سیره حکومتی امام

فرماندهی بنی صدر

فرماندهی بنی صدر

‏امام وقتی که در بیمارستان بودند و قلبشان مریض بود، اولین روزی که توانستند رابطه ای‏‎ ‎‏برقرار کنند، نگران آینده بودند، رئیس جمهور تعیین شده بود، امام ما را دعوت کردند و‏‎ ‎‏گفتند: بیائید شورای نگهبان و شورای عالی قضایی رامشخص کنیم. اینهایی که باید امام‏‎ ‎‏تعیین می کردند و فرمانده کل قوا هم خود امام بودند ولی با وضعیت نا مساعد جسمی‏‎ ‎‏امام، ایشان نمی توانستند فرماندهی کنند. لذا خود حضرت امام در آن جلسه فرمودند:‏‎ ‎‏«باید برای فرماندهی کل قوا یک شورایی درست کنیم.» ‏

‏امام، من و آقای خامنه ای را مأمور کردند و گفتند: شما دو نفر و یک نفر دیگر را هم‏‎ ‎‏رئیس جمهور و 2 نفر دیگر را هم انتخاب بکنید. ما با توجه به شناختی که از رویّه آقای‏‎ ‎


کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 121
‏بنی صدر داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که نمی توانیم در شورایی که ایشان هستند ما هم،‏‎ ‎‏همکاری کنیم و در آن زمان ارتش احتیاج به قاطعیت داشت. و با توجه به فتنه ضدّ‏‎ ‎‏انقلاب در کردستان هم نیاز به قاطعیت بود. ما به امام گفتیم که برای اینکه کار زود انجام‏‎ ‎‏بشود، خودتان ایشان را به عنوان نماینده معرفی کنید تا ایشان کار بکنند و ایشان این را از‏‎ ‎‏ما پذیرفتند. ‏

‏البته ما یک دلیل دیگری برای کارمان داشتیم و آن، این بود که در آن موقع با وضعیتی‏‎ ‎‏که هنوز دولت و مجلس نیرومندی نداشتیم، بعلاوه کارها هم زیاد بود، نیاز بود یک کسی‏‎ ‎‏قاطع تصمیم بگیرد و فکر کردیم که بهتر است دست آقای بنی صدر را باز بگذاریم که‏‎ ‎‏بتواند در موقع لزوم تصمیم لازم را بگیرد و کارهای کشور را انجام دهد. ایشان رئیس‏‎ ‎‏شورای انقلاب و فرمانده کل قوا شد؛ رئیس جمهور هم که بود و دستش کاملاً باز بود که‏‎ ‎‏ایشان فکر نکند ما چوب لای چرخ ایشان می گذاریم. ولی متأسفانه ایشان آن موقع هم‏‎ ‎‏می گفت: اینها انحصار طلبند. یعنی همان موقعی که ما همه اینها را به ایشان واگذار کردیم‏‎ ‎‏ما را انحصارطلب معرفی کردند.‏‎[1]‎

‎ ‎

کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 122

  • . هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ سخنرانیهای سال 1360؛ ص 65.