فصل سوم / خاطرات سعید امانی همدانی

مدرسه های غیر انتفاعی آرمانی

‏ حاج آقا درباره مدارس غیر انتفاعی گویا شما نظراتی داشتید؟‏

‏ مدارس غیر انتفاعی هم ما البته نظر داشتیم که این را انجام بدهند. مدارس غیر ‏‎ ‎‏انتفاعی قبل از پیروزی انقلاب هم بوده...‏

‏ مدارس ملی؟‏

‏ غیر از ملی، مدارس اسلامی، که مرحوم آشیخ عباس اسلامی درست کرده بود. ‏‎ ‎‏خیلی هم مدرسه خوبی بود. تقریبا زیاد هم از مردم پول نمی ‌گرفتند، اما خود مدرسه در ‏‎ ‎‏سطحی اداره می‌ شدکه آن تشریفات خیلی زیادی که الان قائل می ‌شوند که پول زیادی ‏‎ ‎‏از بچه ‌ها بگیرند، نبود. حالا آن زمان اینطور بود. سه تا پسر داشتم و یکی هم حاج آقا‏‎ ‎‏صادق داشت یکی هم ‌هاشم آقا که زندان بود این پنج تا، مدرسه می ‌رفتند. مدرسه ‏‎ ‎‏کاظمیه، سرگذر امامزاده صالح. به قدری مدیرها و معلم‌ هایشان خوب بودند و به قدری ‏‎ ‎‏تربیتشان خوب بود که حد و وصف ندارد. چیز زیادی هم نمی ‌گرفتند. ما با آن مدرسه ‏‎ ‎‏موافق بودیم که اگر مدرسه ‌ای تاسیس می‌ شود به نام مدرسه غیر انتفاعی طوری باشد که همه مردم بتوانند از آن استفاده کنند. مخصوصا طبقه ضعیف.بعضی مدرسه ‌ها در سطح خیلی بالا با آن شرایط به وجود آمدند که با آن نظری که ما داشتیم موافق نبود و ‏‎ ‎‏غالبا بعد از پیروزی انقلاب بعضی از مسائل روی در آمد و روی پول می‌گردد، اصل ‏‎ ‎‏قانون اساسی عنوان می‌کند که باید برای همه تحصیل رایگان باشد. البته آن را هم با‏‎ ‎‏وضع کنونی و این جمعیت و این تراکم نمی‌شود اجرا کرد.‏

‏ حاج اقا آیا این را انتقال دادید به حضرت امام، که نظریات شما تامین شود، در ‏‎ ‎‏رابطه با مدارس غیر انتفاعی؟‏

‏ بله بحث داشتیم،‏

‏ می‌ خواهیم بدانیم نظر حضرت امام چه بود؟‏

‏ نظر امام را نمی‌ شود گفت که چه بود یا چه نبود، امام به طور کلی آن چیزی را‏‎ ‎‏صحه می‌ گذاشتند که قابل قبول همه باشد. همین طوری که ما عنوان داشتیم، اصلا‏‎ ‎‏بحث ما در مجلس هم با خانم رجایی همین بود. او مخالف این بود که اصلا مدرسه‌ ای ‏‎ ‎

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 106
‏تشکیل بشود به این عنوان، ما موافق این بودیم که مدرسه درسطح متداول و متعادل ‏‎ ‎‏تشکیل بشود. نظر امام هم راجع به این موضوعات روشن است، تنها چیزی که قابل ‏‎ ‎‏پذیرش همه مردم باشد و قابل استفاده همه مردم باشد. نمی‌شود ما بیاییم یک ‏‎ ‎‏تشکیلاتی را بدهیم درسطحی که یک عده معدودی استفاده کنند. همیشه فکر ما باید ‏‎ ‎‏فکر جمعی باشد یعنی اگر برنامه بریزیم، برای جمع مملکت بریزیم، مخصوصا آن ‏‎ ‎‏چیزی که برایش انقلاب شده که نظر امام هم همیشه معطوف به آن بوده؛ حمایت از ‏‎ ‎‏کوخ نشینها و حمایت مردمان بیچاره، هر طرحی که ریخته می ‌شود، اول انقلاب که ‏‎ ‎‏اصلا داد همه همین بود، نماینده و غیر ذالک و نهاد و همه می‌گفتند هر کاری می‌کنید ‏‎ ‎‏در آن زمینه برنامه ‌ریزی کنید، اینها مشخص بود، چیزی نیست که آدم بخواهد دلیل ‏‎ ‎‏بیاورد. امام هم همیشه همین نظر را داشتند.‏

‏ حاج آقا دربارۀ خمس و پرداختش گویا نظری داشتید؟‏

‏ یک غفلتی شده. از اول پیروزی انقلاب ما نظرمان این بود که همه مردم یک ‏‎ ‎‏پرونده‌ ای تشکیل بدهند و در آنجا مشخص شود که در آمد هر کس چقدر است و ‏‎ ‎‏بدهی اش چقدر. لیست بدهد. بی پرونده در کشور نباشد. حالا می‌خواهد خمس و ‏‎ ‎‏زکات به او تعلق بگیرد می‌خواهد نگیرد. سال به سال مشخص شود که آقا آنجا اینقدر ‏‎ ‎‏در آوردم و این قرض و این خمس دادم و این را ندادم و اینقدر بدهکارم و اینقدر ‏‎ ‎‏ضرر کردم، حالا می ‌خواهد درآمد صد تومان داشته باشد یا صد میلیون تومان یا هر ‏‎ ‎‏چقدر، این نظر ما بود که تقریبا صحبت کردیم.‏

‏ با امام مطرح کردید این را ؟‏

‏ ببیند بحث علما و مراجع جوری نیست که مردم را ملزم کنند که بیایند خمس و ‏‎ ‎‏زکاتشان را بدهند. غالبا تصمیمی خود عملی است. اجبار ایجاد نمی‌کند، روی هم ‏‎ ‎‏رفته...‏

‏ حضرت امام موافق نبودند با این کار؟‏

‏ حالا من موافقت و مخالفتشان در ذهنم نیست چون به خود مردم واگذار شده ‏‎ ‎‏است. آدم هست که از اول عمر چیزی نمی‌دهد، آدمی هست که آخر سال یک قرانش ‏‎ ‎

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 107
‏را معلوم می‌کند و می ‌دهد. این یک مسئله عقیدتی است و واگذار کردند به خود مردم. ‏‎ ‎‏منتها اگر همه پرونده داشتند نظمی برقرار می ‌شد و مردم را تا حدودی وا می ‌داشتند که وظیفه شرعی شان انجام شود و امر به معروف و نهی از منکر خود به خود اجرا می‌شد. ‏‎ ‎‏منتها الان دیر شده. اول انقلاب یک آمادگی کلی برای بعضی اقدامات مردم داشتند.‏

‏ حاج آقا در ایام بیماری حضرت امام ملاقاتی کردید با ایشان؟‏

‏ نه.‏

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 108