چکیده
یکی از مهمترین و حساسترین مقاطع تاریخ انقلاب اسلامی ایران، دوره نخست وزیری شاپور بختیار است. اگر چه این دوره از نظر زمانی بسیار کوتاه بود اما حوادث و رخدادهای آن بسیار مهم و سرنوشتساز بودند. این پایاننامه بر اساس تئوری وفاق ارزشی نظامهای چالمرز جانسون نوشته شده است. در این دوره نقش دولت، ارتش، رهبری انقلاب و گروههای مخالف رژیم و همچنین کشورهای خارجی به خصوص امریکا دارای اهمیت زیادی است. هرکدام از مؤلفههای فوق به سهم خود تأثیر بسزایی در جریان انقلاب داشتهاند.
بر طبق تئوری جانسون جامعه ایران تا سال 1356 ش در حالت تعادل بود. اما پس از این سال، بر اثر ورود منابع خارجی و داخلی تغییر نظام ارزشی جامعه، دچار عدم تعادل (Dysfunction) میگردد. بر هم خوردن تعادل اجتماعی سبب گردید که رژیم برای کنترل اوضاع سرکوب متوسل شود و همین امر موجب از بین رفتن مشروعیت حکومت شد.
در این زمان نقش نخبگان بسیار اهمیت دارد؛ سازشپذیری آنان با مخالفان و انجام اصلاحات میتواند راهحل سیاسی برای بحران باشد. اما عدم مصالحه نخبگان منجر به افزایش بحران میگردد. شاه با اعلام طرح تشکیل دولت ائتلاف ملی و انتصاب شاپور بختیار در واقع سازشناپذیری حکومت را نشان داد. انتصاب شاپور بختیار که به عنوان یک چهره میانهرو بود مورد حمایت ایالات متحده امریکا قرار گرفت. دولتمردان امریکا در تلاش بودند که با تشکیل یک دولت میانهرو در ایران منافع حیاتی این کشور در ایران حفظ شود.
اما وجود ایدئولوژی انقلاب به رهبری امام خمینی موجب گردید تا همه گروههای مخالف در نهایت رهبری ایشان را بپذیرند و ایشان به عنوان رهبر اصلی انقلاب شناخته شوند.
جانسون عوامل فوق در شکلگیری انقلاب شروط لازم بودند، اما برای پیروزی انقلاب نیاز به شروط کافی نیز میباشد که جانسون آن را عوامل شتابزا (Precipitations) مینامد. برای ناکارامدی ارتش در مهار انقلاب و انفعال نیروهای نظامی و اعلام بیطرفی ارتش، و در نهایت ورود امام به ایران، به عنوان عوامل شتابزای این پایاننامه میباشند.
پایان نامهتلاش های مشترک شاپور بختیار و آمریکا برای مهار بحران انقلاب اسلامیصفحه 1