محمد باقری

آرامش و اطمینان امام در برابر فتنه ‌انگیزیهای دشمن

‏  ‏‏بعد از عملیات مرصاد، خدمت حضرت امام رسیدیم. در آن عملیات از‏‎ ‎‏جمله اهدافی که منافقان کوردل دنبال می کردند، تصرف یا انهدام منطقه‏‎ ‎‏جماران بود و برای این منظور، یگانی مشخص کرده و نقشه توجیهی جماران‏‎ ‎‏و اطلاعات مربوط به پستهای نگهبانی، میزان نیروهای سپاه در منطقه‏‎ ‎‏جماران، روش تصرف و ... را مشخص ساخته بودند که در مدارک به دست‏‎ ‎‏آمده، همه وجود داشت. آقای شمخانی و سردار رشید و بنده و آقای نجات‏‎ ‎

کتابامام و دفاع مقدسصفحه 8
‏چهار نفری از منطقه آمدیم و ابتدا با حاج احمد آقا ملاقات کردیم و سپس‏‎ ‎‏خدمت حضرت امام رسیدیم. آقای شمخانی توضیحات لازم در رابطه با‏‎ ‎‏عملیات، میزان پیشروی منافقان، نحوۀ سرکوب آنها و ... را بیان داشتند و‏‎ ‎‏توضیح دادند که یکی از اهداف آنها تصرف منطقه جماران بود و به این‏‎ ‎‏ترتیب توضیح دادند که این تعداد نیرو را برای اینجا منظور کرده بودند.‏‎ ‎‏توضیح نظامی موضوع را داده و آن مدارک را هم که همراه ما بود نشان‏‎ ‎‏دادیم. بعد از اینکه توضیحات آقای شمخانی تمام شد، در طول توضیح آقای‏‎ ‎‏شمخانی و بعد از آن، حضرت امام به اینکه هدفی به اسم جماران وجود‏‎ ‎‏داشته و احتمال خطری در میان بوده و مساله ای وجود داشته است، اصلاً هیچ‏‎ ‎‏توجهی نشان ندادند. به قول معروف هیچ محل نگذاشتند. برای خود من‏‎ ‎‏خیلی عجیب بود که امام حتی یک چشمی بلند بکنند، یک اَبرو یا سری تکان‏‎ ‎‏بدهند، بگویند که بله مثلاً خطری وجود داشته و ... اصلاً انگار نه انگار که‏‎ ‎‏اینچنین توضیحی داده شده است. و هیچ توجهی به این قضیه نکردند. این‏‎ ‎‏آرامش حضرت امام برای خود من خیلی جالب بود. یک موقع آدم از آن‏‎ ‎‏اطمینان روحی و طمانینه، قولی می شنود؛ ولی یک موقع از نزدیک می بیند و‏‎ ‎‏لمس می کند. این مساله واقعاً برای من جالب بود و همیشه در خاطرم مانده و‏‎ ‎‏خواهد ماند که مثلاً امام چقدر بی توجه به این موضوع بودند و بعد از اینکه‏‎ ‎‏صحبتهای آقای شمخانی تمام شد، ایشان فقط رزمندگان را دعا کردند و‏‎ ‎‏گفتند: من دعا می کنم که خدا به شما نصرت دهد.‏

کتابامام و دفاع مقدسصفحه 9