مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

تتمّـةٌ

‏و چون حقیقت توکّل و مدایح آن معلوم شد، حرص که ضد آن است و‏‎ ‎‏ذمائم آن نیز معلوم شود. و آن یکی از جنود بزرگ جهل است و ابلیس، که کمتر‏‎ ‎‏دامی از دامهای ابلیس در بنی آدم مثل آن مورد تاثیر است. و آن از جهل به حق و‏‎ ‎‏توحید و اسماء و صفات و مجاری قضای الهی حاصل شود و صاحب این خلق‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 224
‏زشت و خاصّه مهلکه از حق تعالی و قدرت و نعمتهای او غافل است، و به‏‎ ‎‏مسلک اهل معرفت در حدّ شرک و کفر داخل است. و چون تمام مقدّمات و‏‎ ‎‏پایه های او بر جهل نهاده شده و جهل خود احتجاب فطرت است (چنانچه سابقاً‏‎ ‎‏مذکور شد)، از این جهت آن از لوازم فطرت محجوبه و از جنود جهل به شمار‏‎ ‎‏می رود.‏

‏و این خلق فاسد انسان را به طوری به دنیا متوجه کند، و ریشه حبّ دنیا را‏‎ ‎‏در دل محکم کند، و زخارف آن را در قلب تزئین کند و جلوه دهد، و مورث‏‎ ‎‏اخلاق و اعمال ناهنجار دیگر گردد، چون بخل و طمع و غضب و منع حقوق‏‎ ‎‏واجبه الهیه و قطیعۀ رحم و ترک صلۀ اخوان مومنین و امثال آن که هر یک خود‏‎ ‎‏سببی مستقل است در هلاکت انسان.‏

‏و ما اکنون بعضی از آیات کریمه و اخبار شریفه‏‏[‏‏ ای‏‏]‏‏ که در این باب وارد‏‎ ‎‏است، مذکور می داریم، بلکه نفس حریص به دنیا را از آن تنبّهی حاصل شود.‏

‏خدای تعالی، در سورۀ مبارکۀ معارج، پس از آن که شمه‏‏[‏‏ ای‏‏]‏‏ از احوال و‏‎ ‎‏اهوال قیامت را ذکر می فرماید، به بیانی که دل اشخاص بیدار را می شکافد و فواد‏‎ ‎‏مومنین را ذوب می کند می فرماید:‏

‏«‏کَلاّ انَّهَا لَظَی * نَزَّاعَةً لِلشَّوی * تَدعُو مَن ادبَرَ وَ تَوَلّی * وَ جَمَعَ‎ ‎فَاوعی * انَّ الانسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * اذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً * وَ اذَا مَسَّهُ الخَیرُ‎ ‎مَنُوعاً‏»‏‏.‏‎[1]‎

‏سبحانه و تعالی! این کلام معجز نظام را نتوان به نطاق بیان درآورد، و لباس‏‎ ‎‏ترجمه به قامت قیامت آن پوشانید؛ چه که به هر بیانی درآید، از لطافت آن و‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 225
‏تاثیرش در نفس کاسته شود.‏

«کَلاّ»‏ مربوط به آیات سابقه است؛ یعنی هرگز انسان را در آن روز هولناک‏‎ ‎‏چیزی نتوان از عذاب نجات دهد، گر چه زن و فرزند و هر چه در عالم است، فدا‏‎ ‎‏دهد.‏

‏همانا آتش جهنم شعله ور است و با آن شعله، گوشت و پوست و عصب و‏‎ ‎‏عروق را از استخوان می ریزد، دائماً، پس می روید.‏

‏آن شعله به خود دعوت می کند آنهایی را که از حق رو برگردان شدند و‏‎ ‎‏پشت کردند و جمع کردند مال و منال را و خزینه کردند.‏

‏همانا انسان بسیار حریص خلق شده. چون به او شرّی رسد، جزع کند. و‏‎ ‎‏چون خیری رسد، منع کند و حقوق الهی و خلقی را ندهد.‏

