ابعاد گوناگون شخصیت امام

ویژگیهای اخلاقی امام

ویژگیهای اخلاقی امام 

‏امام با همه معلومات و عمق اطلاعاتشان درباره خدا، دین و شرع، سخت متواضع و‏‎ ‎‏متعبد هستند. این خیلی مهم است. می دانید که برخی از فلاسفه، عرفا و شخصیتهای‏‎ ‎‏علمی، گاهی ضمن اجتهاد و نظرهایی که دارند، شخصیتشان با تعبد سازگار نیست.‏

‏این اندازه تواضع، ایمان فوق العاده ای می خواهد. ایشان سخت معتقد به آخرت‏‎ ‎‏هستند. طوری که گویی خودشان را همیشه در محضر خدا می بینند. این مسأله در زندگی‏‎ ‎‏انسان اهمیت دارد. ‏

‏ویژگی دیگر امام، شخصیت محکم و تغییرناپذیر ایشان است. من تا به حال، در طول‏‎ ‎‏سی و پنچ سالی که با ایشان از نزدیک آشنا هستم، ندیده ام حتی یک بار در مقابل حق،‏‎ ‎‏تزلزل پیدا کنند. این مسأله شاید گفتنش آسان باشد اما بسیار سخت است؛ چون در‏‎ ‎‏زندگی انسان رودربایستی ها، عاطفه ها، محبتها و ملاحظات سیاسی و اجتماعی و غیره‏‎ ‎‏پیش می آید که امکان دارد انسان، کمی از حق عدول کند. اما من در ایشان ندیدم. برای‏‎ ‎‏اقامه حق، سمج و محکم هستند و به هیچ قیمتی حاضر نیستند تخفیف بدهند. آن وقت‏‎ ‎‏علی رغم اینها، شخصیت اسلامی ایشان آنچنان معتدل است که ما افراط و تفریط در‏‎ ‎‏ایشان ندیده ایم. نماز شب را فراموش نکرده اند. یعنی عبادت را در کنار سیاست سبک‏‎ ‎‏نگرفته اند. نماز اول وقت را همواره مراعات می کنند.‏‎[1]‎


کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 247
‏به خواندن قرآن و دعا مقید هستند. در قم که تشریف داشتند، اوقات معینی را برای‏‎ ‎‏زیارت به حرم حضرت معصومه(س) می آمدند. البته در نجف هم برنامه معینی برای‏‎ ‎‏زیارت داشتند. یک آدم مرتب و منظم در زندگی، نه یک مرتاض که زهد افراطی او را از‏‎ ‎‏زندگی دنیا عقب نگه دارد. نه آنچنان متوجه دنیا هستند و نه آنچنان محو آخرت، اعتدال‏‎ ‎‏شرعی را در هر دو مورد مراعات می کنند. نمونه انسانی که قرآن می خواهد. آدم در‏‎ ‎‏چهره ایشان قاطعیت را که از ویژگیهای خاص امام است همواره می بیند. با این مورد‏‎ ‎‏کمتر با کسی تاکنون برخورد کرده ایم.‏‎[2]‎

‎ ‎

کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 248

  • . در همین زمینه و در توضیح نکته ای که آیت اللّه هاشمی رفسنجانی بیان نموده اند، خاطره ای خواندنی از سردار رشید اسلام شهید صیاد شیرازی نقل می نماییم. وی در کتاب خاطرات خود می نویسد:     برای آزادسازی بستان، تلاش می کردیم. کار پیش می رفت اما به سختی. امام می گفتند دائم بیایید و گزارش بدهید. (در یکی از همین جلسات) پیش امام به صورت نیم دایره نشستیم. رئیس جمهور موقت ـ حضرت آیت اللّه خامنه ای ـ و جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم بودند. نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرماندهان دیگر هم بودند و گزارش پیشرفت کار را می دادند. من گزارشم که تمام شد، یکی از آقایان ـ به یاد ندارم چه کسی بود ـ در حال گزارش بود که یکدفعه امام بلند شدند و رفتند. اولین کسی که لب به سخن گشود جناب آقای هاشمی رفسنجانی بود. پرسید: آقا کسالتی شد؟ امام برگشتند و با ابهت فرمودند: «خیر، وقت نماز است.» به ساعت نگاه کردم، ساعت دقیقاً هنگام نماز ظهر بود. امام بلند شدند و رفتند به طرف سجاده. آقای ظهیرنژاد اجازه خواستند برای نماز جماعت، امام فرمودند: «مخالفتی ندارم.» یادداشتهای سفر: شهید صیاد شیرازی؛ ص 52 ـ53.
  • . هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ مصاحبه های 1360؛ صص 277ـ 278.