فصل چهارم / خاطرات اکبر حسینی صالحی

تیرباران شهیدان موتلفه

‏بعد محاکمه اینها تمام می ‌شود و محمد بخارایی، رضا صفار هرندی، مرتضی نیک نژاد‏‎ ‎‏و صادق امانی و حاج مهدی عراقی و ‌هاشم امانی و غیابا شهید اندرزگو نیز محکوم به ‏‎ ‎‏اعدام می ‌شوند. که حالا نمی ‌دانم چه جوری شد که حاج مهدی عراقی و‌ هاشم امانی را یک درجه تخفیف دادند و آن چهار نفر دیگر در سحرگاهی تیرباران شدند و آوردند در ‏‎ ‎

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 132
‏همین مسگرآباد، دفنشان کردند.‏

‏آن دو نفر هم با تعداد دیگری که دستگیر کرده بودند به زندان ابد و آقای ‏‎ ‎‏عسگراولادی به 15 سال محکوم شدند. تعدادی از برادر‌هایی که حالا اسمشان در ذهنم ‏‎ ‎‏نیست هرکدام به 10 سال و حجت ‌الاسلام انواری 13 سال و بقیه به 5 سال زندان ‏‎ ‎‏محکوم شدند. از آن زمان ما دیگر ارتباطمان هر چند ماه یک دفعه با شهید اندرزگو ‏‎ ‎‏بود. البته آن جلسات ده نفره را هم داشتیم ولی خوب یک خرده ضعیف تر شده بود. به ‏‎ ‎‏خاطر اینکه همه را دستگیر کرده بودند و جلسات لو رفته بود. به همین خاطر خیلی ‏‎ ‎‏کمرنگ تر شده بود، خیلی مخفیانه تر و زیرزمینی تر. تا اوایل 56 ارتباط ما فقط با شهید ‏‎ ‎‏اندرزگو بود. که ایشان در تهران و خارج از کشور 14 سال مبارزه مسلحانه داشت. در ‏‎ ‎‏چه مخفی گاه ‌هایی ایشان برنامه داشت که الان زمانش نیست و از طرفی دیگر هم ‏‎ ‎‏ارتباطات ما در مورد پخش اعلامیه بود.‏

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 133