانی نیز حدوث زمانی را برای جمیع عوالم ثابت می دانیم، اما نه به آن طور که در فهم متکلّمین و اصحاب حدیث آید.‏

‎ ‎

کتابتفسیر سوره حمدصفحه 40

  • .وَ فی کُلِّ شیئی لَهُ آیَةٌتَدُلّ عَلی انَّهُ واحِدٌ (در هر چیز خدا را آیتی است؛ که دلالت کند بر اینکه او یکتاست)؛ دیوان ابو العتاهیه؛ ص 104.
  • محمد بن ابراهیم شیرازی (979- 1050 ه. ق.) ملقب به« صدر الدین» و« صدر المتالّهین» معروف به صدرا و ملا صدرا از بزرگان حکمای اسلامی است. وی بنیانگذار« حکمت متعالیه» است و صاحب آرای بدیعی در فلسفه می باشد. مکتب فلسفی صدر المتالّهین پس از او بر دیگر مکاتب فلسفی برتری یافت و بیشتر حکمای اسلامی پس از او از پیروان مکتب او به شمار می روند. مهم ترین اثر وی اسفار اربعه است که در بردارنده آرا و نظریات فلسفی او به نحو گسترده می باشد. از آثار دیگر اوست: تفسیر القرآن الکریم، شرح اصول کافی، مبدا و معاد، مفاتیح الغیب، شواهد الربوبیّة، اسرار الآیات، حاشیه بر شفا. وی از شاگردان محقّق داماد، میرفندرسکی و شیخ بهایی است. ملا محسن فیض و عبد الرزاق لاهیجی (فیّاض) از شاگردان معروف او هستند.
  • عبد الله بن عمر شیرازی(- 685 ه. ق.) مشهور به بیضاوی در فارس به دنیا آمد و مدتی قاضی بود و در تفسیر دارای شهرت. از آثار اوست: انوار التنزیل و اسرار التاویل یا تفسیر بیضاوی، طوالع الانوار، لب اللباب.