روایت دوم

خانم دکتر شریفه جعفری

‎ ‎

‏ ‏

‏ ‏

خانم دکتر شریفه جعفری

‏حدود یک سال پیش از پیروزی انقلاب، در لندن بود که با خواهر دباغ آشنا شدم. در آن‏‎ ‎‏ایام دوست داشتم خواهرانی را که از جهات مختلف اجتماعی، ویژگیهای برجسته ای‏‎ ‎‏داشتند از نزدیک بشناسم. در واقع آشنایی و دیدار با این افراد به این نتیجه منتهی می شد‏‎ ‎‏که خواهران هم قطعاً در این وادی گام نهاده، موفق باشند؛ البته در آن دوران فعالیت‏‎ ‎‏بخصوص در زمینه فعالیتهای سیاسی بسیار محدود بود، ویژگیهایی در خواهر ‏‏دباغ وجود‏‎ ‎‏داشت که مصاحبت ایشان را مغتنم و لذت بخش کرد. بخشی از این ویژگیها عبارتند از:‏

‏     ‏‏1. آشنایی و نزدیکی ایشان با امام (س) و زندگی کردن با آن حضرت. از نکته های‏‎ ‎‏بسیار برجسته و عشق و علاقه و وفاداری ایشان به امام (س) و بیت ایشان از نقاط قوّتی‏‎ ‎‏بود که سالیان سال است پایدار مانده است.‏

‏     2. خواهر دباغ در حالی در حوزه های سیاسی و اجتماعی فعالیت می کرد که خود‏‎ ‎‏زندگی خانوادگی مستقلی داشت و آشتی دادن این حوزه ها با هم، به نحوی که تزاحم و‏‎ ‎‏تباینی با هم نداشتند، از نکات بسیار مثبت و بارزی بود که در ایشان بوده و هست.‏

‏     3. بیماریهای مختلف و سلامتی شکنندۀ ایشان و حتی مشکلات زندگی فرزندان که‏‎ ‎‏من تنها از بخشی از آنها اطلاع دارم، مانع از حضور فعال ایشان در صحنه انقلاب نبود و‏‎ ‎‏هنوز هم نیست.‏

‏     4. شخصیت و روحیه فروتن و متواضع و در عین حال علاقه مندی ایشان به مسائل‏‎ ‎‏مختلف جالب توجه بود. به نحوی که خواهر دباغ همواره برای آگاهی از مسائل به روز و‏

کتابپرواز با نور(دو روایت از زندگی خانم مرضیه حدیدچی«دباغ»)صفحه 143
‏نو، مشتاق بوده و هستند و پایبند ذهنیات سنتی نبودند. یادم می آید یک بار که با ایشان‏‎ ‎‏در یکی از بیمارستانهای لندن قرار ملاقاتی داشتیم، خیلی راحت و بدون تکلف و‏‎ ‎‏ایرادی سر قرار حاضر شدند و مثل بعضیها، با ایراد گرفتن از دیگران و محیط، فضا را‏‎ ‎‏غیرقابل تحمل نکردند.‏

‏     5. اعتماد به نفس ایشان چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب قابل تحسین است؛‏‎ ‎‏بخصوص اعتماد به نفسشان در ارائه مسیر سیاسی مبارزات. وی فعالیت خود را به چند‏‎ ‎‏سال محدود نکرده و علی رغم بسیاری از مشکلات سیاسی و حتی بیماری همچنان در‏‎ ‎‏صحنه مانده اند.‏

‏     6. آمادگی ایشان برای پذیرش همه افراد انقلابی، ضدانقلاب و همه جور افراد مهم‏‎ ‎‏است. به نظر می رسد ایشان، امیدوارند که همه افراد، انسان خداجویی شوند؛ چرا که به‏‎ ‎‏فطرت خداجوی همۀ انسانها، اعتماد و اعتقاد دارند.‏

‏     7. قابل انعطاف بودن خواهر دباغ در مواجهه با پستی بلندیهای زندگی و فعالیتهای‏‎ ‎‏مختلف چه در سطح بالا چه در سطوح پایین با حفظ اندیشه های پاک و انسانی و ثباتشان‏‎ ‎‏در اعتقاد به هدفمندی مبارزات سیاسی و انقلابی شان قابل توجه بوده و الگوی خوبی‏‎ ‎‏برای همه انسانها در فراز و نشیب زندگی است.‏

‏     8. خواهر دباغ علی رغم نزدیکی شان به امام (س) و بیت ایشان و آگاهی و اشراف بر‏‎ ‎‏بسیاری از رمز و رازهای انقلاب، در حفظ اطلاعات، نهایت امانتداری را نموده و‏‎ ‎‏استفادۀ تبلیغاتی و جنجالی نبوده است.‏

‏     با توجه به اینکه بیشتر آشنایی نزدیک اینجانب با خواهر دباغ به بیست سال پیش‏‎ ‎‏برمی گردد، طبیعی است که بسیاری از خاطرات از ایشان را به یاد نیاورم؛ چرا که از‏‎ ‎‏طرفی بر اثر مرور زمان، گرد فراموشی بر آنها نشسته و از طرفی دیگر بالا رفتن سن من‏‎ ‎‏هم مزید بر علت شده است. قطعاً اگر ارتباط من با ایشان، به همان نزدیکی ایام گذشته‏‎ ‎‏بود، اکنون مطالب فراوانی برای ارائه داشتم، ولی اقامت اینجانب در شهرستان (در اوایل‏‎ ‎‏انقلاب) و مسائل کاری موجود، باعث شد از معاشرت نزدیک با ایشان به طور عمده‏‎ ‎‏محروم شوم و فقط چند گاه یک بار ایشان را زیارت کنم و از مشاهده حضورشان در‏‎ ‎‏اجتماع و صحنه های مختلف زندگی شخصی و اجتماعی، احساس شعف فراوان کنم.‏

‎ ‎

کتابپرواز با نور(دو روایت از زندگی خانم مرضیه حدیدچی«دباغ»)صفحه 144