چکیده
رساله حاضر کوشیده است، تا مبانی فکری حضرت امام خمینی (ره) را در طی یک فصل به ترتیب به صورت مبانی فلسفی ـ کلامی، عرفانی ـ اخلاقی و فقهی ـ اصولی بیان کند، هدف دیگر رساله در چهارچوب نظری آن بررسی تأثیر مبانی مذکور در نظام جمهوری اسلامی ایران در موارد متعددی همچون: "حکومت پهلوی، جنگ تحمیلی، آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و کشورهای جهان اسلام" میباشد.
پیام اصلی رساله حاضر این است که بر این اساس مبانی فکری حضرت امام خمینی (ره) در ابعاد گوناگون آن، اعم از فلسفی ـ کلامی، عرفانی ـ اخلاقی و فقهیـ اصولی در مواضع سیاسی ایشان تأثیر گذاری مستقیم دارد. نتیجه رساله حاضر این میباشد که، حضرت امام خمینی (ره) با اخذ مبانی فکری خود از متن دین و سیره امامان، از مواضع سیاسی مشخصی ـ برخاسته از این مبانی ـ بر خوردار بودند. و تشکیل حکومت اسلامی برخاسته از این مبنای فکری، بر اساس وجوب متابعت و فرمانبرداری از پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام در زمان غیبت را بر عهده «ولی فقیه» میدانستند. نتیجه تأثیر مبانی اخلاقی حضرت امام بر مواضع سیاسی ایشان را بدین صورت میتوان مطرح کرد که بر اساس این مبانی امام خمینی (ره) معتقد هستند که حاکمی که در رأس حکومت بر مسلمین است باید مهذب به تعلیمات انسانساز اسلامی بوده و در رأس امور در مرتبه اول عامل به اخلاقیات باشد و اخلاق را گسترش دهد و ایشان بر این باور بودند که حاکم اسلامی باید حاکمی باشد که اسلام میخواهد نه حاکمی که استعمار میخواهد. و بر اساس مبانی فقهی حضرت امام در سیاست و مردمداری، حق حاکمیت از آن خداست و پس از آن به نص الهی به اولیالامر انتقال یافته و ولایت فقیه ادامه همین ولایت الهی است. و بر امت اسلامی واجب است که در دوران غیبت معصومین (ع) برای تشکیل و تثبیت حکومت اسلامی با رهبری فقیه جامعالشرایط مجاهده و تلاش لازم را بکنند. از این رو بود که حضرت امام (ره) حکومت پهلوی را حکومت طاغوتی دانسته و قیام بر علیهاش را واجب نموده بود و تلاش چندین ساله ایشان در سرنگونی این رژیم، بیانگر همین حکم فقهی است که متأثر از مبانی فقهی و کلامی ایشان بود.
پایان نامهمبانی فکری امام خمینی (س) و تاثیر آن بر مواضع سیاسی ایشان در نظام جمهوری اسلامی ایرانصفحه 1