نقش امام خمینی (س) در پیروزی انقلاب اسلامی

چکیده

‏در میان هر ملل و نحل اسطوره به‌عنوان نماد پیونددهنده بین فرهنگ اعتقادی ـ سیاسی ملت با اجزای مختلف فرهنگ و سیاست و اقتصاد آن جامعه نقش محوری ‌ایفا می‌کند. در شیعه امامت به‌عنوان مرکز هسته‌ی فرهنگ اعتقادی ـ سیاسی شیعه؛ در حیات اجتماعی ـ سیاسی و حتی اقتصادی شیعه؛ نقش محوری را ‌ایفا می‌کند. شیعه معتقد است حیات و ممات وی با امامت عجین شده است و در چهارچوب ‌این فکر که از دورنمایه‌ی امامت الهام می‌گیرد حکومت‌های غیر دینی و حتی شبیه دینی نمی‌توانند ارضای حقانیت خود را برای شیعه تحقق بخشند و به ادامه‌ی حیات سیاسی خود مشروعیت بخشند به‌ویژه در فرهنگ سیاسی ـ اعتقادی شیعه امامت رکن اساسی آن می‌باشد در جان مایه‌ی امامت سه اسطوره ناب شیعه وجود دارد که منبع و الهام‌بخش حرکت انقلاب در طول تاریخ بر ضد چنین حکومت‌هایی می‌باشند. امام علی (ع)،‌ امام حسین‌ (ع) و امام مهدی «عج‌الله» از اسوه‌های قدرتمند تشیع می‌باشند که منشأ و الهام‌بخش شیعه برای نبرد تاریخی خود بر هدم و نابود حکومت‌های غیر دینی که در لسان دین «طاغوت» نامند؛ می‌باشند. به‌ویژه آن‌که ‌این سه امام، کاریزمایی می‌باشند؛ مذهب تشیع برای به وجود آوردن انقلاب؛ از آن‌ها انتظار دارد. بحران عامل شکل‌دهنده و گسترش‌بخش تفکر شیعی می‌باشد به‌ویژه در جوامعی که بستر این تفکر شیعی که حکومت‌های غیر دین توان لازم را برای اداره‌ی جامعه برای رسیدن به کمال مطلوب ازلی را در خود ندارند عامل طغیان و انقلاب به‌عنوان فوران ‌اندیشه‌های دینی؛ گسترش می‌یابد و غیر مشروع بودن خود را به اثبات می‌‌رسانند و نتیجه‌ی نهایی آن از بنه ویران کردن آن حکومت‌ها می‌باشد. امام خمینی به‌عنوان رهبر کاریزما در جامعه‌ای که رهبران و سران آن دین‌ستیزی را با استبداد توأم کرده بودند؛ ظهور می‌کند. رضا شاه پهلوی با ناسیونالیسم افراطی‌ ایرانی کلیه‌ی رگه‌های پیوند دهنده‌ی ملیت‌ ایرانی را با اسلام که سالیان دراز با آن عجین شده بودند؛ از ریشه‌ خواهان قطع آن شد با سقوط رضاشاه پهلوی و به قدرت رسیدن محمدرضا شاه پهلوی فرزند رضا شاه؛ در تعقیب نقش پدر ناسیونالیسم‌ ایران را با دین‌ستیزی و مخالفت با روحانیت توأم کرد و استبداد خشن در نابودی کلیه‌ی گروه‌های مدنی و سیاسی شاه؛ ظهور امام خمینی را به‌عنوان مرجع و رهبر کاریزما در‌ ایران موجب می‌شود امام خمینی در سال 20و 30 سیاست توأم با مدارا با مرجعیت شیعه را در پیش گرفت و شخصیت کاریزمایی وی متأثر از جایگاه علمی، فقهی در حد مرجعیت امام در دهه‌ی 20و 30 به سمت واقعگرایی و تعادل حرکت می‌‌نماید با رحلت ‌آیت‌الله بروجردی در صحنه‌ی سیاست ‌ایران دو گروه بازیگر اصلی خود را به مبارزه طلبیدند. روحانیت که از فشار شدید و اختناق پلیسی رضاشاه پهلوی خلاص شده بود در مدت ده سال و‌ اندی توانسته بود به خوبی خود را بازسازی و سازماندهی نماید و با توان مضاعف در برابر رژیم قرار گرفت امام خمینی در چهارچوب واقع‌گرایی و در مقام موقعیت‌سنجی که به‌عنوان مجتهد مبارز حوزوی با موقعیت ‌آیت‌الله بروجردی، برخورد می‌کرد ‌اینک با رحلت ‌آیت‌الله بروجردی‌ این موقعیت‌سنجی را لازم نمی‌دید و دیگر چهارچوب شخصیت کاریزمایی تحت شعاع جایگاه مبرز علمی ‌ـ فقهی امام در حد مرجعیت قرار نداشت و‌ این عامل که به‌عنوان کاتالیزور کمک‌کننده کاریزمایی امام به شمار می‌آمد با رفتن ‌آیت‌الله بروجردی سبب‌ساز تقویت مرجعیت زعیم عالیقدر انقلاب امام خمینی در کنار تجمع عوامل دیگر کاریزمایی وی را سبب شد. اولین رویارویی امام خمینی به‌عنوان مرجع و در نقش کاریزما؛ در لایحه‌ی انجمنهای ‌ایالتی و ولایتی را سبب شد مواضع و دقت امام خمینی در‌ این جریان سبب شهرت نسبتاً وسیع‌ ایشان گردید که هر چقدر آن رویارویی بین امام که یکی از اجزای اصلی رأس روحانیت در‌ این زمان بود با رژیم پهلوی رو به گسترش می‌نهاد؛‌ محبوبیت امام نیز رو به افزایش می‌نهاد و در نتیجه فوران انگیزه جنبش کاریزمایی امام در پانزده خرداد 1342 رخ داد که امام را به‌عنوان شناخته شده‌ترین مرجع تبدیل کرد جنبش کاریزمایی امام در حالی که تا‌ این مرحله‌ایدئولوژی تدافعی را دنبال می‌کرد و در چهارچوب قانون اساسی مشروطه عمل می‌کرد از‌ این مرحله به بعد بتدریج حالت ‏

