چکیده
هرگاه واژه یا کلمهای در یکی از علوم به صورت «اصطلاح» به کار رفته باشد، معمولاً در فرهنگها بعد از دادن معنای لغوی آن واژه به معنای «اصطلاحی» آن هم اشاره میکنند. چون ما بنا داریم که در این نوشتار اصطلاحات فلسفی، کلامی و عرفانی در تقریرات فلسفه امام خمینی (اسفار) را توضیح دهیم پس لازم دانستیم که در ابتدا واژه اصطلاح را خوب بررسی کنیم.
تعریف لغوی اصطلاح: اصطلاح، مصدر باب افتعال از ریشه صلح است و در لغت به معنی آشتی و با یکدیگر صلح کردن و معنی دیگر آن فراهم آمدن قومی برای امری است.
تعریف اصطلاحی اصطلاح: اصطلاح در عرف خاص کاربرد دارد و آن اتفاق طایفهای مخصوص است بر وضع معنی جدیدی برای لفظی غیر از معنای اصلی آن، لذا گفتهاند که اصطلاح اخراج لفظ از معنی لغوی به معنی دیگری است به سبب مناسبتی که میان آن میباشد. استاد شهید مطهری در مقام توضیح معنای اصطلاحی «اصطلاح» میفرماید که اصطلاحات در حقیقت نمودار و شاخصاند. شاخص به معنای نمایشدهندهی یک مفهوم کلی و مجرد در ظرف لغت، هر کلمه باری از معنی به دوش دارد و القاکنندهی آن معنای عام به مخاطب میباشد، لیکن شاخصها بر معنای عام، بیانگر مفاهیم کل و مجرد اهل فناند.
تفاوت لغت و اصطلاح: لغت که به گفتهی برخی مأخوذ از «لوغوس» یا «لوگوس» یونانی به معنی کلمه است و به واژههایی اطلاق میشود که در میان همهی تکلمکنندگان یک قوم متداول باشد و این را «عرف عام» میگویند. و اصطلاح را بر «عرف خاص» اطلاق میکنند، یعنی اتفاق گروه مخصوص از مردم بر وضع یا استعمال کلمهای. تفاوت دیگر لغت با اصطلاح در قلمرو معنایی است. واژه در قاموس یک زبان دارای قلمرو معنایی محدودی است که معمولاً آن معنی در فرهنگ مدوّن آن زبان در برابر واژه آورده میشود، ولی قلمرو معنایی اصطلاح گستردهتر و وسیعتر از قلمرو معنایی واژه است. به عبارت دیگر معنی یک واژه در کتاب لغت برای یک مفهوم محدود از یک یا چند کلمه بیشتر نیست مانند کلمه «صلات» در معنی دعا، ولی وقتی همین واژه از عرف عام أخذ و در عرف خاص به صورت اصطلاحی استعمال میشود، مفهوم و معنای گستردهای مییابد و عبارت میشود از سلسله اعمالی که با آداب و شرایطی باید انجام شود تا فریضهای به جای آید.
فرق دیگر بین واژه و اصطلاح این است که تعداد لغات در گنجینهی واژگان یک زبان از حیث مفردات محدود است و در مجموعهای به نام فرهنگ قابل عرضه است ولی برای اصطلاحات به اعتبار پدیدههای تازه محدودیتی قابل تصور نیست.
تفاوت قابل ملاحظهای بین واژه و اصطلاح در قلمرو کاربرد واژه در عرف عام، تقریباً به تعداد همهی گویندگان آن زبان است؛ ولی حوزهی کاربرد اصطلاح و تعداد افرادی که با معنای اصطلاحی آن آشنایی دارند، به مراتب محدودتر و کمتر از قلمرو کاربرد واژه است مانند کلمه «سالک» که در لغت به معنی رونده و طیکنندهی راه است و در اصطلاح عرفا به کسی اطلاق میشود که از خود به جانب حق گام بر میدارد و طالب تقرب پیشگاه حق است و در طی این طریق از مشکلات باکی ندارد و با نور هدایت پیش میرود.
