بخش دوم: تفسیر سوره حمد از کتاب آداب الصلاة

تتمّه در ذکر بعضی روایات شریفه که در فضل این سوره مبارکه وارد شده است

‏منها ما رُوِیَ عَنِ النَّبیّ- صلی الله علیه و آله- انّهُ قالَ لِجابِر بنِ عبدِ الله الانَصاری- رَضِیَ الله عَنهُ:‏‏ «یا جابِرُ، ا لا اعَلِّمُکَ افضَلَ سُورَةٍ انزَلَهَا الله فی کِتابِهِ»؟ فَقالَ لَهُ جابِرٌ: «بَلی، بِابِی انتَ و امّی یا رَسُولَ الله، عَلِّمنیها». قالَ:‏

‏فَعَلَّمَهُ «الحَمدَ» امَّ الکِتابِ. ثُمّ قال: «یا جابِرُ، ا لا اخبِرُکَ عَنها»؟ قال: «بَلی، بِابی انتَ و امّی یا رسول الله، اخبِرنی». قال: «هِیَ شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ الَّا السّام».‏‎[1]‎

‏و ابن عباس از حضرت رسول نقل نموده که «از برای هر چیزی اساسی است؛ و اساس قرآن «فاتحه» است، و اساس «فاتحه»،‏‏ بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیمِ ‏‏ است».‏‎[2]‎‏ و از آن حضرت منقول است که «فاتحة الکتاب شفای هر دردی است».‏‎[3]‎‏ و از حضرت صادق- علیه السلام- روایت است که کسی را که ‏‏ الحَمدُ لله ‏‏ شفا ندهد، چیز دیگر نمی دهد.‏‎[4]‎‏ و از حضرت امیر المومنین- علیه السلام- منقول است که رسول خدا‏


کتابتفسیر سوره حمدصفحه 84
‏- صلی الله علیه و آله و سلّم- فرمود: «خدای تعالی به من فرمود: «ای محمّد، همانا برای تو فرستادیم سبع مثانی و قرآن عظیم را.»‏‎[5]‎‏ به من منت جداگانه گذاشت به فاتحة الکتاب؛ و آن را در ازای قرآن قرار داد؛ و همانا فاتحة الکتاب، شریف ترین چیزی است که در گنجهای عرش است؛ و خدای تعالی اختصاص داد محمد- صلی الله علیه و آله- را و شرف داد آن بزرگوار را به آن، و شریک نفرمود در آن احدی از انبیای خود را غیر از سلیمان را، که عطا کرد به او از «فاتحه»،‏‏ بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیمِ ‏‏ را؛ چنانچه از بلقیس حکایت کند که گفت:‏‏ انِّی القِیَ الَیَّ کِتابٌ کَرِیمٌ، انَّهُ مِن سُلَیمانَ وَ انَّهُ بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیمِ ‏‏.‏‎[6]‎‏ پس کسی که قرائت کند آن را در صورتی که معتقد باشد به دوستی محمد و آل محمد و منقاد باشد به امر آن و مومن باشد به ظاهر و باطن آن، عطا فرماید خدای تعالی به او به هر حرفی از آن، حسنه ای، که هر یک از آن حسنات، افضل است برای او از دنیا با هر چه در آن است از اصناف اموال و خیرات آن؛ و کسی که استماع کند به قاری که قرائت کند آن را، می باشد برای او به قدر ثلث آنچه برای قاری است. پس زیاد کند هر یک از شما از این خیر که عرضه بر او شده، زیرا که آن غنیمتی است. مبادا وقتش از دست برود و حسرتش در دلهای شما باقی ماند».‏‎[7]‎‏ و از حضرت صادق- علیه السلام- روایت است که: اگر به مرده ای ‏


کتابتفسیر سوره حمدصفحه 85
‏هفتاد مرتبه «حمد» بخوانند و روح او برگردد، امر عجیبی نیست.‏‎[8]‎‏ و از حضرت رسول- صلی الله علیه و آله- روایت شده که: هر که فاتحة الکتاب را قرائت کند، ثواب قرائت دو ثلث قرآن به او می دهند.‏‎[9]‎‏ و در روایت دیگر است که: مثل آن است که تمام قرآن را قرائت نموده.‏‎[10]‎‏ و از ابیّ بن کعب روایت شده که گفت: قرائت کردم بر رسول خدا- صلّی الله علیه و آله- فاتحة الکتاب را پس فرمود: «قسم به آنکه جان من به دست اوست، نازل نفرموده خداوند در تورات و انجیل و زبور و قرآن مثل فاتحة الکتاب را. آن امّ الکتاب و سبع مثانی است؛ و آن مقسوم است بین خداوند و بنده اش، و برای بنده اوست هر چه سوال کند».‏‎[11]‎‏ و از حذیفة بن یمان- رضی الله عنه- منقول است که حضرت رسول خدا- صلّی الله علیه و آله- فرمود: «خدای تعالی می فرستد عذاب حتم مقضی را برای قومی؛ پس قرائت می کند بچه ای از بچه های آنها در کتاب:‏

‏الحَمدُ لله رَبِّ العالَمِینَ ‏‏؛ چون خدای تعالی می شنود، چهل سال عذاب را از آنها مرتفع کند.»‏‎[12]‎


