فصل هفتم / خاطرات محسن لبانی

هیات موتلفه بدون اجازه کاری انجام نمی ‌داد

‏مثلا اگر من نسبت به مال کسی، جان کسی بدون دستور مقام ولایت تعرض کنم ‏‎ ‎‏مسوولیت دارد. آقایان می گفتند که ما باید فردای قیامت جواب اینها را بدهیم، جواب ‏‎ ‎‏هم حجت می خواهد، بدون حجت نمی شود. امام غالبا می فرمودند مشورت بکنید. ‏‎ ‎‏مرحوم آقای بهشتی هم خیلی مقید بودند به تشکیلات، از همان اول مسئله تشکیلات ‏‎ ‎‏را پی ریزی کردند. آن وقت دیگر مشخص بود اینجا زیر نظر چه کسی است. غالبا خط ‏‎ ‎‏فرهنگی اش با مرحوم آقای مطهری بود و جمع دانشگاهی اش با مرحوم دکتر بهشتی و ‏‎ ‎‏آقای مفتح بود. سطح بازارش نیز با ما بود.‏

‏ درباره‌ ی برنامه های اقتصادی که شما فرمودید، صندوق‌ دار بنده بودم، بفرمایید این ‏‎ ‎‏بخش ‌های اقتصادی از چه جهت تامین می شد و در چه راه ‌هایی تامین می شد مصرف ‏‎ ‎‏می شد؟‏

‏ غالبا برادرها کمک می کردند، و وجوهات هم می‌ رسید.‏


کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 258
‏ منسجم و دائمی بود یا مقطعی و دستورات شرعی هم داشت؟‏

‏ روحانیت مبارز جلساتی داشتند، توی آن جلساتشان پول ‌ها را جمع می کردند، ‏‎ ‎‏مثل این که شب های چهارشنبه بود، وجوهات هر چه بهشان می دادند، از حضرت امام ‏‎ ‎‏اجازه می گرفتند و می آوردند می ریختند به صندوق. حتی من یک شب یادم است یک ‏‎ ‎‏گونی پول آوردند دادند به من! آن موقع ما نمی توانستیم به نام حضرت امام حساب باز ‏‎ ‎‏کنیم و من یک حساب باز کردم توی یکی از این صندوق ها به نام مستعار.‏

‏ به نام چی بود؟‏

‏ عبدالله، بنده خدا، عبدالله اسلامی.‏

‏آن وقت حق برداشت را شما داشتید؟‏

‏ بله پول بر می داشتیم.‏

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 259