مرز بین واژه و اصطلاح: تعیین مرز بین لغت و اصطلاح کار دشواری است زیرا بر حسب عوامل اجتماعی پیوند متقابل لغت و اصطلاح به حدی است که گاه لغت، اصطلاح و گاه اصطلاح لغت میشود چنانکه در مثال کلمه صلات که در لغت به معنی دعاست سپس در اصطلاح شرع کلمه صلات به اعمال خاصی که با رکوع و سجود و تشهد همراه است اطلاق شد و باز پس از تعمیم مذهب در میان همهی مردم همین معنی به صورت لغت درآمد. بنابراین عامل زمان و تحولات اجتماعی در مفاهیم لغت و اصطلاح تأثیر میبخشد. البته این نکته نباید از نظر پنهان بماند که لغتی که از عرف خاص به عرف عام نقل میشود، وسعت معنای اصطلاح خود را حفظ میکند ولی کاربرد آن به پایان نامهبررسی اصطلاحات فلسفی، کلامی و عرفانی در تقریرات فلسفه امام خمینی (س) (اسفار) صفحه 1
جهت گسترش معلومات و آگاهیها و دانش مردم تا حدی عمومی میشود؛ مانند کلمات میکروب و سلول.
پس میتوان ادعا کرد که فهم اصطلاحات دانشهایی که در بین عموم مردم جامعه رواج دارند به تدریج برای همگان میسر میگردد؛ به عبارت دیگر واژههایی که از عرف عام به عنوان اصطلاح در علمی به کار رفته بودند، اینک به جهت عمومی شدن فهم آن به عرف بازمیگردند البته با این تفاوت که در این سیر و دگرگونی حامل بار معنایی تازه میشوند مانند بسیاری از اصطلاحات دینی، فلسفی و علوم دیگر.
لزوم تدوین فرهنگهای اصطلاحات: در هر علمی برای بیان مفاهیم اهل آن علم و دانش اصطلاحاتی را اختیار کردهاند. همانطور که در سطور بالا گذشت برای مفهوم جدید و پدیدهی نو لغتی از عرف عام به مناسبتی برگزیده میشود و با بار معنایی تازهای در عرف عام به عرف خاص نقل شدهاند – در خود دارند «فرهنگ اصطلاحات» گفته میشود.
تدوین فرهنگهای اصطلاحات از یک طرف احتیاجی برای پیشرفت و ترقی جوامع بشری است و از طرف دیگر نمایانگر متعالی فرهنگ و تمدن بنی نوع انسان میباشد.
همین مطلب در کتاب گرانبها مقدمهی کشاف اصطلاحات با این عبارت گفته شده است که در جامعههایی که فرهنگ و دانش شکوفا میشود احتیاج ایجاب میکند که به تدوین لغتنامهها «فرهنگها» و کتابهای لغت دستگاهی یا اصطلاحات دانشها و دایرهالمعارفها همت گمارند.
پس با توجه بهاین ضرورت تألیف و تدوین فرهنگهای اصطلاحات که پژوهشگران را از مطالعات مفصل و مکرر برای پیدا کردن معنی و مفهوم و مورد استعمال یک اصطلاح بینیاز سازد حائز اهمیت زیادی میباشد.
توضیح پیرامون نوشتار حاضر: چون قرار است که ما در این رساله دربارهی اصطلاحات فلسفی، کلامیو عرفانی در تقریرات فلسفهی امام خمینی (اسفار) توضیح بدهیم لذا نکات چند مربوط به آن ذکر میشود.
گردآوردن اصطلاحات یک کتاب دارای فواید ذیل میباشد:
الف: آشنا شدن خواننده با لغات و اصطلاحات که گوینده یا نویسنده با آنها مأنوس بوده است.
