غلامعلی رشید

اطمینان حضرت امام از صدق گفتار برادران رزمنده

‏   عملیات کربلای 5 بود و من در قرارگاه فرماندهی کل سپاه مسئولیت‏‎ ‎‏عملیات را عهده دار بودم. به تناسب این شغل معمولاً روی نقشه های عملیاتی‏‎ ‎‏با سردار رضائی بحث و تبادل نظر داشتیم. از طرف دیگر با اکثریت فرماندهان‏‎ ‎‏لشکرها در تماس بوده و اخبار و اطلاعات را به موقع مبادله می کردیم. از‏‎ ‎‏قرارگاه ما به دفتر حضرت امام هم ارتباط تنگاتنگی برقرار بود و سردار‏‎ ‎‏رضایی به طور مرتّب آخرین اخبار از وضعیت جبهه ها را به آقای انصاری‏‎ ‎‏منتقل می کرد تا به اطلاع حضرت امام رسانده شود. البته برای آقای انصاری‏‎ ‎‏قبلاً در رابطه با منطقه عملیاتی از روی نقشه توجیه اجمالی صورت گرفته بود.‏

‏   روز دهم یا یازدهم عملیات شدت حملات دشمن به حّدی رسیده بود که‏‎ ‎‏واقعاً بی سابقه می نمود. می شود گفت دشمن هر آنچه را که در اختیار داشت به‏‎ ‎‏صحنه ها کشانده و سپاه هم تقریباً تمام توان خود را به کار گرفته بود. یکی از‏‎ ‎‏جاهایی که به شدت در معرض بمباران قرار داشت، قرارگاه نیروی زمینی ما‏‎ ‎‏در خود پنج ضلعی شمال شلمچه بود. برای دفع این فشار سنگین که عمدتاً‏‎ ‎‏حمله هوایی بود، به سلاحهای پدافند هوایی مناسب نیاز مبرم داشتیم. ‏

‏   به همراهی آقای رفیق دوست و سردار باقری از طرف برادر رضایی‏‎ ‎‏ماموریت یافتیم تا به تهران برویم. قرار شد گزارش وضعیت را به اطلاع حاج‏‎ ‎‏سید احمد آقا برسانیم و اگر موقعیت مناسبی به دست آمد موضوع به عرض‏‎ ‎‏حضرت امام رسانده شود. به همراه گزارش مفصلی که به حاج سید احمد آقا‏‎ ‎‏دادیم، نیازهای تسلیحاتی خود شامل سلاح های پدافند هوایی، تعدادی تانک‏‎ ‎

کتابامام و دفاع مقدسصفحه 19
‏و نفربر را که باید از ارتش تامین می شد، به اطلاع ایشان رساندیم. بحث‏‎ ‎‏ملاقات با حضرت امام را هم مطرح کردیم. حاج احمد آقا موافقت کردند و‏‎ ‎‏بعد از اتمام نماز حضرت امام توفیق تشرّف به حضورشان حاصل آمد.‏‎ ‎‏حضرت امام ایستاده بودند و هنوز سجاده در دستشان بود. دست آن حضرت‏‎ ‎‏را بوسیدیم و بعد از احوالپرسی آقای رفیق دوست ما را معرفی کرده و‏‎ ‎‏درخواست خود را هم به صورت کتبی تقدیم کردیم و هم توسط آقای رفیق‏‎ ‎‏دوست شفاهی به عرضشان رساندیم. حضرت امام با اطمینان کامل از صدق‏‎ ‎‏گفتار ما، بدون درنگ دستور اقدام و پی گیری موضوع در زمینه تامین‏‎ ‎‏خواست ما را به حاج سید احمد آقا اعلام فرمودند.‏

کتابامام و دفاع مقدسصفحه 20