پایان نامه‫نقش امام خمینی (س) در پیروزی انقلاب اسلامیصفحه 1
‏تهاجمی ‌به خود می‌گیرد. امام پس از آزادی از زندان در سال 1343، با لایحه‌ی کاپیتولاسیون آمریکایی، استعمار را همطراز با استبداد قلمداد می‌نماید که به تبعید وی منجر می‌شود حادثه پانزده خرداد، زمینه‌های ظهور جریان فرهنگی دین را در‌ ایران شکل می‌دهد، که در‌ این میان چهار تن نقش اساسی را برای زمینه‌چینی روند سیاسی شدن مفاهیم شیعی که به شکل‌گیری گفتمان انقلاب مساعدت می‌نمایند و در نتیجه بحران‌های پدید آمده در داخل رژیم را برملا می‌نماید «مهندس بازرگان، جلال آل احمد، دکتر علی شریعتی،‌مطهری» نقش اصلی را در روند شکل‌گیری گفتمان انقلاب بازی می‌کنند. درکنار ‌این عامل، بخش‌های فرهنگی حامعه نیز؛ همکاری مساعد را با‌ این مجموعه می‌نمایند نفوذ بخش‌هایی از روحانیون و جریان مذهبی تا عمق آموزش و پرورش و دانشگاه «مفتح،‌ باهنر، بهشتی» این گفتمان را گسترش می‌دهند. رژیم با نوسازی که در پی انقلاب سفید دنبال کرده بود، به روند آموزش، نگرش رسانه‌ها، دانشگاه‌ها، افزایش سطوح آموزش ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان که در کنار نابرابری اجتماعی، زمینه را برای افزایش سطح بحران بیش از پیش آماده می‌نماید در دهه‌ی 50 عوامل و جریانات دیگر رخ می‌دهد که رژیم به آستانه انفجار بحران بیش از پیش نزدیک می‌نماید و در پی درگذشت مرحوم دکتر علی شریعتی و مصطفی خمینی، جرقه بحران را بیش از پیش روشن‌تر می‌نماید و عوامل فرعی نیز به کمک بحران می‌شتابند، فشار بر بازار در مسأله تخریب بازار و ساختمان‌های حرم امام رضا که متعلق به بازاریان و شیوه سرسختانه نسبت به بازاریان تهران و تحدید حقوق پرداختی روحانیون محافظه‌کار توسط دولت آموزگار،‌ اتحاد ناگسستنی نانوشته بین روحانیون انقلابی با روحانیون محافظه‌کار و از طرف دیگر بازاریان به دنبال می‌آورد. در گذشت مشکوک‌ آیت‌الله مصطفی خمینی که در جوابیه امام به پیام تسلیت یاسر عرفات، موجب می‌شود که رژیم به گستاخی بر ضد امام دست برد و در نتیجه حادثه 19 دی 1356 را در قم به دنبال آورد. امام که با تاکتیک و استراتژی مشخص و دقیق و با‌ ایدئولوژی مؤثر و کارساز توانسته بود از روند غیر سیاسی حوزه نجف خود را محفوظ نگه دارد و ترفند رژیم را ناکار سازد توانست از حادثه 19 دی 1356 کمال بهره را ببرد و به‌عنوان مرد حادثه‌ساز سیدنی هوک در متن بحران قرار گیرد و به توسعه بحران از‌ این حادثه کمک نماید و در گذر از ماه رمضان، محرم رهبری بلا منازع خود را در صحنه‌ی بحران تثبیت نماید در حالی‌که در ماه محرم 57 جنبش امام به اوج خود رسید و در قطعنامه‌ی آن برای اولین بار امام نامیده شود و رژیم نتوانست راهکار مناسب را برای حل معضل کاریزما حل نماید و شریف به‌ویژه و روش‌های دیگر که می‌توانست سطح بحران را کاهش دهد با افزایش تعداد پیروان امام بیش از گذشته با رژیم در 22 بهمن 1357 مثل برف آب شد و در حالی‌که حواریون اولیه امام محدود به روحانیون و بازار می‌شدند ‌اینک در اوج سال‌های آشوب و انقلاب دانشجویان و روشنفکران از یاران وی به شمار می‌آمد.‏

‎ ‎

پایان نامه‫نقش امام خمینی (س) در پیروزی انقلاب اسلامیصفحه 2