فصل سوم / خاطرات سعید امانی همدانی

آرامش و صلابت امام خمینی

‏ درباره ملاقاتهای خصوصی که فرمودید با امام داشتید، از برخوردها و آن نکات ‏‎ ‎‏ریز حین ملاقات و توصیه هایی که فرمودند، اگر یادتان هست بفرمایید؟‏

‏ من هشتاد سال دارم و در این مدت طولانی در جریان بیشتر کارها بوده ایم. در ‏‎ ‎‏جریان امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و از مسائل مختلفی که در مملکت اتفاق ‏‎ ‎‏می ‌افتاد با خبر بودم، حالا چه زمان رضاخان، در بازار و غیر بازار تقریبا در رفتن پیش ‏‎ ‎

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 110
‏بعضی از مصادر امور خوب رفتیم ولی من هیچ‌وقت و در برابر هیچ‌کس مثل زمانی که ‏‎ ‎‏خدمت حضرت امام می‌ رسیدم نبودم. وقتی خدمتشان بودم به خاطر آن برخوردی که ‏‎ ‎‏نسبت به هرکس داشت من راحت صحبت می‌کردم و هیچ واهمه ای از آن بزرگی و ‏‎ ‎‏صلابتشان و اشتباهی در بیانم نداشتم، من عرض کردم به ایشان که ما استعداد و قدرت ‏‎ ‎‏مقاومت مان مثل حضرت عالی نیست در بعضی مسائل مثلا ناراحت می‌ شویم که ‏‎ ‎‏می ‌آئیم خدمت شما عرض می ‌کنیم و احساس خطر می‌کنیم ولی جنابعالی آن صلابت و اتکاء به خدایتان باعث می‌شود که ما را تقویت و هدایت می‌کنید و یک قدرتی و ‏‎ ‎‏آرامشی می‌دهید. غرض آن برخورد و لطافت بیان، چون اصلا ما یک حدیثی داریم که ‏‎ ‎‏اهل بهشت چند خصلت دارند :1ـ اهل بهشت خوشرو هستند؛ 2ـ دستشان گشاده است؛ 3ـ صحبتشان لطیف است. غرض این که این مسائل در ایشان به حدی بود که با همه افراد از کارگر گرفته تا کشاورز، جوان، پیرمرد، پیرزن و... برخوردشان طوری لطیف و ‏‎ ‎‏موثر بود که وقتی صحبت می ‌کردند همه را تحت تاثیر قرار می ‌دادند.‏

‏ در رابطه با ملاقاتی که در 9 شهریور 1360 درباره مجلس با امام و در دوران ‏‎ ‎‏وکالت خود داشتید توضیح بفرمائید؟‏

‏ به طور مسلم مسئله، مسئله مهمی بوده که به طور خصوصی وقت ‏‏گرفتیم و رفتیم ‏‎ ‎‏خدمتشان. اصل کلی که ما بیشتر روی آن کار می‌ کردیم ‏‏چه ‏‏در مجلس و چه در غیر ‏‎ ‎‏مجلس، بیشتر مسائل اقتصادی بود. وقتی مسائل ‏‏اقتصادی پیش می ‌آمد و برای نظام ‏‎ ‎‏خسارت داشت، ‏‏البته تکلیف شرعی ‏‏داشتیم که محضر ایشان مشرف بشویم و بطور کلی ‏‎ ‎‏مسئله را بازگو کنیم. در هر حال آن روز به طور مسلم روی مسائل اقتصادی بوده که ‏‎ ‎‏عبارت از تولید ‏‏باشد و بعد توزیع، صادرات و واردات باشد، که در مجلس گرفتاری ما‏‎ ‎‏بوده ‏‏که از حضرت ایشان ما همیشه حمایت می ‌خواستیم که حمایت می ‌فرمودند‏‏.‏

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 111