فصل پنجم / خاطرات حبیب الله عسگر اولادی

توکل به خدا و توسل به ولی عصر (عج)

‏امام به همه ما که از کوچه و بازار آمده بودیم توصیه دو چیز را می فرمودند: 1ـ شب را‏‎ ‎‏فراموش نکنید. شب باید بگیرید و روز فعالیت کنید. این تعبیر به پیغمبر خطاب است، ‏‎ ‎‏پدیده شب گام‌ های تو را استوار می کند، رسول ما، پدیده شب قدرت به زبان تو ‏‎ ‎‏می دهد. تو در روز، صبح طویل داری. امام می فرمودند: هر کس می خواهد برای دین ‏‎ ‎‏خدا کار کند باید شب بگیرد و روز کار کند و در این راه توسل به امام زمان (عج)‏‎ ‎‏عج ‌الله تعالی فرجه الشریف داشتند. بعضی وقت ‌ها خدمتشان رفتیم و عرض کردیم راه ‏‎ ‎‏بسته است و ایشان فرمودند: «مومن متقی تنگنا ندارد. آخر ما صاحبی داریم.» ‏‎ ‎‏می فرمودند که این آیه را نگاه کنید «‏و من یتوکل علی ‌الله فهو حسبه‏» هر کس توکل ‏‎ ‎‏واقعی بر خدا داشته باشد خدا او را بس است. ‏و من یتقی ‌الله یجعل له مخرجا‏، هر ‏‎ ‎‏کس تقوای راستین داشته باشد، خدا راه نجات جلوی پای او می گذارد. ما هیچ وقت ‏‎ ‎‏در تنگنا نیستیم و انصافا برای نسل جوانمان عرض می کنم. می ‌فرمودند نمی دانم که من حیاتم ادامه پیدا می کند که بتوانم این برنامه را تمام کنم. می فرمودند که ما بنده ایم، بندگی را خوب انجام دهیم، خدا، خدایی را بلد است. من در هیچ موردی خدمت ‏‎ ‎‏حضرت امام در شرایط بسیار سخت نرفتم که ایشان چند طرح از آستین ‌شان بیرون ‏‎ ‎‏نیاورند. یک جمله یادگاری عرض کنم و رفع زحمت کنم. در روزهای اول انقلاب، در ‏‎ ‎‏مدرسه علوی، عده ای از دانشگاهیان و عده ای از حقوقدان ‌ها آمدند خدمت امام. یکی از حقوقدان‌ها از طرف دو مجموعه صحبت می کرد. من و شهید عراقی جلوی آمفی تئاتر ‏‎ ‎‏مدرسه علوی که امام آن بالا نشسته بودند، به عنوان دو تا پاسدار این جلو تکیه دادیم و ‏‎ ‎‏ایستادیم. آن نماینده این دو مجموعه گفت، متاسفانه انقلاب اسلامی در وقتی شروع ‏‎ ‎‏شده که قحط ‌الرجال است و ما رجال کافی برای انقلاب نداریم. من به شهید عراقی ‏‎ ‎‏عرض کردم که فکر می کنید آقا الان چه می گوید. شهید عراقی گفت نمی دانم چه ‏‎ ‎‏می گوید، اما می دانم که خدا کمکش می کند. امام صحبت را این گونه شروع کردند: ‏‎ ‎بسم الله الرحمن الرحیم ـ لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم‏. اسلام عزیز، رجال و نساء فراوان دارد. آنچه ما نداریم معرفت الرجال است، ما نمی شناسیم. نگران این نباشید ‏‎ ‎

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 208
‏که تعدادی از رجال شهید شدند و تعدادی از صحنه ها کنار رفتند.‏

‏انصافا مرد خداوندی، همان که در شیعه و فرهنگ ما بزرگانمان به ما آموخته اند این ‏‎ ‎‏است. هر کس در مظان نیابت مولا قرار بگیرد او را مدد می ‌کند. امام راحل این مظنه ‏‎ ‎‏برایش طولانی مدت بود و هیچ گاه بن بست نداشت. همه جا با نور خدا هدایت شد تا‏‎ ‎‏آخرین لحظات حیات و امروز هم این شاگرد جهاد و اجتهادش را می بینیم که در مظان ‏‎ ‎‏قرار دارد.‏

‏ بسیار متشکرم. ما تا الان تحلیل ‌های مادی درباره حضرت امام داشته ایم، من ‏‎ ‎‏اتفاقا می خواستم همین سوال را مطرح کنم. شما مددهای الهی یا چیزهای غیر مادی را چگونه می بینید. یک مختصری از اینها بفرمایید.‏

‏ چشم. اتفاقا راجع به فراهم کردن مقدمات مادی، حضرت امام بسیار دقیق بود.‏

‏ایشان می فرمودند که پیغمبر فرموده «‏العبد یدبّر‏». بنده باید روی تدبیر حرکت کند ‏‎ ‎‏«‏و الله یقدّر‏» اما خیال نکند تدبیر خودش کارساز است، باید از او بخواهد که او این ‏‎ ‎‏تدبیر را در مسیر تقدیر قرار بدهد و واقعا چند نمونه داریم جلوتر که ایشان، مثلا راجع ‏‎ ‎‏به حساب جاری که بنده پیشنهاد کرده بودم که باز بشود برای مدرسه فیضیه، ایشان ‏‎ ‎‏توصیه هایی فرمودند: باید بروید این مشورت ‌ها را بکنید، من هم در قم مشورت می کنم. ‏‎ ‎‏ملاحظه بفرمایید که ‏ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها‏ را کاملا ایشان ملاحظه ‏‎ ‎‏می کردند. اسباب را برای رسیدن به مقصود کاملا ملاحظه می فرمودند بعد می فرمودند ‏‎ ‎‏توکل بر خدا. بله با توکل بسیاری از امور را ایشان حل می کردند.‏

‏ ‏

‏ ‏


کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 209

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 210