فصل هفتم / خاطرات محسن لبانی

چگونگی انجام فعالیت های هیات ‌های موتلفه

‏ درباره هیات های موتلفه اشاره ‌ای کردید ولی چگونگی ورود خودتان را به این ‏‎ ‎‏تشکیلات نگفتید که چی شد وارد تشکیلات شدید و اعضایش چه کسانی بودند و ‏‎ ‎‏هیات آن موقع چه فعالیتی داشت؟‏

‏ من خیلی کوتاه عرض کردم خدمتتان که بعد از این که امام درباره انجمن های ‏‎ ‎‏ایالتی و ولایتی سخنرانی کردند، یک تکلیف بزرگی را به گردن همه ملت ایران‏‎ ‎‏گذاشتند. شکل گیری اعضا از مرحوم حضرت آیت ‌الله بهشتی شروع شد و آقای ‏‎ ‎‏مطهری. روحانیت مبارز تهران وقتی تشکیل شد، جمعیت موتلفه هم همین ‏‎ ‎‏برادرها بودند که عرض کردم، آقای مهدی عراقی و آقای عسگر اولادی، آقای شفیق و ‏‎ ‎‏آقای امانی و دیگر برادرها، به هرحال ائتلاف روحانیت بود با بازار، یعنی خط و مشی ‏‎ ‎‏از خود روحانیت مبارز گرفته می شد، تشکیلاتش تشکیلات خوبی بود و هر چه دستور ‏‎ ‎‏می آمد اطاعت می کردند. بنابراین موتلفه به این شکلی که الان هست، آن موقع نبود. آن موقع اگر ساواک می فهمید یک چنین تشکیلاتی وجود دارد اصلا نمی گذاشت ما کاری ‏‎ ‎‏بکنیم.‏

‏ بعد به عنوان هیات های موتلفه خدمت حضرت امام رسیدید؟‏

‏ بله به عنوان موتلفه هر کدام یک مسوولیتی داشتیم که خدمت ایشان می رسیدیم.‏

‏ نظر حضرت امام درباره تشکیلات چی بود؟‏

‏ایشان تایید می کردند، یعنی زیر نظر آیت ‌الله دکتر بهشتی و آقای مطهری و آقای ‏‎ ‎

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 256
‏مهدوی ایشان دیگر خاطر جمع بودند، مثلا صندوق ‌دارشان هم من بودم. یادم است ‏‎ ‎‏22بهمن که انقلاب پیروز شد، آیت ‌الله خامنه ای توی خانه ما بود. حتی شب خود ‏‎ ‎‏22بهمن، خود آیت ‌الله دکتر بهشتی و آقای‌ هاشمی و و آقای باهنر و مثل این که آقای ‏‎ ‎‏محلاتی هم که خانه اش همان رو به رو بود اینها همه توی منزل ما بودند.‏

‏ حاج آقا خانه تان کجا بود؟‏

‏ همان خیابان ایران که هنوز هم آن جا هستیم. شب 22 بهمن خیلی شب ‏‎ ‎‏خطرناکی بود. ساواک می خواست یک کارهایی بکند، ولی خوب خدای متعال هم امام ‏‎ ‎‏را حفظ کرد و هم این ها را، و غالبا در برنامه های جمع آوری پول ما بودیم و بعد وام ‏‎ ‎‏میان برادرها توزیع می کردیم.‏

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 257