ب: پی بردن به مفاهیم تازه اصطلاحات که نویسنده آنها را اکثراً یا احیاناً به سلیقه شخصی خودش استعمال کرده است به عبارت دیگر پی بردن تفاوت معنای اصطلاحات بین نویسنده و نویسندگان دیگر.
ج: فهم بهتر معانی مندرج در کتاب با یاری و کمک فرهنگ خاص آن کتاب. د: مطالعه در تأثیر و تأثر اهل دانش و فن.
2- فهم دقیق و عمیق اصطلاحات علوم عقلی و ذوقی مانند فلسفه، کلام و عرفان ما را به درک حقایق مورد نظر حکما، متکلمین و عرفا قادر میسازد و غفلت و ناآگاهی ما از معانی و مقصود این اصطلاحات عامل مهمی است برای انحراف و گمراهی و همین انحراف و گمراهی احیاناً سبب و علت کینه و دشمنی با حکما و عرفا میشود، مثلاً خیلی ساده میتوان کلمه «وحدت وجود» را به عنوان اصطلاح بر زبان جاری کرد؛ اما رسیدن به معنی و مقصود واقعی عرفا از این کلمه نیازمند تحقیق فراوان و تزکیه نفس است. متأسفانه همین کلمه و اصطلاح وحدتالوجود در بعضی از نقاط دنیا مانند شبه قاره هند عمداً یا به طور غیرعمد معنی و مفهوم منفی پیدا کرده و مردم آن دیار حتی قشر تحصیلکردهشان از کلمه وحدت وجود همان معنی منفی که شیخ احمد سرهندی معروف به مجدد الف ثانی – مؤسس مکتب نقشبندیه _ ناحق به مردم القا کرد پذیرفتهاند.
3- یکی از ویژگیهای ادبیات گوهربار فارسی که آن را از ادبیات و فرهنگ سایر ملل جدا و ممتاز میکند این است که ادبیات فارسی با معانی و مفاهیم عرفان اسلامی عجین شده است؛ لذا توضیح و مطالعه تطبیقی اصطلاحات عرفانی حضرت امام ما را به درک مفاهیم عارفان مانند سنایی، مولوی و عطار و غیره یاری میرساند.
پایان نامهبررسی اصطلاحات فلسفی، کلامی و عرفانی در تقریرات فلسفه امام خمینی (س) (اسفار) صفحه 2
4- از این حقیقت نمیتوان چشم پوشید که گاهی یک شخصیت ابعاد فرامنطقهای یا جهانی پیدا میکند و مردم گوشه و کنار دنیا جذب ابعاد مختلف این شخصیت میشوند و میخواهند ابعاد مختلف این شخصیت را بشناسند؛ مانند حضرت امام خمینی، و دست به مطالعه کتابهایی میزنند که توسط آن شخصیت به وجود آمده است. اگرچه بعضیها که مجذوب این چنین شخصیت میشوند برخی از آثارش را به خوبی نشناسند ولی چون شیفته آن شدهاند کتابهای شخص مورد علاقه خود را مطالعه میکنند. برای این دسته از مردم هم فرهنگ اصطلاحات مخصوص آثار شخصیت مورد علاقهشان لازم است تا آنها را در امر مطالعه کتابهایش یاری کند و لازم نیست فرهنگهایی که برای این مقصد نوشته میشوند از لحاظ فنی دقت زیادی داشته باشند چون مقصد تدوین این نوع فرهنگها کمک به مردم عامه است نه اهل علم و پژوهشگران. با توجه به تأثیرپذیری خیل عظیمی از مردم دنیا مخصوصاً شبه قاره هند از شخصیت ملکوتی حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این امر منطقی به نظر میرسد که برای هر یک از آثار ایشان فرهنگ اصطلاحات جداگانهای تدوین و به زبانهای مختلف برگردانده شود.
پایان نامهبررسی اصطلاحات فلسفی، کلامی و عرفانی در تقریرات فلسفه امام خمینی (س) (اسفار) صفحه 3