ترجمه و شرح تعلیقات حضرت امام خمینی (س) بر فصوص الحکم ابن عربی

چکیده

‏شیخ ابوبکر محمدبن علی ملقب به محی‌الدین ابن عربی (متوفای 638 ه.ق) از بزرگترین و مشهورترین عارفان و عالمان جهان اسلام است. در میان آثار و تألیفات ابن عربی ارزنده‌ترین اثر ایشان کتاب فصوص‌الحکم می‌باشد که به گفته خود او در جریان مکاشفه‌ای از سوی نبی ‌مکرم اسلام (ص) مأمور به نگارش فصوص‌الحکم شده است، این کتاب در طول سده‌های گذشته همواره به‌عنوان منبعی ارزشمند و یگانه مورد بررسی و نظر و شرح و حاشیه‌نویسی عارفان و محققان در عرفان نظری قرار گرفته است از جمله شروح فنی بر این کتاب بزرگ شرح داود قیصری (متوفای 751 ه.ق) می‌باشد محقق قیصری از شارحان بزرگ فصوص و از شاگردان ملاعبدالرزاق کاشانی بوده است. شرح فصوص‌الحکم قیصری نظر منتقدان و محققان را در مقام تعلیقه‌نویسی و حاشیه‌نگاری به خود جلب کرده‌ است از میان این نقدها و تعلیقاتی که به فصوص‌الحکم ابن عربی زده شده است می‌توان به تعلیقات ارزشمند و عالمانه و آگاهانه حضرت امام خمینی اشاره نمود که در قالب تعلیقاتی بر نکات مهم شرح قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی نگاشته شده است. موضوع این رساله ترجمه و شرح تعلیقات حضرت امام خمینی بر شرح فصوص‌الحکم ابن عربی می‌باشد. حضرت امام این اثر گرانقدر را در اوان جوانی تقریباً در سن 35 سالگی (1355ه.ق) به رشته تحریر در آورده است، آن زمانی که در حوزه درسی استاد کامل خود آیت‌الله شاه‌آبادی عرفان می‌آموختند. هدف این رساله آشنایی خوانندگان با آرا و نظرات حضرت امام در مباحث مهم فصوص می‌باشد. برای آشنایی اجمالی به مهمترین آرای اختصاصی امام در مواضعی از هر فصل به صورت مجمل و خلاصه اشاره می‌گردد. بر خلاف اکثر مفسرین محی‌الدین ابن عربی اسحاق را به جای اسماعیل فرزند ذبیح‌الله حضرت ابراهیم معرفی می‌کند و قیصری نیز بیان می‌کند که ظاهر قرآن دلالت بر آن دارد که فدا از آن اسماعیل بوده است. اما شارح شیخ اکبر را مأمور و معذور می‌داند.امام از استاد بزرگوارشان نقل میکند که شیخ بنا به کشفی که درعالم مکاشفه داشته است آن‌چه را در عالم ملک در مورد حضرت اسماعیل رخ داده است در عین ثابت اسحاق شهود کرده است که همان عبودیت و فنا تام اسماعیل است پس مکاشفه‌ ابن عربی صحیح است. امام به سخنان استاد خود اشکال گرفته و می‌فرمایند از سخنان شیخ چنین بر‌می‌آید که وقوع این حادثه در عالم ملک نیز در مورد اسحاق است. از آنجائی‌که خیال شیخ مشوب بوده است معنای مجرد در عالم خیالش برای او به صورت اسحاق تمثل یافته است چون مکاشفات مجرد از صورت است ولیکن خیال آن‌ها را به هر صورتی که بخواهد تمثل می‌دهد و معمولاً‌ اعتقادات و مأنوسات شخصی در این تمثل دخالت دارند. ابن عربی در ذیل بحث داود به خلافت نبی اکرم پرداخته و قایل است که پیامبر اسلام نیازی نداشت که خلیفه تعیین کند. امام این دیدگاه ابن عربی را به شدت محکوم می‌کند و می‌نویسد: اظهار خلافت ظاهری از شئون رسالت است و در تحت اسماء کونیه قرار دارد و واجب است. به جان دوست  سوگند که تصریح بر خلافت از بزرگترین فرائض بر پیامبر خداست. ابن عربی در تأمل آوردن تخت بلقیس معتقد است آصف بن بر خیا یک تخت عین تخت بلقیس را نزد سلیمان ایجاد کرد نه آن‌که آن را از سبا نزد سلیمان آورد. امام معتقد است این تأویل ابن‌ عربی صحیح نیست چون اعاده معدوم ممکن نیست اعدام در این‌جا از قبیل اعدام مطلق نیست بلکه به معنی داخل ساختن در تحت اسماء باطن مناسب ایجاد است. امام در این خصوص احتمالی همچون طی الارض و بسط زمان را مطرح می‌سازد. امام معتقد است مدار رسالت مبتنی بر احتیاجات مادی اعم از سیاست‌های معاملات و عبادات است و همه این‌ها از امور کونیه منقطع است که با انقطاع و زوال این‌ها قطعاً رسالت نیز منقطع می‌شود. بر خلاف ولایت چرا که حقیقت آن با قرب و عین قرب تام حاصل می‌شود، و چنان‌چه روشن است قرب نام منقطع نیست. امام در شرح قرب فرائض و قرب نوافل و تفاوت میان آنها اشاره به روایاتی در قسمتی از زیارت جامعه کبیره دارد که در آن خطاب می‌گردد: اجسادکم فی الاجساد و ارواحکم فی الارواح و انفسکم فی النفوس. امام نتیجه قرب فرائض را تدبیر و تصرف به آن‌چه خواهند می‌داند. در حالی‌که ‏

پایان نامه‫ترجمه و شرح تعلیقات حضرت امام خمینی (س) بر فصوص الحکم ابن عربیصفحه 1
‏نتیجه قرب نوافل تخلق به اخلاق الله و فنای صفاتی است آنچنان‌که در حدیث قدسی به آن اشاره شده است که: کنت سمعه و بصره در قرب فضائل عبد تبدیل گردد به «اذن الله الواعیه و عین الله الناظره» و خدای تعالی به واسطه او می‌بیند و می‌شنود و قرب فرائض بعد از قرب نوافل حاصل می‌گردد چرا که قرب نوافل استهلاک اسماء و صفات است در حالی‌که قرب فرائض استهلاک کلی ذاتی و صفاتی است که بقای فرد در بعضی از احیان را به دنبال دارد به این وجه است که عبد سمع و بصر حق می‌شود و حصول ولایت کلیه و ظهور برزخیت کبری پس از فرائض حاصل می‌گردد که این غایت معراج نبی اکرم است و برای سایر انبیا و اولیا تبعی و نه اصالتی است. موارد بیان شده بسیار مختصر جهت آشنایی با افکار امام نگاشته شده است در واقع امام خمینی این تعلیفات را بسیار عارفانه و عادلانه با ظرافت و دقایق لطیف عرفانی با انتخاب مواضعی از فصوص‌الحکم ابن عربی به رشته تحریر در آورده است.شمار این تعلیقات بالغ بر 230 تعلیقه می‌باشد برخی از این تعلیقات در پی ایراد صریح و ارائه نظرات خود به روش منطقی می‌باشد.‏

‎ ‎

‎ ‎

پایان نامه‫ترجمه و شرح تعلیقات حضرت امام خمینی (س) بر فصوص الحکم ابن عربیصفحه 2