چکیده
آنچه نگارنده در پی تحقیقات خود به آن دست یافته، این است که به طور کلی میتوان به سه گرایش متفاوت در ارتباط با موضوع جامعیت قرآن در بستر زمان اشاره کرد: 1) جریان تصوفگرایی با محوریت اندیشهی غزالی. 2) جریان غربگرایی با محوریت فکری جدایی دین از سیاست. 3) جریان اصالتگرایی با محوریت وفاداری به متن. جریان تصوفگرایی با مبنا قرار دادن اصل باطن قرآن و زبان قرآن به معناشناسی جامعیت قرآن روی آورده است. اندیشهی غربگرایانه بنای فکری خویش را در حوزهی جامعیت قرآن بر اساس مبانی فکری جدایی دین از سیاست و اثرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه، طراحی نموده است. و جریان اصالتگرایانه، حرکت فکری خویش را در محیط جامعیت قرآن، با نقد مبانی اندیشهی تصوفگرایی و نفی مبانی غربگرایی، در مسیر غایت قرآنی قرار داده است. اصولی که اندیشهی اصالتگرایانه بر اساس آن چهارچوب منطق فکری خود را تدوین نموده است عبارتند از: انسانشناسی، فطرت، عقل، خاتمیت، عترت. نگارنده علاوه بر بررسی مبادی فکری جریانهای یاد شده، در فصول مختلف پایاننامه، به تحلیل اندیشهی امام خمینی در قالب ارائه شده پرداخته، و میزان قرابت و همگرایی اندیشهی امام خمینی را با مبانی فکری یاد شده، تحلیل مینماید تا از این منظر بنمایه فکری امام خمینی که در کانون اندیشهی ایشان، نقشی اساسی ایفا مینماید؛ شناخته گردد. نتایجی که از نوشتار حاضر به دست خواهد آمد در چند محور میتوان خلاصه کرد: 1) شناخت چگونگی قبض و بسط اندیشهی جامعیت قرآن با بررسی مبادی تصوری دخیل در قلمرو آن. 2) شناخت میزان همگرایی و واگرایی مبانی تشکیل دهندهی اندیشههای یاد شده با اصول و ارکان بینش اسلامی. 3) شناخت اندیشهی بلند امام خمینی (ره) و معرفی ایشان به عنوان یک شخصیت صاحبنظر در زمینهی موضوع جامعیت قرآن.
پایان نامهبررسی جامعیت قرآن با تاکید بر دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 1