امام و سیاست خارجی

موضع امام در قضیه مک فارلین

موضع امام در قضیه مک فارلین

‏یکی از هواپیماهایی که برای ما اسلحه می آورد، از یکی از کشورهای اروپایی اجازه عبور‏‎ ‎‏گرفت که وارد بشود و اسلحه اش را در فرودگاه مهرآباد پیاده کند که البته قطعات آن‏‎ ‎‏اسلحه، بعضی از نیازهای پیچیده ما بود و کسانی که به عنوان خدمه هواپیما اجازه ورود‏‎ ‎‏گرفته بودند. پنج نفر بودند، خلبان و کمک خلبان و همینهایی که معمولاً در هواپیما‏‎ ‎‏هستند. اسامی ایرلندی هم به ما داده بودند. ‏

‏وقتی که هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شد به ما اطلاع دادند که این آقایانی که از‏‎ ‎‏هواپیما پیاده شدند می گویند، ما امریکایی هستیم و برای مسئولان کشور شما از آقای‏‎ ‎‏ریگان و مسئولان امریکا پیام آورده ایم. ما فوری با دوستان خودمان جلسه تشکیل دادیم‏‎ ‎‏و گفتیم این آقایان را در فرودگاه توقیف کنید تا ببینیم مسأله اینها چیست؟ هواپیمایشان را‏‎ ‎


کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 222
‏به پایگاهی منتقل کردیم و آنها را هم نگه داشتیم. سه ساعت و نیم در فرودگاه معطل‏‎ ‎‏شدند تا ما توانستیم تصمیم بگیریم و خدمت امام این مسأله را عرض کردیم. ‏

‏امام فرمودند که: «با اینها صحبت نشود، پیامشان را هم نگیرید و ببینید که اینها چه‏‎ ‎‏می گویند و برای چه کاری به ایران آمده اند.» آنها را به هتل منتقل کردیم و در هتل گفتند:‏‎ ‎‏پیام آوردند که آقای ریگان برای مسئولان کشور شما هدیه فرستاده اند. برای هر یک از ما‏‎ ‎‏یک قبضه اسلحه کمری هدیه آوردند و گفتند که و پیام را هم در ملاقات حضوری به شما‏‎ ‎‏می گوییم و یک عدد کیک صلیبی آوردند که این کلید فتح روابط است. این را ما‏‎ ‎‏نمی دانستیم. این هم، جزء رموز است. ‏

‏بچه ها که خیلی گرسنه بودند و در فرودگاه و در هتل و اینجاها معطل شده بودند.‏‎ ‎‏کیک آنها را گرفته بودند و خورده بودند و دیگر چیزی نماند که به دست ما برسد. ما‏‎ ‎‏گفتیم که در امریکا اسلحه های بالاتر از اینها را داریم. ما آنجا هارپون، فینیکس، هاگ و‏‎ ‎‏غیره داریم، شما کلت برای ما می فرستید. ما اصلاً کسی را قبول نمی کنیم و حرفی هم با‏‎ ‎‏کسی نداریم. پیام کسی را هم قبول نمی کنیم. شما باید جواب بدهید که چطور قاچاقی‏‎ ‎‏وارد ایران شدید. پاسپورتهای آنها را گرفتیم. ‏

‏خلاصه هدف اینها دراصل این بود که بیایند به تعبیر خودشان، آن سردی روابطی که‏‎ ‎‏بین ایران و امریکا درست شده، این دریای یخ و این اقیانوس منجمد را ذوب بکنند، و‏‎ ‎‏خواهش و التماس که یکی از مسئولان کشور ما بپذیرد آقای رئیس مجلس بپذیرند. وقتی‏‎ ‎‏که پاسخ منفی را دریافت کردند، گفتند: پس نخست وزیر بپذیرند، با این درخواست‏‎ ‎‏آنهانیز مخالفت شد. آقای مک فارلین ادعایی، عصبانی شده بود و گفته بود شماها چقدر‏‎ ‎‏دیوانه هستید. شانس درِ خانه شما آمده و مشکلات شما را آمدیم حل بکنیم، فضای‏‎ ‎‏شما در تصرف هواپیماهای عراق است و چه و چه، ما آمدیم این مشکلات شما را حل‏‎ ‎‏بکنیم، شما اینطوری با ما رفتار می کنید.؟‏

‏پنج روز به صورت توقیف در هتل ماندند و وحشت اینها را فرا گرفته بود و بعد هم به‏‎ ‎‏ما اطلاع دادند که نیروهای واکنش سریع امریکا به حال آماده باش درآمده اند. بالاخره‏‎ ‎


کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 223
‏بعد از 5 روز آنها را مرخص کردیم، عصبانی بودند؛ هواپیمایشان را هم به آنها دادیم.‏‎[1]‎

‎ ‎

کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 224

  • . جمهوری اسلامی؛ 14 / 8 / 1365، ش 2155، ص 11.