علی صیاد شیرازی

شما آدم دارید

‏  پس از دیداری که خدمت حضرت امام (س) راجع به مساله کردستان‏‎ ‎‏داشتم، حوزۀ ماموریت من از کردستان به صحنۀ جنگ تحمیلی انتقال یافت.‏‎ ‎‏اوایل جنگ بود و در سمت فرماندهی نیروی زمینی منصوب شده بودم.‏‎ ‎‏زمان، زمان آماده شدن برای عملیات طریق القدس بود و شرایط چندان‏‎ ‎‏مناسب به نظر نمی رسید. دشمن با تمام توان و قدرت داخل خاک ما شده بود‏‎ ‎

کتابامام و دفاع مقدسصفحه 63
‏و ما هم هر چه در توان داشتیم، نیروهایی از ارتش و سپاه را در جبهه متمرکز‏‎ ‎‏کرده بودیم. نیرویی نبود که از نظر توان کمی و کیفی در آن زمان بتوانیم زود‏‎ ‎‏وارد عملیات کنیم و دشمن را دفع نماییم. این بود که خیلی با احتیاط عمل‏‎ ‎‏می کردیم. برای اینکه خودمان را برای عملیات آماده کنیم، قرارگاه مشترک‏‎ ‎‏ارتش و سپاه به نام قرارگاه کربلا در اهواز تاسیس شد. در قرارگاه دائماً‏‎ ‎‏هماهنگی و هم فکری و تلاشهای فراوانی انجام می شد. اولین عملیاتی را هم‏‎ ‎‏که طرح ریزی کرده بودیم، عملیات طریق القدس بود. از تهران هم دائماً‏‎ ‎‏حضرت امام (ره) پیشرفت کار را چه مستقیم و چه غیر مستقیم پی گیری‏‎ ‎‏می کردند. جلسه ای را با حضور رئیس جمهور وقت، حضرت آیت اللّه ‏‎ ‎‏خامنه ای (رهبر معظم انقلاب اسلامی) و آقای هاشمی رفسنجانی رئیس‏‎ ‎‏مجلس آن زمان و نیز نمایندۀ امام در شورای عالی دفاع، وزیر دفاع، فرمانده‏‎ ‎‏کل سپاه و...، در محضر حضرت امام تشکیل دادیم. گزارشهایی که خدمتشان‏‎ ‎‏ارائه می شد، عموماً از سختیها و کمبودها بود. بعضی اوقات هم اشاره به توان‏‎ ‎‏دشمن می شد که وضع دشمن چنین و چنان است! ‏

‏   حضرت امام خیلی دقیق گوش می دادند و به آن کسی که صحبت می کرد،‏‎ ‎‏خیلی با توجه نگاه می کردند و دیگر به کسی توجه نداشتند. یک دور که‏‎ ‎‏صحبتهای ما تمام شد، صحبتهایی که همه اش آثار فشارها، کمبودها و یا‏‎ ‎‏دلایل و عذرهای عدم شروع عملیات بود، حضرت امام فرمودند: «یادتان‏‎ ‎‏نرود که اگر آنها هر چه هم دارند، شما آدم دارید» و به این نکته توجه دادند.‏‎ ‎‏البته بقیه بیاناتشان هم تقریباً در تشریح همین مطلب بود. این جملات همین‏‎ ‎‏طور بود که گفتم. «توجه کنید، اگر آنها همه چی دارند، شما آدم دارید». پر‏‎ ‎‏واضح است که منظور از آدم، کمیت و تعداد نفرات نبود، بلکه کیفیت آدمها‏‎ ‎

کتابامام و دفاع مقدسصفحه 64
‏یعنی رزمندگان مطرح بود. رزمندگان ما واقعاً آدمهای مخلصی بودند. از‏‎ ‎‏همان ردۀ بالا تا پایین، از بسیجیها تا پاسدارها، ارتشی ها همه اینطور بودند.‏‎ ‎‏این انسانهای مخلص در دیدگاه امام یک حرمت خاصی داشتند و به آنها‏‎ ‎‏مباهات می کردند. این خیلی برای ما ارزش داشت و بر اساس این تفکر امام و‏‎ ‎‏ارزش قائل شدن برای انسان، ما نیز درس می گرفتیم. در صورتی که واقعاً‏‎ ‎‏روی این عامل خیلی حساب نمی شد، یعنی یک عده اصلاً غافل بودند و‏‎ ‎‏بیشتر روی جنبه های مادی قضیه مثل تانک و توپ و تفنگ و سلاحها و‏‎ ‎‏تجهیزات دشمن حساب می کردند.‏

کتابامام و دفاع مقدسصفحه 65