کتابتفسیر سوره حمدصفحه 86
‏و از ابن عباس منقول است که در حالی که ما نزد رسول خدا- صلّی الله علیه و آله- بودیم، ناگاه فرشته ای آمد و گفت: بشارت باد تو را به دو نوری که به تو داده شده، و به انبیای قبل از تو داده نشده. آن دو نور، فاتحة الکتاب و خواتیم سوره بقره است. قرائت نکند هرگز حرفی از آن را مگر آنکه حاجت او را می دهم.»‏‎[13]‎‏ و این روایت را در مجمع، قریب به این مضمون، نقل نموده است.‏‎[14]‎‎[15]‎


کتابتفسیر سوره حمدصفحه 87

‏ ‏

‎ ‎

کتابتفسیر سوره حمدصفحه 88

  • از پیامبر- صلی الله علیه و آله- روایت شده که به جابر بن عبد الله انصاری فرمود: «ای جابر، آیا برترین سوره ای را که خدا در کتابش نازل فرموده به تو بیاموزم؟» جابر عرض کرد: «آری، پدرم و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا، آن را به من بیاموز.» پس رسول الله سوره «حمد»، ام الکتاب را به او تعلیم داد و فرمود: «ای جابر، آیا آگاهت نسازم از این سوره؟» عرض کرد: «چرا، پدر و مادرم فدای تو باد یا رسول الله؛ از آن مرا با خبر ساز.» فرمود:« آن شفای هر دردی است جز مرگ»؛ تفسیر عیاشی؛ ج 1: تفسیر سوره حمد؛ ص 34، ح 9؛ تفسیر البرهان؛ ج 1، ص 42؛ تفسیر مجمع البیان؛ ج 1، ص 17- 18.
  • . مجمع البیان؛ ج 1، ص 17.
  • تفسیر عیاشی؛ ج 1، ص 34، ح 9؛ مجمع البیان؛ ج 1، ص 17- 18.
  • .سَمِعتُ ابا عَبدِ الله( ع) یَقُولُ: مَن لَم تَبراهُ الحَمدُ لَم یَبرَاهُ الشَّی ءُ ؛ تفسیر عیاشی؛ ج 1، ص 35، ح 10؛ بحار الانوار؛ ج 89، ص 237، ح 34؛ تفسیر نور الثقلین؛ ج 1، ص 4، ح 7.
  • . وَ لَقَد آتَیناکَ سَبعاً مِنَ المَثانِی وَ القُرآنَ العَظِیمَ (حجر / 87).
  • نامه ای گرامی از سلیمان به من رسیده است و در آن چنین( گفته) است: بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیمِ (نمل / 29 - 30).
  • عیون اخبار الرضا؛ ج 1: فی ما جاءَ عن الامام علی بن موسی من الاخبار المتفرقة؛ ص 301، ح 60؛ بحار الانوار؛ ج 89: کتاب القرآن؛« باب فضائل سورة الفاتحة و تفسیرها»، ص 227، ح 5.
  • .عن ابی عبد الله( ع) قال: لَو قَراتَ الحَمدَ عَلی مَیّتٍ سَبعینَ مَرَّةً ثُمَّ رُدَّت فیهِ الرّوحُ ما کانَ ذلِکَ عَجَباً؛ اصول کافی؛ ج 2: کتاب فضل القرآن؛ «باب فضل حامل القرآن»، ص 623، ح 16.
  • .قَالَ رَسُولُ الله- صلی الله علیه و آله: ایُّمَا مُسلِمٍ قَرَا فَاتِحَةَ الکِتَابِ اعطِیَ مِنَ الاجرِ کَانَّمَا قَرَا ثُلثَیِ القُرآنِ ؛ تفسیر مجمع البیان؛ ج 1، ص 17؛ جامع الاخبار؛ ص 49؛ بحار الانوار؛ ج 89:کتاب القرآن؛ «باب فضائل سورة الفاتحة و تفسیرها»، ص 259، ح 52.
  • مجمع البیان؛ ج 1، ص 17.
  • .عَن ابَیّ بنِ کَعبٍ انَّهُ قَالَ: قَراتُ عَلی رَسُولِ الله- صلی الله علیه و آله- فاتِحَةَ الکتاب، فَقالَ: «وَ الّذی نَفسی بِیَدِهِ ما انزلَ الله فِی التَّوراةِ و لا فِی الانجیلِ وَ لا فِی الزَّبُورِ وَ لا فِی القُرآنِ مِثلَهَا، هِی امّ الکِتابِ، و هِی السَّبعُ المَثانی، و هِی مَقسومَةٌ بَین الله و بَینَ عَبدِهِ و لِعَبدِهِ مَا سَالَ»؛ تفسیر مجمع البیان؛ ج 1، ص 17؛ بحار الانوار؛ ج 89: کتاب القرآن؛ «باب فضائل سورة الفاتحة»، ص 259، ح 52.
  • التفسیر الکبیر؛ ج 1، ص 184.
  • انَّ مَلَکاً نَزَلَ عَلَیهِ فَقَالَ: انَّ الله یُبَشِّرُکَ بِسُورَتَینِ لَم یُعطِهِمَا نَبِیّاً قَبلَکَ فَاتِحَةِ الکِتَابِ، وَ خَوَاتِیمِ سُورَةِ البَقَرَة؛ مستدرک الوسائل؛ ج 4: کتاب الصلاة؛« ابواب قراءة القرآن»، باب 44، ص 33، ح 3.
  • مجمع البیان؛ ج 1، ص 18.
  • خمینی، روح الله؛ آداب الصلاة؛ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی( س)، ص 240- 301.