فصل دوم / خاطرات هاشم امانی

دستگیری امام و مهاجرت علما و مراجع به تهران

‏بعد از 15 خرداد در طول مدتی که امام در تهران بود، اعتراضات زیادی نسبت به ‏‎ ‎‏رفتارهای حکومت می ‌شد. یکی از این موارد مهاجرت آقایان روحانی از شهرستان ‌ها به ‏‎ ‎‏تهران بود.‏‎[2]‎‏ این موضوع خیلی مفید نبود به این دلیل که یک حالت انتظار و وقت ‏‎ ‎‏گذرانی به وجود آورد. به عنوان مثال آقای شریعتمداری‏‎[3]‎‏ در شهر ری مستقر شد و ‏‎ ‎‏مردم برای دیدن ایشان صف می‌ بستند. آقای میلانی‏‎[4]‎‏ هم در خیابان ولیعصر در منزلی ‏‎ ‎‏مستقر شد، آن جا هم جمعیت زیادی می ‌رفتند تا با آقای میلانی دیدار کنند، آقای ‏‎ ‎‏مرعشی‏‎[5]‎‏ هم در خانه ‌ای واقع در انتهای بازار عباس ‌آباد ساکن شد. رئیس سازمان امنیت اغلب روزها خدمت آقای میلانی می ‌آمد و به صحبت و مذاکره می ‌پرداخت. موضوع بحث آزادی امام بود و می ‌خواستند ایشان را از بازداشت خارج کنند.‏

‏این مسائل و قضایا مردم را در حالت انتظار قرار داده بود. مردم منتظر بودند که ‏‎ ‎‏نتیجه مذاکرات علما چه می‌ شود و علما چه تکلیفی برای مردم اعلام می ‌کنند. مردم ‏‎ ‎‏منتظر بودند که ببینند فرضا مذاکرات آقای میلانی با رئیس سازمان امنیت ـ پاکروان ـ به ‏‎ ‎‏کجا می ‌انجامد. این رفت و آمدها و وقت‌ گذرانی ‌ها جریان را از آن شدت و حدّت ‏‎ ‎‏می‌انداخت و با کندی مواجه می ‌کرد؛ یعنی آن شعله ‌ای که ایجاد شده بود در مراحل ‏‎ ‎‏اولیه کم‌ کم رو به خاموشی می ‌گرایید و حالت انتظار در بین مردم مانع تصمیم‌ گیری و ‏‎ ‎‏حرکت آن ‌ها شده بود.‏

‏چه بسا اگر این جریانات نبود مردم بهتر می ‌توانستند اعتراضات خود را بیان کرده و ‏‎ ‎

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 70
‏کار مثبتی انجام دهند. ولی آن برنامه‌ ها باعث شد هیچ ‌گونه کار مثبتی از سوی مردم ‏‎ ‎‏صورت نگیرد. برنامه رئیس سازمان امنیت هم این بود که همین طور وقت گذرانی ‏‎ ‎‏بکند تا مردم سرد بشوند. نتیجه مهاجرت علما این شد که به آن‌ ها گفتند: شماها به ‏‎ ‎‏شهرهایتان مراجعت کنید. بعضی ‌ها مراجعت کردند، آن ‌ها که مراجعت نکردند چند ‏‎ ‎‏دستگاه ماشین آوردند، سوارشان کردند و به شهرهایشان فرستادند. مردم هم یک حالت ‏‎ ‎‏سرخوردگی پیدا کردند و به این مسئله مشکوک شدند که آیا طرح مهاجرت علما، طرح ‏‎ ‎‏خود سازمان امنیت نبود که به صورت غیر مستقیم به اجرا در آمد؟ یا نه، خود آقایان ‏‎ ‎‏چنین تصمیمی داشتند و کارشان بی ‌ثمر ماند و خنثی شد. در خلال این مهاجرت، حتی ‏‎ ‎‏روزی آقای میلانی دستور اجتماع داده بود. عده ‌ای بنا به دستور ایشان در مسجد امام ‏‎ ‎‏گرد آمدند و انتظار داشتند که خود ایشان بیاید و صحبت کند این کار هم عملی نشد. ‏‎ ‎‏بسیاری از مردم هم به دلیل جو رعب و وحشت در آن روزها در آن اجتماع شرکت ‏‎ ‎‏نکردند. روی هم رفته یک حالت یاس در کل جامعه حاکم شد.‏

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 71

  • . بیش از چهل و شش نفر از بزرگان و علمای شهرهای مختلف ایران به منظور تلاش برای آزادی امام خمینی  در تهران از 30 خرداد 1342 اجتماع کردند.
  • . آیت الله سید کاظم شریعتمداری.
  • . آیت الله سید محمد هادی حسینی میلانی.
  • . آیت الله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی.