فصل هفتم / خاطرات محسن لبانی

نحوه ارسال اعلامیه ها به شهرستان ها

‏ بعد از این که امام این سخنرانی را کردند، در تهران حضرت آیت ‌الله بهشتی و آیت‌ الله مطهری به عنوان روحانیان مبارز تهرانی، آقای مهدوی، آیت ‌الله خامنه ای و دیگر دوستان، این ها محور حرکت بودند. یعنی جلساتی بود با حضرت آیت ‌الله بهشتی و آقای مطهری که آقایان به عنوان رهبران این نهضت، جلسات را تشکیل دادند. ما هم در خدمت آقایان بودیم که اگر برنامه ای تنظیم می شد اجرایش دست ماها بود. مثلا اگر اعلامیه ای از امام صادر می شد بلافاصله می آمد در آن جلسه روحانیت مبارز تهران و آنجا دستور می دادند چکار بکنید. همان شب اعلامیه چاپ می شد و فردا صبح تکثیر شده اش به اداره ها و مراکزی که باید برود می رفت. حتی به سفارت‌ خانه ها و مجلس شورای ملی آن موقع. شغل ما کفش‌ فروشی است، اعلامیه که می خواستیم بدهیم به شهرستان ها چه جوری می فرستادیم، با پست که نمی شد چون اگر می دیدند می گرفتند. بنابراین اعلامیه ها را می گذاشتیم در جعبه کفش و می فرستادیم شهرستان‌ ها، آن وقت در نامه می نوشتیم که یک سوغاتی برایتان فرستادیم. دستگاه ساواک مانده بود که این چه تشکیلاتی است که مثلا امروز امام یک سخنرانی کرده، فردا در بندرعباس اعلامیه اش‏


کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 249

‏پخش شده، فکر می کرد که تشکیلات مفصلی پشت این قضیه وجود دارد. از آنجایی که خدا حامی این انقلاب بود و آن صدا از حلقوم عبدصالح خدا بیرون می آمد، برادران واقعا سر از پا نمی شناختند برای انجام وظیفه. یک وقت هست که من مامورم و می آیم یک کاری می کنم، علاقه مندی برادرها به این انقلاب و به این نهضت و به امام را نمی شد تصور کنی چه قدر بود! بعد از اینکه امام آن اعلامیه و سخنرانی بعد از درسشان را داشتند که راجع به انجمن های ایالتی و ولایتی بود، کار دیگر کشیده شد به بازار و به ماه محرم و برنامه های مسجد سید عزیزالله، مسجد جامع، مسجد شیخ عبدالحسین [ترک‌ ها = آذربایجانی ‌ها] و مسجد ارگ. در مسئله انجمن های ایالتی شرایطی بود که در بازار یک عده طرفدار شاه بودند، یک عده برادران متدین ما در خط امام بودند و یک جبهه گیری قوی در خود بازار درست شده بود که آنها در مقابل مامی ایستادند. اگر یک حرکتی می دیدند که از سوی ماها دارد انجام می شود،به ساواک گزارش می دادند. به غیر از امام مراجع عظام حضرت آیت ‌الله گلپایگانی و آقای شریعتمداری و آقای نجفی و سایر آقایان هم اعلامیه می دادند که ما اعلامیه همه آقایان را تکثیر می کردیم.‏

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 250