‏و باید دانست که چون فطرت محجوبه، چون طبیعت ثانویه شده است از‏‎ ‎‏برای انسان، از این جهت فرموده: ‏‏«‏انَّ الانسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً‏»‏‎[2]‎‏ و این منافات با‏‎ ‎‏خلق فطرت بر سلامت ندارد، چنانچه واضح است.‏

‏و روایات شریفه در این باب بسیار است، و ما به ذکر کمی از آن قناعت‏‎ ‎‏کنیم.‏

‏کافی ‏‏بِاسنادِهِ عَن ‏‏ابی عَبدِاللّهِ‏‏ ـ عَلَیهِ السَّلامُ ـ قالَ: ‏«قالَ ابُوجَعفَرٍ ـ عَلَیهِ‎ ‎السَّلامُ ـ : مَثَلُ الحَرِیصِ عَلَی الدُّنیا مَثَلُ دُودَةِ القَزِّ کُلَّمَا ازدادَت مِنَ القَزِّ عَلی‎ ‎نَفسِه ا لَفّاً کانَ ابعَدَ لَها مِنَ الخُرُوجِ حَتّی تَمُوتَ غَمّاً». ‏قالَ: ‏«وَ قالَ ابُو عَبدِاللّهِ:‎ ‎اغنَی الغَنِیِّ مَن لَم یَکُن لِلحِرصِ اسیراً».‎[3]‎


کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 226
‏می فرماید: «مثل حریص به دنیا همچون کرم ابریشم است، هر چه به خود‏‎ ‎‏بیشتر بپیچد، از خارج شدن دورتر شود، تا آن که بمیرد». و حضرت‏‏ صادق‏‎ ‎‏فرمود: «بی نیازترینِ بی نیازان کسی است که اسیر حرص نباشد».‏

‏و از حضرت‏‏ صادق،‏‏ در ‏‏وسایل‏‏ منقول است که فرمود: «حریص از دو‏‎ ‎‏خصلت محروم و ملازم دو خصلت است: محروم از قناعت است، پس راحتی از‏‎ ‎‏او سلب شود، و محروم از رضا است، پس یقین از او مفتقد گردد».‏‎[4]‎

‏و در ‏‏مستدرک وسایل‏‏ سند به حضرت ‏‏رسول‏‏ ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ رساند‏‎ ‎‏که فرمود: «پیر می شود پسر آدم و دو خصلت در او جوان شود: حرص بر مال و‏‎ ‎‏حرص بر عمر».‏‎[5]‎

‏و از حضرت ‏‏امیر‏‏ ـ علیه السلام ـ منقول است که از او سوال شد: چه ذلّتی از‏‎ ‎‏هر چیز ذلّتش بیشتر است؟ فرمود: «حرص بر دنیا».‏‎[6]‎

‏وَ عَن ‏‏تُحَفِ العُقُولِ‏‏ عَن ‏‏امِیرِ المُؤمِنینَ ‏‏ـ عَلَیهِ السَّلامُ ـ انَّهُ قالَ فی وَصِیَّتِهِ‏‎ ‎‏لِلحُسَینِ ‏‏ـ عَلَیهِ السَّلامُ ـ :‏

«ای بُنَیَّ! الحِرصُ مِفتاحُ التَّعَبِ، وَ مَطِیَّةُ النَّصَبِ، وَ داعٍ الی التَّقَحُّمِ فِی‎ ‎الذُّنُوبِ. وَ الشَّرَهُ جامِعٌ لِمَساوی العُیُوبِ».‎[7]‎

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 227

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 228

  • )) معارج / 21-15.
  • )) در نسخۀ اصل، «خلق انسان هلوعا» آمده است.
  • )) اصول کافی، ج 2، ص 238، باب 116، ح 7.
  • )) وسائل الشیعة، ج 16، ص 20، باب 64، از ابواب جهاد النفس، ح 4.
  • )) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 59، باب 64، از ابواب جهاد النفس، ح 2.
  • )) همان مصدر و همان باب، ص 59، ح 4.
  • )) حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) در وصیّتش به امام حسین (علیه السلام) فرمودند: ای  فرزندم، آزمندی کلید رنج است و مَرکب سختی و موجبِ فرو افتادن در گناهان. و شکم بارگی در بردارندۀ همۀ عیوب و بدیها می باشد. (تحف العقول، ص 60).